۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

جهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (36)

 
نهنگ  
در جویبار خرد چه داریدم
دریایی ام به بحر در آریدم 
 
ماهی نی ام نهنگم و بحر آشام
با آبهای ژرف گذاریدم
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
سیاوش کسرائی
 سیاوش کسرائی 
(1305 ـ 1374) (اصفهان ـ وین)
گاف سنگزاد


·        معنی تحت اللفظی شعر:
·        مرا از چه رو، در جویبار حقیری نگه می دارید؟
·        من از تبار دریایم، مرا به بحر در آورید!
·        ماهی نیستم.
·        نهنگم، نهنگی بحرآشام.
·        مرا به آب های ژرف بسپارید!

·        جامعه شناسی و جهان شناسی انسان ها، همیشه با خودشناسی و خودآگاهی آنها همنفس و همراه بوده است.
·        این شعر سیاوش تبیین شاعرانه خودآگاهی طراز نوین شاعری طراز نوین بوده است، خودآگاهی ئی که میان سیاوش و خیل خودستایان سنتی و حرفه ای مرزبندی دقیقی را به نمایش می گذارد.

1
در جویبار خرد چه داریدم
دریایی ام به بحر در آریدم


الف

·        شاعر برای معرفی خویش، دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیک جویبار و دریا بسط و تعمیم می دهد و بطرز مطلقا مسکوتی از نقش تعیین کننده کل (دریا) در این دیالک تیک پرده بر می دارد.

ب
دریایی ام به بحر در آریدم

·         شاعر ضمنا خود را نه بطرزی ایندیویوئالیستی ـ بورژوائی، بلکه در سنت پرولتری معرفی می کند:
·        دریائی بودن خود را و به سر هوای پیوستن به اصل خویش ـ دریا ـ داشتن را.
·        سخن اینجا از خودستائی نیست!
·        سخن ااینجا از رجزخوانی فئودالی ـ بورژوائی نیست!
·        اینجا سخن از مباهات پرولتری جویباری به ریشه های دریائی خویش است!
·          اینجا سخن از پیوندی ژرف و ناگسستنی با طبقه و توده است!
·           اینجا سخن از جزئی (جویباری) است که در پیوند با  کل (دریا) کسب هویت دیالک تیکی کرده است:
·           اینجا سخن از سربازشاعری است که در پیوند با توده کسب هویت و معنی می کند:
·           اینجا سخن از دیالک تیک شخصیت و توده است!

ت
ماهی نی ام نهنگم و بحر آشام
با آبهای ژرف گذاریدم

·        شاعر در این بیت، در پرتو خودآگاهی طراز نوین به معرفی دیگرگونه ای از خویش مبادرت می ورزد:
·        اگر ماهی خرد خشنود به جویباری می بود، در آب تیره ای در پناه صخره سنگی پرسه می زد و حرفی برای گفتن نمی داشت.
·        شاعر دریائی اما نهنگ آسا ست و بحرآشام.
·        ولذا در جویبار باریک نمی گنجد و به آب های ژرف نیاز دارد.

·        خودآگاهی طبقاتی همین است:
·        فرابالیدن از جویبار وارگی و ماهی وارگی خویش، دریائی شدن، به نهنگی بحرآشام تحول یافتن و ژرفای عمق ناپیدای اقیانوس ها طلب کردن.

یاد خروشان شاعر دریا تبار توده ها  به یاد باد.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر