۱۴۰۴ آذر ۱, شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۵۵۶)

       https://img2.chinadaily.com.cn/images/202005/27/5ece2147a310a8b2fa4bc20c.jpeg  


میم حجری


ما در طول تاریخ بشری با فرم های زیرین شعور سر و کار داشته ایم:
۱
شعور هنری
۲
شعور اساطیری
۳
شعور مذهبی
۴
شعور فلسفی
۵
شعور فلسفی ـ علمی (مارکسیستی)
شعور اساطیری نافی دیالک تیکی شعور هنری است
و
شعور مذهبی نافی دیالک تیکی (نفی دیالک تیکی کننده) شعور هنری و اساطیری است
به همین دلیل
بخش مهمی از قران
اسطوره و قصه و نثر شعرگونه است
و
کلام قرآنی آهنگین و دلنشین است
یعنی بخشی از مشخصات شعور اطایری و هنری را دارد
مثل هر بچه ای که بخشی از خصایص والدین خود را دارد


جمهوری اسلامی
مستقل ترین کشور جهان است
وابسته به احدی نیست.
ولایت فقیه
 مترقی تر از همه دار و دسته های سیاسی اوپوزیسیون هپیلی هپو  است



 بنیان‌گذاران ایدئولوژیک کمونیسم علمی؟
 ایدئولوژی چیست؟
مگر  ایدئولوژی را می توان بنیان گذاشت؟
مگر  ایدئولوژی چیزی طبقاتی نیست؟
مگر چیزهای طبقاتی را میتوان بنیان گذاشت؟
کمونیسم علمی ویا مارکسیسم ـ لنینیسم
 ایدئولوژی پرولتاریا ست
مارکس و انگلس به شرطی به درک مارکسیسم رسیده اند که با تمام وجود خود  وارد سنگر پرولتاریا شده اند
به قول ستارخان:
 سگ پرولتاریا شده اند
 ایدئولوژی
را
افراد
با شیر مادر اندر می کنند و با کفن و دفن به در (به زبان هگل)
 


ولایت فقیه در ایران
شبیه نهاد حراست از قانون اساسی در آلمان (فرفسشونگ شوتس)
عالی ترین مرجع قانونی   است
که
رعایت قانون اساسی را کنترل می کند و حرف اخر را می زند
و
زیر چترش جامعه با تضادهای رنگارنگش  اداره می شود.
نهاد روحانیت در ایران
شبیه ح ک در چین است
و
اسلام شیعی
شبیه مائوئیسم.
همه خطاها و خدمت های فوندامنتالیسم شیعی
شبیه خطاها و خدمت های مائوئیسم  در ج خ چین است


امریکا با تهدید قطع اطلاعات و ارسال تسلیحات، کی‌یف را تحت فشار قرار داده است تا طرح صلحی که توسط امریکا میانجیگری شده است را بپذیرد.
زلنسکی می‌گوید اوکراین آماده «کار سازنده و صادقانه» روی این طرح است
کرملین هشدار داده است که کی‌یف باید اکنون «تصمیم مسئولانه» اتخاذ کند.
ایالات متحده امریکا تهدید کرده است که در صورت عدم پذیرش طرح صلح، به اشتراک‌گذاری اطلاعات و ارسال تسلیحات به اوکراین را قطع خواهد کرد، دو منبع نزدیک به موضوع به خبرگزاری‌ها گفتند.
واشنگتن یک طرح ۲۸ ماده‌ای به کی‌یف ارائه کرده است که برخی از خواسته‌های اصلی روسیه در جنگ را نیز شامل می‌شود، از جمله اینکه اوکراین بخش‌های بیشتری از خاک خود را واگذار کند، اندازه نیروهای نظامی‌اش را کاهش دهد و از پیوستن به ناتو منع شود.


اروپا تحت سرکردگی آلمان
مایل به پایان جنگ در اوکراین نیست
به همین دلیل
جانشینی برای زلنسکی تعیین شده است تا جنگ ادامه یابد.
افشای فساد مالی جدید زلنسکی در این راستا ست
امپریالیسم المان سودای تبدیل شدن به بزرگترین و قدرتمندترین ارتش اروپا را در سر دارد
همان سودای عادولف را

شهید رییسی توانست مقدمات تفاهم ۲۵ ساله با روس را مهیا کند که با ترورش نتیجه آن افتاد در دست دولت پزشکیان که او هم بلافاصله پیمان دفاعی را از متن بیرون کشید. اعتقاد داشتند نباید بهانه بدست آمریکا داد! . حالا هم که همان امریکا به ایران حمله نظامی کرد چس ناله می‌کنند که چرا دوستان کمکشان نکردند!!
اینکه امروز چین و روسیه در حال کمک نظامی به ایران هستند بخاطر جبر زمانه است و نه خود ایران که دیگر دوست و دشمن میدانند ایران با اینهمه اشفتگی سیاسی درونش ابدا متحد قابل اعتمادی برای هیچ کس نیست.
چین در تقابل با امریکاست که به ایران نزدیک شده و روسیه برای حفظ تنها راه تنفسش که از جنوب است تلاش میکند که ایران را سرپا نگه دارد.
هرآنچه که در اتحادهای تاکتیکی این روزها میبینیم در راستای آماده شدن جهان برای شروع جنگی عظیم و نفسگیر است که بزودی رخ خواهد داد و بار دیگر بعد از جنگ جهانی دوم چهره جهان دگرگون خواهد شد. برخی کشورها قدرت میگیرند و برخی برای همیشه از جغرافیا محو و مرزهای جدیدی ترسیم خواهد شد.
همه در حال آماده کردن خود برای جنگ هستند. زمان وسط بازی به پایان رسیده و کشورهایی که به تنهایی قادر به دفاع از خود نیستند بایستی جای خود را در این جنگ تعیین کنند

سیاح

سایه شخصیتی
اثر : کارل گوستاو یونگ
يونگ معتقد بود كه سايه، يك كهن الگو است. كهن الگوي سایه در همه انسان ها در طول تاريخ تكرار و تكرار خواهدشد
سایه شخصیتی چیست؟
سوالی که شاید به ذهن هر فردی در ابتدای کار می رسد این است که واقعا سایه شخصیت چیست؟ تعارض ميان آنچه هستيم و آنچه مى‌خواهيم باشيم، هسته مركزى كشمكش‌هاى انسان است. در حقيقت، دوگانگى ،مركزى ­ترين كانون تجربه انسانى است. زندگى و مرگ، خير و شر، اميد و تسليم، در هر انسانى همزيستى دارند و نيروى‌شان را در تمامى جنبه‌هاى زندگى ما به‌كار مى‌گيرند. اگر شجاعت را مى‌شناسيم به اين دليل است كه با ترس روبه‌رو شده‌ايم، اگر مى‌توانيم صداقت را تشخيص دهيم به اين علت است كه با فريبكارى مواجه شده‌ايم و با اين همه، اغلب ما طبيعت دوگانه­ مان را انكار مى‌كنيم يا آن را ناديده مى‌گيريم که این طبیعت دوگانه همان سایه شخصیت است
کهن­ الگوی سایه چه تاثیری بر زندگی ما می­گذارد؟
تأثیری که کهن الگوی سایه در زندگی ما می گذارد انکارناپذیر است، اگر با اين تصور زندگى كنيم كه ما تنها در يك سوى اين دوگانگى قرار داريم ــ در طيفى محدود از ويژگى‌هاى انسانى ــ آنگاه ممكن است اين سؤال براى‌مان پيش آيد كه پس چرا بيشتر ما اكنون كاملا از زندگى‌مان راضى نيستيم. چرا با وجودى كه به دانش زيادى دست يافته‌ايم هنوز نمى‌توانيم قدرت و شجاعتى داشته باشيم كه نيت‌هاى خيرمان را با تصميماتى قدرتمند عملى سازيم؟ و مهم‌ترين مسئله اين است كه چرا به‌طور مداوم درگير رفتارهايى مى‌شويم كه برخلاف سيستم ارزشى ما و تمام چيزهايى است كه بر آن‌ها پافشارى مى‌كنيم؟ ما ادعا مى‌كنيم كه دليل چنين مسائلى، زندگى آزمون نشده، بخش تاريك‌تر خويشتن ما، بخش سايه های درون خويشتن ما ــ يعنى جايى كه قدرت غيرارادیمان در آن پنهان شده است ــ مى‌باشد. دقيقآ درهمين نامحتمل‌ترين مكان ممكن است كه کهن الگوی سایه نمود پیدا می کند و ما كليد آشكار شدن قدرت، شادمانى، و توانايى، زندگى بر اساس رؤياهاى‌مان را بيابيم.
چرا از رو­به­ رو شدن با سایه درون خود می­ترسیم؟
بسیاری از افراد از رو به رو شدن با سایه درون خود می ترسند. ما شرطى شده‌ايم تا از بخش سايه زندگى و از بخش سايه شخصيت یا سایه درون خودمان بترسيم. وقتى در حال انديشيدن به افكار تاريك و منفى يا بروز رفتارى كه احساس مى‌كنيم غيرقابل‌قبول است، مچ خودمان را مى‌گيريم مانند يك موش‌خرما فرار مى‌كنيم، به سوراخ خود برمى‌گرديم و مخفى مى‌شويم و اميدوارانه دعا مى‌كنيم قبل از اينكه از سوراخ‌مان بيرون آييم آن خطر ناپديد شده باشد. چرا چنين مى‌كنيم؟ چون مى‌ترسيم كه هر چقدر تلاش كنيم هرگز نتوانيم از اين بخش وجودمان فرار كنيم و با وجود اينكه انكار كردن يا سركوب كردن نيمه تاريك‌مان هنجار محسوب مى‌شود، حقيقت صريح اين است كه فرار از سايه فقط باعث تشديد قدرت آن مى‌شود. انكار فقط باعث رنج، عذاب، پشيمانى و تسليم بيشتر مى‌شود. اگر نتوانيم مسئوليت استخراج خرد پنهان در زير سطح خودآگاه ذهن‌مان را بپذيريم، سايه وجودمان را تسخير مى‌كند و به‌جاى اينكه ماكنترل آن را به‌دست بگيريم، سايه شروع به كنترل ما مى‌كند و موجب اثر سايه‌اى مى‌شود. سپس بخش تاريك وجودمان شروع به تصميم‌گيرى براى ما مى‌كند و ما را از حق تصميم‌گيرى آگاهانه محروم مى‌كند، چه اين حق در مورد اين باشد كه چه غذايى بخوريم يا چقدر پول خرج كنيم و چه در مورد اين باشد كه با چه اعتيادى از پا درآييم. سايه، ما را تحريك مى‌كند رفتارهايى از ما سر بزند كه هرگز تصورش را نمى‌كرديم و باعث مى‌شود انرژى حياتى‌مان را با عاداتى بد و رفتارهايى تكرارى زايل كنيم. سايه ما، ما را از بيان كامل خويشتن، سخن گفتن از حقيقت‌مان و از يك زندگى اصيل بازمى‌دارد. فقط با پذيرش دوگانگى‌مان است كه مى‌توانيم خود را از قيد رفتارهايى كه به‌طور بالقوه مى‌تواند موجب سقوط‌مان شوند، رها كنيم. اگر ما تمام آنچه هستيم را نپذيريم، مطمئنآ اثر سايه ما را غافلگير خواهد كرد.

فروید و یونگ
در کدوی کله
به عوض مغز اندیشنده،  شلغم دارند
و
عقب مانده تر از سعدی اند:
سعدی می دانست که رنج به تنهایی وجود ندارد.
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد.
همه چیز با ضد دیالک تیکی اش همراه است:
رنج
در دیالک تیک رنج و گنچ
وجود دارد:
نا برده رنج
گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت
ـ جان برادر ـ
که کار کرد:
یعنی مزد هم در دیالک تیک کار و مزد وجود دارد.
مارکس
 همین دیالک تیک سعدی را
به صورت  دیالک تیک ریاضت و لذت تبیین می دارد.
لذت اصیل همراه با ریاضت است:
مثال:
شیرین ترین خواب ها
پس از انجام کار عرقریز است
شیرین ترین طعام (حتی اگر نان بیات باشد) پس از کار است.
حتی عملیات جنسی مبتنی بر دیالک تیک ریاضت و لذت اند


می‌خواستم که ولوله بر پا کنم ولی
با شورِ شعر محشر کبرا کنم ولی
با نی به هفت بند غزل ناله سر دهم
با مثنوی رهی به نوا واکنم ولی
تا باز روح قدسی حافظ مدد کند
دم می‌زدم که کار مسیحا کنم ولی
فریاد را بکوبم پا بر سر سکوت
یا دست‌کم به زمزمه نجوا کنم ولی
دل بر کنم از این دل مرداب‌وار تنگ
با رود رو به جانب دریا کنم ولی
این بی‌کرانه آبی آیینۀ تو را
با چشمِ تشنه سیر تماشا کنم ولی
«باید» به جای «شاید» و «آیا» بیاورم
فکری به حال «گرچه» و «اما» کنم ولی
قیصر_امین_پور


عراقچی، پس از جنگ ۱۲روزه درمیانه مذاکره به رهبری آمریکا، ماشه و مرگ برجام و تصویب پیش‌نویس قطعنامه جدید: آماده مذاکره هستیم!
 وزیر امور خارجه در گفتگو با اکونومیست:
ما موافق یک توافق هستیم، اما یک توافق عادلانه و متوازن. مشکل اینجاست که وقتی آمریکایی‌ها، دولت فعلی آمریکا، دربارهٔ توافق صحبت می‌کنند، در واقع می‌خواهند خواسته‌های خودشان را دیکته کنند، و این چیزی است که ما تجربه کرده‌ایم.. ما آمادهٔ مذاکره هستیم، اما نه برای دیکته نوشتن. ما آماده‌ایم وارد یک توافق شویم، اما توافقی عادلانه و متوازن، نه یک توافق یک‌طرفه.
 پ. ن :دیگر چه جای مذاکره است وقتی طرف آمریکایی می گوید یا تسلیم یا حمله نظامی! اینهمه التماس مذاکره برای حفظ نظام بجای پاسخ دادن به مطالبات طبیعی و ابتدایی کارگران ره به ترکستان و زمینه ادامه حمله دوم  آمریکایی صهیونیستی به ایران است.
یا گدایی برای مذاکره از سر ضعف یا خروج از NPT و تقویت بنیه نطامی  حتی تولید سلاح  بازدارنده اتمی،اینها همه بعنوان کمربند دفاعی و اتکا به مردم برای حفظ مومودیت ایران است. درغیر اینصورت ایران به سرنوشت لیبی و کشورهای مشابه گرفتار خواهد شد.



عراقچی، پس از جنگ ۱۲روزه درمیانه مذاکره به رهبری آمریکا، ماشه و مرگ برجام و تصویب پیش‌نویس قطعنامه جدید: آماده مذاکره هستیم؟
این جمله به لحاظ گرامری معیوب است.
عراقچی
اینقدر بیسواد نیست.


می‌خواهم به‌طور عقلانی و آگاهانه این نکته را تفهیم‌تان کنم که شما نه برای ارضای غریزه‌ی من یا دفاع از من، بلکه برای ارضای غریزه‌ای می‌جنگید که من ندارم، برای کسب منافعی می‌جنگید که من در آن سهیم نبوده و احتمالاً سهیم نخواهم بود. به‌عنوان زن، من وطن ندارم. به‌عنوان زن، جهان وطن من است.
ویرجینیا وولف


می‌خواهم به‌طور عقلانی و آگاهانه این نکته را تفهیم‌تان کنم
که
شما نه برای ارضای غریزه‌ی من یا دفاع از من،
 بلکه برای ارضای غریزه‌ای می‌جنگید که من ندارم،
 برای کسب منافعی می‌جنگید که من در آن سهیم نبوده و احتمالاً سهیم نخواهم بود.
به‌عنوان زن، من وطن ندارم.
به‌عنوان زن،
جهان
 وطن من است.
ویرجینیا وولف

این ادعای ویرجینیا مملو از اشتباهات و خرافات است


ژنرال فرانسوی:
برای جنگ آماده شوید!
سخنرانی ژنرال ماندون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح فرانسه در کنگره شهرداران این کشور بسیاری از حاضران را شوکه کرد.
شهرداران منتخب تصور می کردند که در یک مراسم پروتکلی حضور دارند، اما یک سخنرانی در مورد بسیج عمومی شنیدند.
ژنرال موندون بر لزوم آمادگی شهرداران تاکید کرد:
"آماده شوید: 3-4 سال دیگر جنگ آغاز می شود. و ما باید قبول کنیم که فرزندانمان را قربانی کنیم."
سپس ادامه داد:
  شهرداران باید مهدکودک ها، مدارس و مسکن را برای پرسنل نظامی باز کنند.
  اجازه برگزاری آموزش نظامی در شهرداری های خود،
  جمعیت را برای "مصائب اقتصادی" آماده کنید.


سخنرانی پوتین در سن پترزبورگ: به 3 دلیل روسیه موظف به دفاع از ایران برای انرژی هسته ایست؟
بخشی از سخنان پوتین در نشست مجمع اقتصادی سن‌پترزبورگ که در 29 خرداد 1404 برگزار شد:
دو میلیون نفر از اتحاد جماهیر شوروی سابق و فدراسیون روسیه در اسرائیل زندگی می کنند که ما باید این فاکتور را در نظر داشته باشیم.
حدود 15 درصد از جمعیت روسیه مسلمان هستند و به همین خاطر روسیه ناظر در سازمان همکاری کشورهای اسلامی است. می بینید اینجا هم یک فاکتور دیگری است که باید در نظر بگیریم.
یعنی 15 درصد جمعیت روسیه یعنی از جمعیت 144 میلیون جمعیت روسیه که می شود 21 میلیون 600 هزار نفر مسلمان هستند.
بنابراین ما تعهدات خاصی نسبت به ایران داریم و موظفیم از حق ایران برای انرژی صلح آمیز هسته ای دفاع کنیم. نه در حرف بلکه در عمل.

پوتین و اربابان اولیگارشش
 نه شعور دارند و نه شرم
حرف های پوتین مثل حرف های ترامپ
ارزش ندارند



عراقچی:
همانطور که دیپلماسی در خرداد ماه به دست آنها نابود شد اکنون به دلیل اقدامات اخیر آنها توافق قاهره کشته (؟) شد.
ایران به دنبال راه حل های دیپلماتیک بود اما کشورهای مقابل از گزینه تحریک و تنش استفاده کردند.

توافق که کشته نمی شود.
توافق
نقش بر آب می شود.
ضمنا
در معرکه قاهره
فرستادگان چهارگانه قطر
از بالکن هتل شان به پایین پرتاب می شوند و جان به نتان آفرین می دهند
عذرخواهی اجباری خود را نتان بدین طریق
جبران می کند.


افتادن پايتخت چين به دست اويغورها
نيروهای ارتش اويغور (طبق رسم الخط قديم، ئويغور) به رياست بوگوخان بيستم نوامبر 762 ميلادی شهر «لو ـ يانگ» پايتخت وقت چين (امپراتوری تانگ) را متصرف شدند و اين دولت را خراجگزار خود كردند.
طبق اسناد «محمدامين صدر» مورّخ كاشغری، اويغورها كه اينك از اتباع دولت پکن هستند «توقوز اوغوز» ها، در سال 744 ميلادی قبايل 9گانه منطقه آلتايی را متحد ساخته و در مدتی نسبتا كوتاه سرزمين هايی از منچوری تا شمال شرقی دريای قزوين (دريای مازندران) را به تصرف خود درآورده بودند.
اين قبايل از نيمه قرن هفتم ميلادی كه امپراتوری ساسانيان از ميان رفت و سپاه معروف به «مرزبان» آن مستقر در «فرارود» و دژ خجند فروپاشيد اين فرصت را به دست آورده بودند كه دست به جهانگيری بزنند. قبلا هون ها، همسايه غربی اويغورها چندبار دست به چنين تلاشی زده بودند
امپراتوری اويغورها به پايتختی «اردوباليغ» تا سال 840 ميلادی دوام يافت و در اين سال به دست قرقيزها از ميان رفت. علت شكست آن از نيروی قرقيز كه شمار كمتری بودند اين بود كه منطقه اويغورها دچار خشكسالی و قحطی شده بود.



هیلاری کلینتون در سنای آمریکا اظهار می دارد: ما، از طریق رئیس جمهور ریگان، با همکاری کنگره تحت رهبری دموکرات ها، القاعده را تأمین مالی و آموزش دادیم و گروه القاعده را بوجود آوردیم.


زلنسکی طرح صلح ترامپ را قبول کرد .
پوتین ثابت کرد که مرد فولادین و قاطع است .
اگر زلنسکی سه سال قبل تسلیم میشد سه ملیون کشته و زخمی و در ضمن جوانان خود را قربانی انگلیس و فرانسه نمی‌کرد

مادر زلنسکی
یکی از اولیگارش ها ست و در خارج از اوکراین قصر مجلی دارد
خود زلنسکی
در این مدت میلیاردر شده است
یکی از افشاگران فساد مالی زلنسکی
 خود ترامپ در دور اول ریاست جمهوری اش بوده است
هفته قبل هم افشاگری بحث انگیز  دیگری از زلنسکی در رسانه های امپریالیستی منتشر شده است



آنچه در مورد ۲۸ بند طرح صلح اوکراین مشخص شده است:
۱. وضعیت امنیتی و سیاسی اوکراین:
— تأیید حاکمیت اوکراین؛
— اوکراین تضمین‌های امنیتی از ایالات متحده آمریکا دریافت می‌کند، اما با شرایطی؛
— اوکراین وضعیت عدم تعهد و رد ناتو را در قانون اساسی خود ثبت می‌کند؛ ناتو تأیید می‌کند که اوکراین هرگز عضو نخواهد شد؛
— تعداد نیروهای مسلح اوکراین محدود می شود؛
— اوکراین همچنان یک کشور غیر هسته‌ای است.
۲. مسائل ارضی:
— کریمه، دونتسک و لوهانسک عملاً به عنوان سرزمین‌های روسیه شناخته می‌شوند؛
— خرسون و زاپوریژیا در امتداد خط تماس "منجمد" هستند؛
— برخی از سرزمین‌ها به یک منطقه حائل غیرنظامی تحت کنترول واقعی روسیه تبدیل می‌شوند؛
— هر دو طرف متعهد می‌شوند که مرزها را با زور تغییر ندهند.
۳. توافقات نظامی:
— ناتو در اوکراین نیرو مستقر نمی‌کند؛
— جنگنده‌های ناتو در لهستان مستقر هستند؛
— گفتگوی امنیتی بین ایالات متحده امریکا،ناتو و روسیه،با ایجاد یک گروه کاری ایالات متحده و روسیه،آغاز می شود؛
— روسیه سیاست عدم تجاوز خود علیه اوکراین و اروپا را به طور قانونی تثبیت می‌کند.
۴. بلوک اقتصادی و بازسازی اوکراین:
— ایالات متحده امریکا و اروپا در حال راه‌اندازی یک بسته سرمایه‌گذاری بزرگ برای بازسازی اوکراین هستند؛
— ۱۰۰ میلیارد دلار از دارایی‌های مسدود شده روسیه برای بازسازی اوکراین استفاده خواهد شد؛ ایالات متحده ۵۰٪ از سود را دریافت می‌کند؛
— اروپا ۱۰۰ میلیارد دلار دیگر اضافه می‌کند؛
— سایر دارایی‌های مسدود شده روسیه برای پروژه‌های مشترک ایالات متحده امریکا و روسیه استفاده خواهد شد؛
— ایجاد صندوق توسعه اوکراین، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، منابع و فناوری؛
۵. روسیه در نظام جهانی:
— لغو تدریجی تحریم‌ها؛
— بازگشت روسیه به گروه ۸؛
— همکاری اقتصادی بلندمدت ایالات متحده امریکا و روسیه.
۶. مسائل بشردوستانه:
— تبادلات «همه برای همه»، بازگشت غیرنظامیان و کودکان؛
— برنامه‌های بشردوستانه، اتحاد مجدد خانواده ها؛
— برنامه‌های آموزشی در مورد مدارا؛
— رد «ایدئولوژی نازی» (به عنوان شرطی در سند).
۷. انرژی و تأسیسات ویژه:
— راه‌اندازی نیروگاه هسته‌ای زاپوریژژیا تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برق به صورت ۵۰/۵۰ بین اوکراین و روسیه تقسیم می‌شود؛
— ایالات متحده در حال کمک به بازسازی زیرساخت‌های گازی اوکراین است؛
۸. فرآیندهای سیاسی داخلی در اوکراین
— انتخابات ۱۰۰ روز پس از امضای توافق‌نامه؛
— عفو کامل برای همه کهنه سربازان جنگ.
۹. اجرا و نظارت:
— این توافق‌نامه از نظر قانونی الزام‌آور است؛
— نظارت توسط «شورای صلح» به رهبری دونالد ترامپ انجام می‌شود؛
— موارد نقض - تحریم‌ها؛
— پس از امضا - آتش‌بس فوری و عقب‌نشینی به مواضع توافق‌شده.
صحت این پارامترها هنوز توسط طرف روسی تأیید نشده است.
ترجمه:جیلانی گلشنیار



ما جزو مار گزیدگانیم و از ریسمان سیاه وسپید هراسانیم. به همین دلیل دربدر از دیاریم


بله مثل قتل عامهائی که کلیسای کاتولیک در جهان به راه انداخت،‌چه در خود اروپا،‌و یا در جنگهای صلیبی علیه مسلمانان و یا کشتار بومیان آمریکا
حریفه

شعور (روح) چیست؟
شعور ضد دیالک تیکی وجود (ماده) است
دیالک تیک وجود و شعور (ماده و روح)
عالی ترین دیالک تیک فلسفی است.
کردوکارهای کنیسه و کلیسا و مسجد
چه ربطی به شعور بودن دین دارند؟
شعور
انعکاس وجود است.
به قول فویرباخ
طرز تفکر (شعور) در کاخ  (وجود، تعلقات طبقاتی)
با طرز تفکر (شعور)  در کوخ (وجود، تعلقات طبقاتی) متفاوت است.
یعنی تعیین کننده در دیالک تیک وجود و شعور
وجود است.

خیلی از دوستان رو مدل سوسیالیسم در چین بحث میکنند ، و آن مدل را نفی میکنند.
سوسیالیسم (جامعه‌گرایی) یک نظریه واحد و یکپارچه نیست، بلکه یک نظریه عام است که متناسب رشد یک جامعه می تواند مدل های گوناگون داشته باشد.
چین طی چهار دهه گذشته مسیری را طراحی کرده که خود آن را «سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی» می‌نامد؛ مدلی که بر ترکیبی از دولت قدرتمند، برنامه‌ریزی کلان، مالکیت مختلط و حضور کنترل‌شده بازار بنا شده است.
مدل سوسیالیسم چینی شباهت به مدل شوروی ندارد.بلکه ناسیونال سوسیالیسم از نوع آسیایی است.قرمز-قهوه ای است:ترکیبی از روحیه و نظم سازمان یافته است.
در فاشیسم (ناسیونال سوسیالیسم) ، صلیب شکسته(سواستیکا) نشانه مقدس بود که از تبت، یونانی‌ها، هیتی‌ها، سومری‌ها، سلت‌ها، ایرانی‌ها، در اصل از فرهنگ هندواروپایی گرفته شده، و به معنای «هستی نیک»، و در آئین مهرپرستی خوش‌اقبالی است.
در چین اژدها، نماد قدرت است.، اژدهای چینی نیروهای خوش‌شگون و پرتوان را نمادینه می‌کند که از آن میان می‌توان کنترل بر آب، بارش باران، توفان و سیل را نام برد. اژدها هم چنین نمادی از نیرو، توان و بخت نیک برای مردمی است که سزامند آن هستند. با این نگاه بود که امپراتوری های چین اژدها را به عنوان نمادی از نیرومندی و پایداری خود به کار می‌گرفتند.
سوسیالیسم چینی بدون دموکراسی است، اما با نظم است.شیوه تولید آسیایی در آنجا کار می کند - استبداد، همبستگی و کنترل، نه هرج و مرج سرمایه داری. هیچ یک از نظریه های غربی قادر به توضیح این پدیده نیست - زیرا این پدیده نه توسط بازار، بلکه توسط روح شرق متولد شده است.
والستانی.ا
سوسیالیسم (جامعه‌گرایی) یک نظریه واحد و یکپارچه نیست، بلکه یک نظریه عام است که متناسب رشد یک جامعه می تواند مدل های گوناگون داشته باشد.
اسکندر

سوسیالیسم
نه یک نظریه، بلکه یک فرماسیون (صورتبندی) اقتصادی در جامعه بشری است.
سوسیالیسم
از این بابت
فرقی با فرماسیون های برده درای و فئودالی و سرمایه داری ندارد.
فرماسیون اقتصادی چیست؟
کسی که شب و روز به پزشکیان دانشمند و شهید زنده  می تازد
به این سؤال جواب دهد تا بحث و هماندیشی امکان پذیر گردد و اجنه بخوانند و کیف جن کنند و جیغ بنفش بکشند

پیام احمد شاملو در جلسه یادبودنخستین سالگرد اخوان ثالث
========
شاعر مردنی نیست
باور نمیکنم امروز درگذشت اخوان شاعر باشد
چون مرگ شاعر را باور نمیکنم
اگر شاعر بمیرد ،شعر میمیرد ، همچنانکه مردن چراغ بسادگی مرگ نور است
چون او یک کلام جانش را نفس به نفس مایهء زیست جاودانگی خود کرده ،
صدا به صدای ملت افکنده
مشعلش گذرگاهی چهل ساله از معبر تاریخی مارا تا قرن ها چراغان کرده
به عبارتی ماده ای نا پایدار به نیروی پر تپش مبدل شده است
ما همه در میگذریم
نه شکوه ای هست نه اعتراضی
اما او داربست بلند نام و مفهوم ملتی است که ماییم
پس به مرگش نمینشینیم
گرد هم امده ایم تا ‌ نام بلندی را که هم اکنون تداعی کنندهء بخش عظیمی از فرهنگ ما شده است حرمت گذاریم
به او سلام میکنم
حضورش محسوس است
پیش پایش بر میخیزم
 شاعر مردنی نیست.
شاملو

مش احمد شاملو
در مراسم مرگ شاعری شرکت می کند و منکر مرگ شاعر به طور کلی می شود
به قول خودش
به انکار آفتاب می پردازد.
 
باور نمیکنم  امروز  درگذشت اخوان شاعر باشد
چون مرگ شاعر را باور نمیکنم
شاملو

محتوای این جملات شاملو
از سیاوش کسرایی است:
من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم.

باور کردن و نکردن مرگ کسی چه شاطر باشد و چه شاعر
تغییری در واقعیت و ضرورت و حقیقت مرگ نمی دهد.
تریاد (تثلیث) پیدایش و رشد و زوال (تولد و توسعه و ممات)
اصل اساسی حیات در طبیعت و جامعه و تفکر است
بهتر هم همین است.

واقعیت این است که
 اثار کار موجودات از نبات تا جانورو بشر باقی است
ولی خود موجودات فانی اند.
شاعر مردنی است
ماندگار و مؤثر (چه مثبت و چه منفی) شعر شاعر است


تحقیقات جدید درباره سارایوو، جایی که ثروتمندان برای شکار غیرنظامیان پول پرداخت می‌کردند
دادستان‌های میلان تحقیقات در مورد «سفاری های شکار انسان» سارایوو را آغاز کردند
هفته گذشته، دفتر دادستانی میلان تحقیقاتی را در مورد «سفاری‌های شکار انسان» که توسط میلیاردرها در طول جنگ بالکان سازماندهی شده بود، آغاز کرد. این‌ها در واقع سفرهای توریستی برای تک تیراندازان آماتور بودند. برخی از افراد ثروتمند مبالغ هنگفتی را برای تیراندازی به غیرنظامیان در سارایوو از تپه‌های اطراف پرداخت کردند (1).
به گفته قاضی سابق کریس ون دن وینگارت، دادستان‌های بلژیکی ممکن است یک پرونده جنایی دیگر را باز کنند.
تحقیقات ایتالیا پس از شکایتی از سوی اتزیو گاوازنی، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ای که این وقایع را بررسی کرده بود، آغاز شد.
چندین شهروند ایتالیایی در طول محاصره دهه ۱۹۹۰ به پایتخت بوسنی سفر کردند تا به واحدهای تک تیرانداز صرب بپیوندند و برای تفریح به غیرنظامیان شلیک کنند. این میلیونرها برای شرکت در این شکارها بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار یورو پرداخت کردند.
این سفرها توسط سازمان سیا و از طریق یک مأمور محلی به نام یوویچا استانیشیچ، که در جاسوسی صربستان نفوذ کرده بود، سازماندهی شده بود (2). به گفته روزنامه لا رپوبلیکا، این افراد سرباز نبودند، بلکه «گردشگران جنگی راست افراطی» بودند.
قاضی ون دن وینگارت، که سال‌ها به عنوان قاضی در دادگاه بین‌المللی کیفری و دادگاه بین‌المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق خدمت کرده است، گفت که در طول دوران تصدی خود هرگز از چنین رویه‌هایی آگاه نبوده است. وی افزود: «من هفت سال در دادگاه بودم و تا به حال چیزی در مورد آن نشنیده بودم. این شایعات مدت‌هاست که پخش شده‌اند، اما هنوز هیچ مدرکی پیدا نشده است.»
ون دن وینگارت تأکید کرد که اگر بلژیکی‌ها در این جنایات دست داشته‌اند، نمی‌توانند توسط دادگاه بین‌المللی کیفری محاکمه شوند، زیرا در آن زمان هنوز وجود نداشت. با این حال، دفتر دادستانی عمومی بلژیک هنوز می‌تواند تحقیقات خود را آغاز کند.
از آنجایی که مرتکبین ادعایی غیرنظامی بوده‌اند، این اعمال تحت قوانین جنگ قرار نمی‌گیرند. او توضیح داد: «اگر این جنایات قتل باشند، ممکن است مشمول مرور زمان شوند، اما می‌توانند جنایت علیه بشریت نیز محسوب شوند و مشمول مرور زمان نمی‌شوند.»
خائن، جنایتکار جنگی و مأمور سیا
در دهه ۱۹۹۰، استانیشیچ، سازمان‌دهنده این شکارها، رئیس اداره امنیت دولتی (SDB) صربستان بود و در سال ۲۰۲۳ به دلیل جرایمی که در هفت شهرداری بوسنی و هرزگوین مرتکب شده بود، به ۱۵ سال زندان محکوم شد.
او نمونه‌ی کاملی از یک خائن و جاسوس دوجانبه است. او رابط اصلی سیا در بلگراد بود. او اطلاعاتی در مورد سازوکار داخلی دولت میلوسویچ به اشتراک می‌گذاشت و به این سازمان در ایجاد شبکه‌ای از پایگاه‌های مخفی در بوسنی کمک کرد (3).
اگرچه این موضوع از قبل به طور گسترده مشخص بود، اما در سال ۲۰۲۱، سازمان سیا نقش استانیشیچ را به عنوان یک نفوذی در دادگاه بین‌المللی جنایی لاهه پذیرفت تا از محکومیت او به عنوان جنایتکار جنگی جلوگیری کند. آنها موفق نشدند، اگرچه حکم او از حبس ابد به ۱۵ سال زندان کاهش یافت.
محاکمه علیه استانیشیچ طولانی‌ترین محاکمه در تاریخ این دادگاه بود. این محاکمه ۱۸ سال طول کشید. در یکی از جلسات، وکیل بارها اظهار داشت که استانیشیچ به یک سازمان جنایی تعلق ندارد، بلکه به سازمان سیا وابسته است.
در طول محاصره سارایوو که سه سال و نیم به طول انجامید، نیروهای صرب جنایات بی‌شماری مرتکب شدند، اما نیروهای بوسنیایی علیا عزت بگوویچ نیز جنایات مشابهی مرتکب شدند و بدون هیچ گونه اشاره‌ای، ساکنان محله‌های صرب‌نشین شهر را هدف گلوله‌های بی‌هدف قرار دادند.
تا پایان جنگ، بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر جان خود را از دست داده و حدود دو میلیون نفر مجبور به ترک خانه‌های خود شدند. تنها در پایتخت، بیش از ۱۱۵۰۰ غیرنظامی، از جمله ۱۶۰۱ کودک، جان خود را از دست دادند.
در ماه مارس، مارک روته، دبیرکل ناتو، حمایت «بی‌چون و چرا»ی خود را از تمامیت ارضی بوسنی اعلام کرد (4). این بهایی است که باید برای قتل عام‌های دهه 1990 پرداخت.
لطفی

تولستوی نويسنده روس: فرد وقتی به کمال خواهد رسید که جسما، روحا و اخلاقا سالم باشد و اين سه، عوامل شادی بخش زندگانی هستند
۲۰ نوامبر سال ۱۹۱۰ لئو نيکلايوويچ تولستوی نويسنده شهير و انديشمند روسيه در ۸۲ سالگی درگذشت.
تولستوی در ۲۸ آگوست سال ۱۸۳۸در يک خانواده اربابِ ملک در منطقه تولی به دنيا آمده بود و در کودکی مادر و در نوجوانی پدر خود را از دست داده بود.
وی به دليل مخالف بودن با برنامه های تحصيلی با دروس تکراری و بعضا بی ارتباط، دانشگاه را در سال سوم، ناتمام رها کرد. تولستوی همه مراحل زندگی را طی کرد از جمله خدمت نظام وظيفه انجام داد
وی در زمينه نوشتن داستان عقيده داشت که داستان بايد به گونه ای نوشته شود که خواننده عشق به زندگی پيدا کند و رو به کمال بگذارد و عشق به زندگی يعنی عشق به خود و جامعه.
به باور تولستوی، نويسندگانِ داستان بايد آنچه را که می نويسند شخصا ديده و تجربه کرده باشند و به عبارت ديگر خود آنان آن را باور داشته باشند. داستان «آنا کارنينا» تجربه عشق خودش به سونيا بود که بعدا باهم ازدواج کردند.


علم که اشتباه نمی کند
مش راسل.
عالم
اشتباه می کند و اشتباهش را تصحیح می کند
اگر بتواند.
دین
ربطی به علم ندارد.
دین فرمی از شعور است
و
بشر بدون شعور نمی تواند زندگی کند
لامذهب بودن به معنی بیشعور بودن است و  بهتر از مذهبی بودن نیست.

وقتی حملات به نیروهای بریتانیایی در افغانستان افزایش یافت، آنها از یک شیخ مرتد به نام عاصم حافظ کمک گرفتند.
عاصم در ارتش بریتانیا رتبه‌ای داشت و با لباس اسلامی با آنها سفر می‌کرد و مرتباً به مساجد و بازارها می‌رفت تا مردم را به ترک جهاد ترغیب کند و ادعا می‌کرد که جنگ با ناتو محکوم به شکست و بی‌معنی است.
در عرض چند ماه، عاصم توانست تعدادی از شیوخ قبایل را متقاعد کند که سلاح‌های خود را زمین بگذارند و حتی در کنار دولت تحت حمایت آمریکا بجنگند. او در سال ۲۰۱۲ حملات علیه ارتش بریتانیا در حومه کابل را بیش از ۶۴ درصد کاهش داد و باعث شد بریتانیا به خاطر خدمات برجسته‌اش به او صلیب شجاعت اعطا کند. او یک ویدیوی خنده‌دار از زمانی دارد که در حال گشت‌زنی با ارتش بریتانیا بود و یک مرد جوان افغان را در حال گوش دادن به موسیقی پیدا کرد. او او را توبیخ کرد و به او توصیه کرد که این کار ممنوع است و از او خواست که ریش بگذارد.
آن مرد متوجه نیست که گوش دادن به موسیقی و تراشیدن ریش گناه است، در حالی که کاری که او انجام می‌دهد - یعنی کمک به دشمن با گفتار و کردارش - عملی کفرآمیز است که او را از جرگه اسلام خارج می‌کند.


مد و دوف (دیوانه و خنگ) کم بود
سی وگان اوف هم بر او مزید شد.
این یاوه ها نشانه نادانی حریف اند.
اسباب آبروریزی اند.
به عوض یاوه بافی و خ. مالی
مارکسیسم بیاموزند تا هم ادم شوند و هم رستگار

چین دیگر نیازی به پنهان‌کاری در شراکت استراتژیک خود با ایران ندارد
سال‌ها روابط ایران و چین در سکوت پیش رفت؛ زیرا فشار آمریکا و خطر تحریم شرکت‌های بزرگ چینی، پکن را وادار به پنهان‌کاری می‌کرد. همکاری آشکار با ایران در دوران اوج هژمونی آمریکا می‌توانست برای چین هزینه‌ سنگینی داشته باشد؛ واشنگتن قادر بود شرکت‌های چینی را تنبیه کند، دسترسی آنان به بازارهای غربی را ببندد و متحدانش را برای منزوی‌کردن تهران و پکن تحت فشار قرار دهد.
اما آن جهان دیگر وجود ندارد. امروز چین با اعتماد کامل و به‌صورت علنی بر شراکت با ایران تأکید می‌کند، زیرا توازن قدرت جهانی تغییر کرده و ایران به جایگاهی غیرقابل‌جایگزین در راهبرد بلندمدت پکن رسیده است—جایگاهی که چین اکنون بدون هیچ هراسی آشکارا بر آن تکیه می‌کند.
 چرا پنهان‌کاری دیگر ضروری نیست
آمریکا دیگر نمی‌تواند شرکت‌های چینی را بدون آسیب‌زدن به خود تحت فشار بگذارد. چین امروز بزرگ‌ترین اقتصاد جهان و یک رقیب تکنولوژیک مقاوم در برابر محدودیت‌های غرب است و نقش اصلی را در بریکس—که ایران نیز عضو آن است—ایفا می‌کند. هم‌زمان، آمریکا در بحران‌های متعدد گرفتار شده و نفوذ رو‌به‌افولی در خاورمیانه دارد و توان دیکته‌کردن به قدرت‌های نوظهور را از دست می‌دهد
 هیچ کشوری در غرب آسیا ترکیبی از ویژگی‌هایی را که ایران به چین ارائه می‌کند ندارد:
یک منبع عظیم، پایدار و تخفیف‌دار انرژی؛
مسیرهای زمینی که از زیر نظارت دریایی آمریکا عبور می‌کنند؛
سیاست خارجی مستقل و مقاوم در برابر فشار غرب؛
و توان فناوری-نظامی که پکن آن را به‌خوبی می‌شناسد و برایش ارزش قائل است.
برخلاف پادشاهی‌های متحد آمریکا در خلیج فارس، ایران چیزی را در اختیار چین می‌گذارد که بی‌قیمت است: استقلال از واشنگتن.
 پروژه‌های راهبردی که اکنون آشکارا پیش می‌روند
این تغییر در شمار پروژه‌های بزرگ و علنی دو کشور قابل‌مشاهده است.
در حوزه انرژی، چین بخش اعظم نفت صادراتی ایران را خریداری می‌کند و در میادین نفتی یاده‌وران، آزادگان و پارس جنوبی سرمایه‌گذاری مجدد انجام می‌دهد. همکاری‌های پتروشیمی و قراردادهای بلندمدت انرژی نیز در حال گسترش است.
در حوزه زیرساخت و حمل‌ونقل، کریدورهای کمربند–جاده در ایران فعال‌تر شده‌اند. شرکت‌های چینی در ارتقای خطوط ریلی، توسعه بنادر، و پروژه‌های شهر هوشمند و مسکن مشارکت دارند. این سرمایه‌گذاری‌ها ایران را به بخشی از معماری بزرگ اتصال اوراسیا تبدیل می‌کند.
در حوزه بانکی و ارزی، دو کشور به‌طور سیستماتیک از دلار فاصله می‌گیرند. معاملات با یوان انجام می‌شود، CIPS جایگزین سوئیفت می‌شود، توافقات پولی دوطرفه در حال گسترش است، و عضویت ایران در شبکه پرداخت بریکس فرآیند دلارزدایی را سرعت می‌بخشد.
در حوزه نظامی–صنعتی, همکاری‌ها از انتقال فناوری پهپادی و موشکی تا پژوهش‌های ماهواره‌ای، امنیت سایبری، و بررسی الگوهای جنگ نامتقارن ایران پیش رفته است. این همکاری‌ها دیگر پنهانی نیستند؛ بلکه در حال تبدیل‌شدن به یک رویه عادی‌اند.
و مهم‌تر از همه، عضویت کامل ایران در بریکس برای این شراکت یک ستون نهادی ایجاد کرده است.
 ایران: ستون نظم چندقطبی جدید
ایران برای چین یک شریک حاشیه‌ای نیست؛ یک ستون است.
ستون امنیت انرژی اوراسیا،
ستون اتصال کمربند–جاده،
ستون دلارزدایی بریکس،
و ستون موازنه‌سازی در برابر نفوذ آمریکا در غرب آسیا.
چین می‌تواند تأمین‌کنندگان، بازارها و مراکز تولید را در سراسر جهان جایگزین کند، اما نمی‌تواند جغرافیا، استقلال سیاسی و جایگاه راهبردی ایران را جایگزین کند.
 واقعیت جدید
پنهان‌کاری مربوط به زمانی بود که واشنگتن قدرت بی‌رقیب جهان بود؛ اما امروز دوران همکاریِ علنی فرا رسیده است. چین اکنون بدون نگرانی با ایران کار می‌کند، زیرا هزینه پنهان‌کاری از میان رفته و ارزش استراتژیک ایران آشکارتر شده است. با افول آمریکا و صعود چین، شراکت تهران–پکن نه‌تنها پایدار می‌ماند، بلکه بخشی از چارچوب سیاسی و اقتصادی قرن بیست‌ویکم را خواهد ساخت.
دکتر روشن

برو قوی شو
اگر مهر این و ان طلبی.
ایران در تجاوز ۱۲ روزه
توان تهاجمی خود را نشان جهانیان داد و کسب محبوبیت کرد
اگر نشان نمی داد
بیگانگان که سهل اند
حتی خودی ها بر سرش می ریختند و حسابش را در جا در می اوردند.
به قول حریفه ای
همه
 افراد
  اگر ضعیف و بیمار و زمینگیر باشند
حتی توله های شان
محل شان نمی گذارند چه رسد به این و آن.
 البته
  شب دراز است
مثال:
اگر اسرائیل و امپریالیسم
شهرهای مهم ایران را بمباران اتمی بکند
روسیه و چین
چه خواهند کرد؟
اگر فردا ترامپ ونزوئلا و بعد کوبا و غیره را بمباران و اشغال کند
روسیه و چین چه خواهند کرد؟


«بعد از هولاکاست غزه، صهیونیسم در منطقه، آینده ای نمی تواند داشته باشد. البته نابود شدن صهیونیسم می تواند خدمت بزرگی به بسیاری از یهودیان اسرائیل و خارج از اسرائیل که در جریان سلطه گری از انسانیت خود تخلیه و تهی شده اند می باشد و شاید بشود گفت که تنها در مرگ صهیونیسم است که انسانیت مدفون شده آنها در زیر آوار نفرت، می تواند به زندگی بازگردد.«
دلخواسته

محمود دلخواسته
«بعد از هولاکاست غزه، صهیونیسم در منطقه، آینده ای نمی تواند داشته باشد.

منظور از صهیونیسم چیست؟
صهیونیسم = ایده ئولوژی بورژوازی یهود است.
ایده ئولوژی که چیزی مادی نیست تا در منطقه ای آینده داشته باشد.
حاکمیت در هر جامعه
همیشه طبقاتی است و نه ایده ئولوژیکی
ایده ئولوژی
چیزی روبنایی است و به ساز حاکمیت طبقاتی می رقصد.
دولت اسرائیل
چیست و فونکسیون آن چیست؟
خلق یهود
در تمامی تاریخ بشری آلت دست بوده است.
اگر تیز بنگریم
ریشه اسرائیل در امپراطوری ایران است
کوروش به مثابه امپراطور خلق یهود را پس از تصرفاتی از قید بندگی ازاد می کند
برای چی؟
کوروش کبیر که مخالف برده داری نبود.
هدفش چی بود؟
بعدا
امپریالیسم انگلیس (سرکرده جهان) برای مبارزه با امپراطوری عثمانی
خلق یهود را آلت دست قرار میدهد
بعد امپریالیسم امریکا سرکرده جهان می شود و  و ماجرا ادامه دارد.
فونکسیون اسرائیل بی ثبات سازی منطقه و بهانه سازی برای امپریالیسم جهت سلطه بر منطقه ای با مواد خام کلان و موقعیت سوق الجیشی بیکران است



«برای ما در سیا، دموکراسی هیچ اهمیتی نداشت. تا زمانی که یک دولت با ما همکاری می‌کرد، هیچ مشکلی نبود. اما اگر همکاری نمی‌کردی، دموکراسی تو برایمان با اهمیت میشد و برای هیچ چیز دیگری ارزشی قائل نبودیم. اون حرف‌ها و صحبت‌ها درباره حکومت مردمی، مزخرف محض است».
فیلیپ ایگی، مامور سابق سیا با بیش از ۱۱ سال خدمت از ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۸، به وضوح نشان می‌دهد که برای آمریکا "دموکراسی" اهمیتی ندارد؛ تنها چیزی که برایش مهم است، تحمیل رژیم‌های دست‌نشانده‌ای است که اجازه غارت کشورشان را بدهند و دستورات آن‌ها را اجرا کنند.
اما حتی امروز، ارتشی از احمق‌های مفید وجود دارند که در ونزوئلا، نیجریه یا هر جایی که امپراتوری دستور غارت کشور را می‌دهد، خواستار «دموکراسی» میشوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر