Mana Neyestani Fan Page
سرچشمه
:صفحه فیس بوک
هواداران
مانا نیستانی
امید
(Hope)
تحلیل واره ای از میم حجری
پیشکش به مجید که قلب ما ست!
تحلیل واره ای از میم حجری
پیشکش به مجید که قلب ما ست!
·
عنوان این اثر مانا «امید» (Hope) است.
·
مانا در
این اثر چه برای گفتن دارند؟
·
برای پاسخ به این پرسش بهتر
است که این اثر ایشان را در چارچوب دیالک تیک فرم و محتوا مورد بررسی قرار دهیم.
I
بلحاظ
فرم
·
مانا برای رساندن پیام خود
به بیننده، به ابتکار عمل ستایش انگیزی دست می زنند:
·
ایشان یکی از حروف واژه
امید (Hope) را که فرم دایره دارد، به
عنوان حرف گمشده از واژه «امید» (Hope) برمی دارند و به عنوان چرخ اسباب بازی به دست
کودکی می دهند.
·
چرخ اسباب بازی بیننده را
به یاد چرخ زندگی می اندازد.
·
چرخی که کودک باید به ضرب
چوبی به حرکت در آورد و پس از گذر از «هفت خوان رستم» به اصل خود برساند و امید را
تحقق مادی بخشد.
·
بازی شورانگیز زندگی بدین سان
شروع می شود.
الف
·
انتخاب کودک به مثابه
کاراکتر اصلی قصه زندگی خیلی سنجیده و اندیشیده صورت گرفته است.
·
چرا و به چه دلیل ما چنین
فکر می کنیم؟
1
·
اولا به این دلیل که دیالک
تیک مبارزه طبقاتی در این اثر مانا، به مثابه دیالک تیک طبقه حاکمه و کودک، به
مثابه دیالک تیک کهنه و نو، به مثابه دیالک تیک طبقه میرنده و طبقه بالنده تصور و
تصویر می شود.
·
ما مانا را هنوز نمی شناسیم
و از جهان بینی ایشان بکلی بی خبریم.
·
شاید خود مانا به این حقیقت
امر نیاندیشیده باشند.
·
آثار هنری در دیالک تیک
خودپوئی و آگاهی تکوین می یابند و هنرمند هرگز آگاهی مطلق و پیشاپیش به اثر خود
ندارد.
2
·
ثانیا به این دلیل که قرابت
سمبلیک غریبی میان کودک و امید برقرار است.
·
هم کودک و هم امید، سمبل
صداقت و صمیمیت و صفا و فردا هستند.
3
·
ثالثا به این دلیل که کودک تجسم
مادی و پویای امید است.
·
کودک سمبل تداوم بشریت به
مثابه نوع است.
·
کودک سمبل استمرار خلاق،
بالنده و توسعه یابنده دستاوردهای مادی، تجربی، عملی، فکری و فرهنگی بنی نوع بشر است.
4
·
شاید بتوان گفت که مانا در
هیئت کودک، طبقه بالنده سرشار از آینده را تجسم می بخشد و رسالت دفاع از حقیقت تاریخی
را بسان چرخی به دستش می دهد.
·
رساندن چرخ بمثابه حرف گمشده
به واژه امید را می توان به معنی انجام رسالت تاریخی طبقه بالنده جامعه تصور کرد.
II
بلحاظ محتوا
·
مانا به پیروی از حکیم سرخ
طوس، سیر و سرگذشت پیروزی امید را در هفت صحنه تصور و تصویر می کنند.
·
به احتمال قوی منظور ایشان
همان «هفت خوان دشوار و مخاطره آمیز رستم» بوده است.
·
از این رو ما هم این اثر
مانا را صحنه به صحنه مورد بررسی قرار می دهیم:
خوان اول
·
در صحنه اول، کودک سرشار از
انرژی و شادی به مثابه قهرمان دیالک تیک زندگی به بازی آغاز می کند و به خوان اول
که چوبه دار است، می رسد.
·
مانا با تعیین چوبه دار، به
مثابه محتوای خوان اول، طنز تلخ تر از زهرترین زهرها را وارد اثر خویش می سازد و
روان بیننده را از زیربنا به آشوب می کشد.
·
مانا بدین طریق، به احتمال
قوی به روند و روال تراژیک و تهوع آور جاری در کشور فوندامنتالیسم و ایراسیونالیسم
(خردستیزی) اشاره می کند:
·
به اعدام و سنگسار ابلهانه
و بی رحمانه نوجوانان!
خوان دوم
·
کودک زندگی پس از گذشتن از
خوان اول بلافاصله با خوان دوم که چوبه دار دیگری است، مواجه می شود.
·
از خوان دوم هم به ترفندی
می گذرد و به بازی شورانگیز ادامه می دهد.
·
چرخ تاریخ باید به هر جان
کندنی هم که باشد، به گردش درآید و به مقصد رسد.
خوان سوم
·
خوان سوم بازداشتگاه، شکنجه
گاه و زندان است که تجسم بی چون و چرای جهنم موعود در سرزمین حزب خدا ست.
·
کودک زندگی پس از گذشتن از
خوان بازداشت و شکنجه و زندان به مبارزه طبقاتی ادامه می دهد.
·
برای برچیدن بساط جهنم چاره
ای جز مبارزه مرگ و زندگی وجود ندارد.
·
به قول ویکتور هوگو:
·
« زنده آنانند
که می رزمند» و نه آنان که نه بو دارند و نه خاصیت.
·
مبارزه اما با مقاومت
ضدانقلابی و ضدخلقی هیئت حاکمه و طبقه حاکمه مواجه می شود.
خوان چهارم
·
مانا با نشان دادن پلیس
چماق به دست از اختناق و فشار و سرکوب به مثابه خوان چهارم پرده برمی دارد.
·
کودک زندگی پس از گذشتن از
خوان سرکوب و فشار و اختناق به خوان پنجم
می رسد:
خوان پنجم
·
خوان پنجم، خوان خون است، خوان
جنگ و کشتار است!
·
خوان بمباران مزارع و
مدارس، خانه ها و کارخانه ها ست!
·
خوان تخریب مراکز تولیدی،
بهداشتی، فکری و فرهنگی است!
·
خوان جهنم کلکتیف است!
خوان ششم
·
خوان ششم نتیجه منطقی خوان
پنجم است، نتیجه منطقی خوان جنگ و کشتار و بمباران و تخریب است:
·
خوان قحطی و گرسنگی و ذلت
مادی و معنوی است!
خوان هفتم
·
کودک زندگی پس از گذشتن از
خوان هفتم که خوان زندگی و سازندگی است به مقصد می رسد و حرف گمشده واژه امید را
به اصل خویش برمی گرداند:
·
امید تاج ظفر بر سر می نهد
و بر تخت می نشیند تا زندگی ساز شورانگیز خود را از سر بگیرد و شایسته زندگان
گردد.
عمر مانا دراز باد!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر