۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

ماجرا در کاخ دندان

 
برای دریا
به یاد روزبه

روبرت ماری فری
برگردان میم حجری
 

تاجشاه و شازده پلاک

·        یکی بود، یکی نبود.
·        پادشاه خردمندی بود به نام تاجشاه و در کاخ روشن رخشنده ای سکونت داشت.
·        دندان ها خدمه تاجشاه بودند و همه از دم سالم و تندرست بودند.
·        برای اینکه آنها به توصیه اکید شاه سیر دل، میوه و سبزی می خوردند.
·        تغذیه سالم سنت دیرین آن سامان بود.

·        شازده پلاک ـ پسر شاه ـ اما به سنت دیرین کشور اعتنائی نداشت.
·        او دلش همیشه می خواست که آب نبات، بستنی و شکلات بخورد.
·        در تمام طول روز سوهان و عسلی می خورد و اصلا و ابدا مسواک نمی زد.

شازده پلاک، تک و تنها در کاخ شاه

·        روزی از روزها پادشاه قصد سفر داشت.
·        می خواست با میوه جات و سبزیجات جدیدی در خارج از کشور آشنا شود و بعد آنها را در کشور خود نیز بکارد.
·        کاخ دندان را به پسرش سپرد و توصیه کرد که مرتب جارو کند و تمیز نگه دارد.
·        پادشاه ضمنا به شازده پلاک گفت که بیگانه را به کاخ راه ندهد و همه خدمه کاخ، یعنی دندان ها باید چیزهای سالم و بی قند و شکر بخورند.

جشن آب نبات لیسی

·        هنوز پادشاه نرفته بود که شازده پلاک به راه افتاد و همه خدمه را به جشن آب نبات لیسی دعوت کرد.
·        فرمان داد که کاخ دندان را از شیرینی جات پر کنند و با دوستانش تمام روز را به خوردن کیک و حلوا و نوشیدن لیموناد و لیس زدن بستنی  و یک عالمه آب نبات گذراند.
·        نظافت کاخ را که پادشاه توصیه کرده بود، بکلی از فراموش کرد.

باکتور بد جنس

·        ماجرای آب نبات لیسی در کاخ شاه، دهن به دهن گشت و به گوش باکتور پرخور رسید.
·        باکتور هیولا هر چیز شیرین که دم دستش می آمد، می خورد.
·        حتی می توانست کاخ دندان را از بیخ و بن ببلعد.

·        باکتور طبل آماده باش خود را کوبیدن گرفت و به همه سربازانش از سفره گسترده شیرینی جات خبر داد.

حمله اسیدی بر کاخ دندان

·        لشکر باکتور به کاخ دندان حمله ور شدند و خود را با حرص و  ولع به شیرینی جات انداختند.

·        همه چیز را خوردند و بقایای اسیدی چسبناکی را بر دیواره های کاخ دندان باقی گذاشتند.
·        طولی نکشید که اسیدها حفره های عمیقی در دیواره های سالم کاخ دندان پدید آوردند.

·        باکتری ها بکمک اسید در دیواره های دندان های سالم نفوذ کردند و یکی را پس از دیگری خوردند و خراب کردند.

نگرانی تاجشاه

·        تاجشاه در خارج از کشور از ماجرای حملات اسیدی باکتری ها بر کاخ خود با خبر شد.
·        تاجشاه خیلی نگران شد.
·        چون باکتور خطرناک ترین دشمن او بود و نمی بایستی او را دست کم گرفت.

·        تاجشاه مسن ترین وزیر خود را، یعنی دندان آسیاب را فراخواند.

 فهرستی با اسب شیرینی بادام

·        دندان آسیاب دانا به فکر فرو رفت:
·        اگر باکتور یک بار وارد کاخ دندان شده باشد، دیگر دست بردار نخواهد بود و بار دیگر حمله ور خواهد شد.

·        ولی اگر ما بتوانیم فلورید وارد کاخ دندان کنیم، سلاح خوبی بر ضد حملات ارتش باکتری ها خواهیم داشت.
·        دندان آسیاب دانا به تاجشاه توصیه کرد که اسبی از شیرینی بادام بسازد و با مسواک و خمیردندان فلورید دار پرش کند.

نقشه موفقیت امیز وزیر دانا

·        تاجشاه با لشکر خویش همراه با فهرست پیشنهادی وزیر دانا، به کاخ دندان که بشدت آسیب دیده بود، نزدیک شد.
·        باکتری ها به محض اینکه چشم شان به شیرینی بادام افتاد، دروازه کاخ دندان را باز کردند و شیرینی بادام را فوری برای خوردن به داخل بردند و نعره کشان خود را به روی آن   انداختند.
·        از شدت حرص و ولع، لشکر کمین کرده تاجشاه را در شیرینی بادام ندیدند.

حمله تاجشاه به باکتور و تار و مار سازی آن

·        تاجشاه و لشکرش به مسواک و خمیردندان فلورید دار مسلح بودند.
·        تاجشاه و لشکریانش دست بکار شدند و از دیواره های دندان ها باکتری ها را، اسیدها را و بقایای شیرینی جات را شستند.
·        بعد، در زندان ها را شکستند و  شازده پلاک و خدمه تاجشاه را آزاد ساختند.

 گودال های دندان
تعمیر کاخ دندان بکمک شازده پلاک

·        حالا کاخ آسیب دیده دندان می بایستی تعمیر شود.
·        تاجشاه فرمان داد که متخصصین بیایند و سوراخ ها و گودال های دندان ها را پر کنند و دیواره های کاخ را با فلورید مستحکم سازند.

 پیشگیری بهتر است

·        وقتی تعمیر کاخ به پایان رسید، تاجشاه از فهرست وزیر دانا ـ دندان آسیاب ـ گفت و قرار بر ان شد که کاخ دندان در آینده مورد مراقبت قرار گیرد.
·        قرار ضمنا بر این شد که شازده پلاک هم از شیرینی جاتی بخورد که برای دندان مضر نباشند.
·        علاوه بر تغذیه سالم و مسواک روزمره هر از گاهی هم باید به مطب دندانساز رفت.
·        تا دندانساز دندان ها را معاینه کند و حفره ها و گودال های کوچک در آنها را پر کند.

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    نظافت کاخ را که پادشاه توصیه کرده بود، بکلی فراموش کرد.

    پاسخحذف