۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

سیستم (8)

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
پروفسور دکتر هانس لیبشر
برگردان شین میم شین

خ
سیستم های اجتماعی سیبرنتیکی

·        سیستم های اجتماعی سیبرنتیکی نیز بطور کلی خصلت سلسله مراتبی دارند.
·        به عنوان مثال:
·        کارخانه خلقی ـ مجموعه کارخانجات خلقی ـ وزارت صنایع و غیره.

ح

 ایزومورف (همگون)
اثری از ریچارد روبینسون

·        سیستم های مفهومی، منطقی، علمی و غیره نوع دیگری از سیستم های مادی پویا را تشکیل می دهند.
·        اگر قرار باشد که این گونه سیستم ها تصاویر سیستم های مادی باشند، آنگاه باید ایزومورف و یا حداقل هومومورف با آنها باشند.

 هومومورف

·        (هومومورف در ریاضیات (جبر) به تصویربرداری ساختارنگهدار اطلاق می شود. مترجم)

خ

·        اما سیستم های مصنوعی نیز وجود دارند که بنا بر امکان می توانند تصاویر سیستم های واقعی محسوب شوند.

د

·        عالی ترین فرم سیستم های روحی (معنوی) را سیستم های استقرائی  و یا سیستم های اصول بدیهی تشکیل می دهند:

1

·        سیستم های اصول بدیهی می توانند ازسیستماتیزاسیون رشته موجودی پدید آیند.

2

·        سیستم های اصول بدیهی می توانند از بازسازی فکری آزاد تفکر بشری نیز پدید آیند:
·        مثلا سیستم علامتی انتزاعی

ذ
·        سیستم های فلسفی از مهمترین سیستم های فکری محسوب می شوند.

1

·        اکثریت قریب باتفاق فلاسفه کوشیده اند تا فلسفه خود را بصورت سیستمی در آورند و لذا تاریخ فلسفه به تعبیری تاریخ سیستم ـ مفهوم فلسفی است.

2


·        هولباخ می کوشد تا «سیستم طبیعت» رامورد بحث فلسفی قرار دهد.

3

·        او درکتاب اصلی اش بنام «سیستم طبیعت» و یا راجع به قوانین فیزیکی و معنوی جهان می نویسد:
·        «اشیاء متنوع که به انحای مختلف بهم پیوند دارند، حاوی  حرکات متفاوت لاینقطع اند و باعث حرکات متقاوت لاینقطع اند.
·        خودویژگی های گوناگون این اشیاء، پیوندهای مختلف آنها و نحوه و نوع  تأثیرگذاری آنها به ما از ماهیت چیزها خبر می دهند.
·        و از این ماهیت های متفاوت است که نظام ها، مراحل و سیستم های متفاوت حاصل می آیند که این چیزها بخود می گیرند و مجموعه آنها را ما طبیعت می نامیم.»

4

·        سیستم هولباخ از جهان بینی ماتریالیستی او حکایت می کند.

ر
مفهوم سیستم در فلسفه کلاسیک آلمان

·        در فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان ما با درک ایدئالیستی از سیستم ـ مفهوم مواجه می شویم.

1

·        اینجا سیستم در وهله اول بمثابه نظام معینی در تفکر و بمثابه سیستم شناخت در نظر گرفته می شود.

2

کانت

·        کانت سیستم را در جائی «وحدت معارف متنوع در ایده ای واحد»می داند.
·        (کانت، «نقد خرد محض»)  
3

·        کانت سیستم را در جای دیگر بمثابه «کل شناخت می داند که بنا بر اصول معینی تنظیم شده باشد.»
·        (کانت، «دلایل متافیزیکی آغازین علوم طبیعی»، مقدمه)

4

·        رابطه فکری ـ مفهومی سیستم نسبت به سیستم های واقعی واقعیت عینی  در اینجا وارونه نمودار می گردد:

5

·        نظام سیستماتیک فکری به جهان آشفته پرهرج و مرج امتداد داده می شود و ببرکت این پروژکسیون فکری در عالم واقع نظام سیستماتیکی پدید می آید که محصول تفکر بشری است.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر