سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 116 )
چه خوش گفت،
بهلول فرخنده خوی
چو بگذشت بر
عارفی جنگجوی:
« گر این مدعی دوست
بشناختی
به پیکار دشمن
نپرداختی»
شین میم شین
·
معنی تحت اللفظی ابیات:
·
بهلول خوش اخلاق در رابطه با عارفی پیکارجو چه خوش گفت:
·
«اگر
او دوست شناس می بود، هرگز بر ضد دشمن به پیکار برنمی خاست!»
·
·
بهلول یکی
از عقلای مجنون نمای شاعر بوده و معاصر با هارون الرشید (190 هجری قمری) در شهر
کوفه زندگی و تدریس می کرده است.
·
سعدی در این دو بیت، رهنمود خود را بطور غیرمستقیم، ولی با
واسطه به گوش خواننده و شنونده شعرش می رساند.
·
این یکی از شیوه تبلیغی سعدی است.
·
به جای اینکه اندیشه ای را بدون واسطه به خواننده و شونده
شعر ابلاغ کند، به نقل قول ان از شاعری و یا متفکری دیگر مبادرت می ورزد.
سعدی
چه خوش گفت،
بهلول فرخنده خوی
چو بگذشت بر
عارفی جنگجوی
·
سعدی در این بیت اهل طریقت و عرفان را عملا به دو دسته تقسیم می کند:
الف
·
عرفای سازش طلب و صلح جو
ب
·
عرفای مقاوم و مبارز
·
عرفای سازش طلب مورد تأیید و تحسین قرار می گیرند و عرفای
مقاوم و مبارز به تیغ تیز انتقاد سپرده می شوند.
سعدی
« گر این مدعی
دوست بشناختی
به پیکار دشمن
نپرداختی»
·
سعدی عارف مبارز را مدعی می نامد.
·
مدعی اما به چه معنی است؟
·
·
معی در فرهنگ واژگان فارسی به معانی زیر آمده است:
·
کسی که به
ناحق حق ادعای فهم و دانش کند.
·
حقه باز
·
شارلاتان
·
شیوه استدلال سعدی در انتقاد از عارف مبارز اما شنیدنی است:
·
اگر عارف مبارز خداشناس می بود، بر ضد دشمن خویش مبارزه نمی
کرد.
·
·
خدا این ادعای سعدی به چه معنی است؟
الف
·
در فلسفه اجتماعی سعدی مبارزه بر ضد دشمن به معنی کفر است:
·
خداشناس مبارزه نمی کند.
ب
·
حالا این سؤال پیش می آدی:
·
پس خداشناس در مقابل دشمن چه می کند؟
·
·
برای پاسخ به این پرسش باید ضد دیالک تیکی مبارزه را پیدا
کرد.
·
ضد دیالک تیکی مبارزه می تواند یا تسلیم باشد و یا سازش.
·
پس پیش شرط خداشناسی در قاموس سعدی سازش و تسلیم است.
·
·
این شیوه رفترا اما بلحاظ فلسفی به چه معنی است؟
ت
·
این شیوه رفتار بدان معنی است که سعدی در دیالک تیک چالش و
سازش، مبارزه و تسلیم، نقش تعیین کننده را از آن سازش و تسلیم می داند.
·
اکنون این سؤال پیش می ادی که دشمن عارف حقه باز و شارلاتان
کیست؟
پ
·
اهل طریقت و عرفان در قرون وسطی طبقه حاکمه را در دو جبهه
زیر آتش می گیرند:
1
·
در جبهه ایدئولوژیکی پانته ئیسم (همه خدائی) را در مقابل تئولوژی
(فقه) و روحانیت قرار می دهند و ستون فقرات نهادهای ایدئولوژیکی فئودالیسم را از
درون می جوند و پوک می سازند.
2
·
از سوی دیگر با انکار مشروعیت ایدئولوژی فئودالیسم (مذهب
رسمی)، فئودالیسم از حقانیت شرعی تهی می سازند.
ث
·
منظور سعدی از دشمن اهل طریقت و عرفان طبقه حاکمه فئودالی ـ
استبدادی است.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر