۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

تمرین تفکر مفهومی (103)

حافظ
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشـق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن

شین میم شین

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        دست عشق هرگز هوشمند را به بند نمی کشد.
·        اگر قصد دسترسی به زلف یار را داری، از هوش صرفنظر کن!

·        حافظ در این بیت قصد ابلاغ چه رهنمودی را دارد؟

1
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشـق

·        عشق در قاموس حافظ ـ در بهترین حالت ـ به صیادی تشبیه می شود که انسان های بی هوش را به بند و زنجیر می کشد.

·        حافظ بدین طریق عشق را انسان واره می کند.
·        انسان واره ای که بنی بشر را به قید و زنجیر می کشد، برده و اسیر خویش می سازد.

·        حاظ کدام شناخت افزار دیالک تیکی را در این مصراع  به خدمت می گیرد؟

2

·        با تأملی مختصر می توان گفت که حافظ دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت را به شکل دیالک تیک عشق و بی هوش و یا به شکل دیالک تیک برده دار و برده بسط و تعمیم می دهد.    

·        شکار انسان ها در قرون وسطی و حتی در جهان بحران زده کنونی یکی از راه های رسیدن به ثروت درخور بوده و است.
·        انسان ربایان قرون وسطی در اقصا نقاط جهان بویژه کودکان و دختران زیبا را به تور می انداختند و در بازار برده فروشی بسان متاعی عادی،  چه بسا لخت و عریان حراج می کردند.

·        حافظ عشق را به انسان ربائی تشبیه می کند، انسان ربائی که کاری به کار هوشمندان ندارد، بلکه به دنبال بیهوشان می گردد.
·        و چون افتادن به تور انسان ربایان در قاموس خواجه شیراز ایدئال ایدئال ها ست، پس توصیه می کند که ترک هوش شود.
·        این اتفاقا رسم و راه همیشگی برده سازان و برده فروشان و برده داران بوده است.
·        چون به تور انداختن انسان های فهیم و هوشیار و هوشمند و برده سازی از آنها کار دشواری بوده است.

3

·        حافظ در نهایت معصومیت طبقه حاکمه برده ساز و برده فروش و برده دار را تا درجه زیباترین ایدئال بشری، یعنی تا درجه عشق ارتقا می دهد و بر طبق رفتار آن طبقه، معیاری برای شیوه زیست انسان ها سرهم بندی می کند.
·        در قاموس حافظ صیاد عشق همیشه به دنبال بیهوشان است.
·        پس اگر کسی قصد افتادن به دام عشق را دارد، بهتر است که ترک هوش و فهم و فراست کند.
·        تبلیغ بردگی در لفافه تجلیل از عشق انتزاعی بهتر از این نمی تواند صورت گیرد.
·        این اما هنوز تمامت فاجعه نیست.

4
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشـق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن

·        حافظ با ایدئالیزاسیون افتادن به بند عشق ـ بسان روانشناسان کارکشته بورژوازی واپسین ـ بطور غیر مستقیم به تبلیغ افتادن داوطلبانه به بند بنده دار و بنده ساز و بنده فروش می پردازد و ضمنا  برده دار را به مقام یار ارتقا می دهد.

5 
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشـق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن

·        اما این هنوز تمامت زهر ایدئولوژیکی حافظ نیست که به کام خواننده و شنونده شعر خویش می ریزد.
·        حافظ در این بیتف ضمنا به تبلیغ بیهوشی می پردازد.

·        بیهوشی اما به چه معنی است؟

·        بیهوشی واژه دیگری برای خردگریزی و خردستیزی است.

·        بیهوشی و خردستیزی مثل خط سرخی از تار و پود دیوان حافظ می گذرد.

·        مختلف فقط بهانه ها ست.
·        گاهی می تبلیغ می شود تا خانه خرد به آتش میخانه کشیده شود، گاهی عشق و گه چیزی دیگر.
·        هدف حافظ همیشه و همه جا تخریب خانه خرد خواننده و شنونده است و بس.
·        ایدئال در فلسفه اجتماعی حافظ نه هوشمندی، خردگرائی و خردمندی، بلکه بیهوشی، خرد گریزی و خردستیزی است.

·        این شیوه برخورد نمونه وار ایدئولوگ های همه فرماسیون های واپسین است.
·        حافظ ایدئولوگ فئودالیسم واپسین است و نیچه، هایدگر و حواریونشان، ایدئولوگ های بورژوازی واپسین اند.
·        و همه از دم خردسیتزی را تبلیغ می کنند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر