۱۳۹۵ فروردین ۱۲, پنجشنبه

شعری از سیاوش کسرائی (1)


سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
با سپاس از
حریف

در شب تمام نشده ی سعدی
سیاوش کسرائی

• چه ﺳﭙﯿﺪ ﮐﻮﻫﺴﺎﺭﯼ، ﭼﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﺎﻫﺘﺎﺑﯽ !
• ﻧﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺟﺰ ﺯﺍﺭﯼ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ِ ﻋﻘﺎﺑﯽ

• ﻫﻤﻪ ﺩﺭّﻩ ﻫﺎﯼ ﻭﺣﺸﺖ ﺑﻪ ﮐﻤﯿﻦ ِ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ
• ﻧَﻪ ﻣﻘﺪّﺭ اﻡ، ﺩﺭﻧﮕﯽ، ﻧَﻪ ﻣﯿﺴّﺮ اﻡ، ﺷﺘﺎﺑﯽ

• ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ِ همزﺑﺎﻧﯽ ـ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ـ ﻧﻌﺮﻩ ﮐﺮﺩﻡ
• ﻧَﻪ ﺑﯿﺎﻣﺪ اﻡ، ﻃﻨﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﺑَﺮﻡ، ﺟﻮﺍﺑﯽ

• ﻫﻤﻪ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻩ ﺯ ﺩﺍﻍ ِ ﺩﻝ ﻓﺴﺮﺩﻧﺪ
• ﭼﻮ ﻧﮑﺮﺩ ﺻﺨﺮﻩ، ﺭﺣﻤﯽ، ﭼﻮ ﻧﺪﺍﺩ ﭼﺸﻤﻪ، ﺁﺑﯽ

• ﺑﻨِﺸﯿﻦ ﺩﻝ ِ ﻫﻮﺍﯾﯽ، ﮐﻪ ﺑﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ِ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ
• ﻧﺪﻣﯿﺪ ﺍﺧﺘﺮﯼ ﮐﺎﻭ ﻧﺸِﮑﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺷﻬﺎﺑﯽ

ﺑﻪ ﺳﭙﻬﺮ ِ ﺩﯾﺪﮔﺎﻫﻢ، ﺑﻪ ﮐﺮﺍﻧﻪ ﯼ ﻧﮕﺎﻫﻢ
• ﻧَﻪ ﺑُﻮَﺩ ﺑﻪ ﺷﺐ، ﺷﮑﺎﻓﯽّ ﻭ ﻧَﻪ ﺍﺯ ﺳَﺤَﺮ، ﺳﺮﺍﺑﯽ

• ﺗﻦ ِ ﻣﻦ ﮔﺪﺍﺧﺖ ﺩﺭ ﺗﺐ، ﻋﻄﺸﯽ ﺷﮑﺎفت اﻢ، ﻟﺐ
• «ﺳﺮ ِ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﺑﺮﺁﯾﺪ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ .»

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

سوسیالیسم و کمونیسم (7)


پروفسور ماتهویس کلاین
برگردان شین میم شین

بخش دوم
مراحل مختلف توسعه سوسیالیسم 
ادامه
  
IV
نتایج حاصل از ساختمان همه جانبه سوسیالیسم
 ادامه  

6
·        برای اثبات برتری سوسیالیسم نسبت به امپریالیسم باید همه این توان ها و نیروهای محرکه سوسیالیسم شکوفا شوند.

7
·        حل این مسئله در رابطه با پیروزی در مبارزه طبقاتی تحت شرایط و امکانات کنونی، از اهمیت ملی و بین المللی بزرگی برخوردار است.

8
·        با ساختمان همه جانبه سوسیالیسم، دموکراسی سوسیالیستی شکوفا خواهد شد و آگاهی اجتماعی بطور مداوم با آگاهی فردی تکمیل خواهد گردید.

9
·        زحمتکشان درنهادهای دولتی و در احزاب و سازمان های اجتماعی ـ به معنای فراگیر کلمه ـ به رهبران روند توسعه اجتماعی بدل خواهند شد.

10
·        تربیت انسان ها بر طبق شیوه سوسیالیستی کار و زندگی اهمیت عظیمی کسب خواهد کرد.

11
·        انقلاب فرهنگی سوسیالیستی ضرورت پیدا خواهد کرد.

12
·        توسعه فرهنگ و خصلت اوپتیمیستی (مبتنی بر خوش بینی) و آینده گرای ایدئولوژی سوسیالیستی بر توسعه و تکامل انسان جامعه سوسیالیستی تأثیر لازم را اعمال خواهد نمود.

13
·        علم با تولید، تربیت و آموزش و پرورش جوانان با کار تولیدی رابطه تنگاتنگ دارد.

14
·        تجهیز صنعت و کشاورزی به مدرن ترین تکنیک، کارگران را رفته رفته از بار سنگین کار آزاد می کند و راه ذوب کار جسمی و فکری در یکدیگر را هموار می سازد.

15
·        با برقراری سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته، فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی کمونیسم تدارک دیده می شود.

16
·        این روند، یک قانونمندی عینی است که تمامی توسعه جامعه سوسیالیستی را در برمی گیرد.

17

·        به قول والتر اولبریشت:
·        «گذار از سوسیالیسم به کمونیسم اینجا نیز ـ همانند دیگر کشورهای سوسیالیستی ـ بتدریج همراه با فراهم آمدن شرایط و تکوین نطفه های نظام اجتماعی عالی تر و قبل از همه، سطح رشد عالی تر نیروهای مولده صورت خواهد گرفت.
·        سوسیالیسم از این نقطه نظر، فرماسیون اجتماعی لازم برای تدارک کمونیسم است.»
·        (والتر اولبریشت)


18
·        کمونیسم، عالی ترین مرحله در توسعه جامعه بشری است.

19
·        کمونیسم، نظام اجتماعی بی طبقه است که در آن، وسایل تولید بطور یکپارچه در مالکیت خلق قرار می گیرند و کلیه اعضای جامعه بلحاظ اجتماعی برابرحقوق هستند و در آن با توسعه همه جانبه افراد،  نیروهای مولده نیز بر پایه علم و فن رشد می یابند و کلیه منابع ثروت اجتماعی پر می شوند و اصل «از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به اندازه نیازش!» تحقق می یابد.

20
·        جامعه کمونیستی، جامعه کار خلاق و وفور نعمت برای همه خواهد بود.

21
·        جامعه کمونیستی، جامعه زندگی فرهنگمند و معنامند برای همه خواهد بود.

22
·        جامعه کمونیستی، جامعه توسعه کامل شخصیت، آزادی، برابری و برادری خواهد بود.

ادامه دارد.

سیری در شعری از میرزا علی معجز (53 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

(مهرماه 1309)   

·        داغا دوشدی قار، دوندی قان لار گینه
·        گیین کورکی، ای ناتوان لار گینه  

·        پاییز فصلی، چوخ غملی بیر وقت دور
·        پاییزدا ئولن، خیلی خوشبخت دور
·        پاییز، پولسوزا، مرگ دن سخت دور
·        ئولوم ایسته ییر «بی قران لار» گینه  

·        بو ایل چوخ بلالر، ویریب ال اله
·        ملخ، درد اسهال و هم زلزله
·        «تمام اولدی»، ظن ائتمه یین، وار هله
·        صغیر و کبیر امتحانلار گینه

·        خسیسلر کسیب جوتدوغون دوره سین
·        کومورچی دییر:
·        «وئر گوره ک کوزه سین»

·        آلانلار، ساتانلار اوجالدیر سه سین
·        دییر، بیر بیره پیس یامان لار گینه


·        قوروب مجلسی، اگلشیب خان، کیمی
·        نه خان، بلکه حضرتسلیمان، کیمی
·        باخون ـ گورنه ـ سام و نریمان، کیمی
·        بوریر بیغلارین قومسیانلار، گینه

ادامه دارد.
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 

شعری از محمد زهری (43)


با سپاس از
مسعود 

شله
پارچه سرخ رنگ

شلال 
شال و شنل

 شفق
سرخی افق

آبشخور
ظرف و محل خوردن آب

·         یک روز
·        تنگ غروب
·        یک تیغ
·        در شَلّهٔ شلال شفق
·        سرخی زد
·        آبشخور زلال بیابان
·        خون شد
·        و آهوان همه خون خوردند


پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

سیری در جهان بینی احسان طبری (58)


احسان طبری
(1295 ـ 1368) 
چگونه بحث کنیم؟
نامه مردم شماره 194
(27 اسفند 1358)

تحلیلی از
شین میم شین

تز اول طبری
متأسفانه بحث‌ ها بلامقدمه «درمی ‌گیرند» و برنامه ‌ای ندارند
و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمی ‌آیند.
چیزی که مفت نمی‌ارزد و «راهی به دهی نیست» و وقت تلف کردن است.

·        بحث یعنی مبادله فکری.
·        بحث یعنی چالش نظری.
·        بحث یعنی هماندیشی.
·        بحث یعنی مبارزه و یا همرزمی ایده ئولوژیکی
·        بحث زیرفرمی از فرمی از مبارزه طبقاتی است.
·        بحث زیرفرمی از مبارزه و یا همرزمی ایده ئولوژیکی است.

1
متأسفانه بحث‌ ها بلامقدمه «درمی ‌گیرند» و برنامه ‌ای ندارند

·        معلوم نیست که احسان طبری چه منظوری از بحث دارد که وجود برنامه برای آن را پیش شرط قرار می دهد.

·        اعضای جامعه چه بسا بطور تصادفی با نظری از همنوعی که در ازمنه قدیم زیسته است و یا در کشوری دور دست زندگی می کند، مواجه می شوند و بسته به منافع طبقاتی خود نسبت بدان موضع می گیرند.
·        بحث اگر بحث باشد و نه وسیله تفنن و سرگرمی و اتلاف وقت، بحث اگر اصیل و راستین باشد و نه تصنعی و قلابی، باید هم «بلامقدمه، درگیرد و بدون برنامه» باشد.

2
و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمی ‌آیند.

·        بحث اما حتما نباید به «شکل دوئل لفظی» فرمال و بی محتوا صورت گیرد.
·        در غیر اینصورت ما نه با بحث به معنی چالش نظری، نه با هماندیشی، بلکه با فرمی از چاقوکشی، فحاشی، تخریب، توهین و هارت و پورت سروکار داریم.

3
متأسفانه بحث‌ ها بلامقدمه «درمی ‌گیرند» و برنامه ‌ای ندارند
و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمی ‌آیند.
چیزی که مفت نمی ‌ارزد و «راهی به دهی نیست» و وقت تلف کردن است.

·        سؤال این است که چرا و به چه دلیل احسان طبری به این نتیجه می رسد؟

4

متأسفانه بحث‌ ها بلامقدمه «درمی ‌گیرند» و برنامه ‌ای ندارند
و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمی ‌آیند.
چیزی که مفت نمی‌ارزد و «راهی به دهی نیست» و وقت تلف کردن است.

·        بحثی که خود طبری در تلویزیون ایران با اجامر جماران  انجام داد، مگر بلامقدمه صورت نگرفت.
·        مگر پیش برنامه ریزی شده بود؟

·        مگر طبری می دانست که اجامر چه موضوعی را مورد بحث قرار خواهند داد؟
·        اگر چنین بوده باشد، پس طبری تدارک لازم را برای شرکت در این بحث ندیده بود.
·        چون اگر به جفنگ ناصر مکارم شیرازی تحت عنوان «فیلسوف نماها» و جفنگیات عبدالکریم سروش نظری انداخته بود، به طرز تفکر ماقبل تاریخی، کودکانه و عهد بوقی اجامر جماران واقف می گشت و آچمز شان می کرد.

5
و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمی ‌آیند.
چیزی که مفت نمی ‌ارزد و «راهی به دهی نیست» و وقت تلف کردن است.

·        در نشست بعدی که به جای احسان طبری، نورالدین کیانوری و به جای مصباح (؟)، بهشتی آمد، سطح بحث حضرات به «دوئل لفظی» و هارت و پورت واقعی سقوط کرد.
·        چون نورالدین کیانوری هم بسان آخوند های با و بی عمامه، در کاسه سر، مغز اندیشنده نداشت.
·         این «بحث» واقعا هم «مفت نمی ارزید و راهی به کوره دهی نبود»، ولی علیرغم سطح فوق العاده نازلش، «وقت تلف کردن» نبود.
·        این بحث هم ـ در تحلیل نهائی ـ افشاگر بود و از سطح توسعه فکری نازل نمایندگان اقشار و طبقات اجتماعی مختلف در جامعه پرده برمی داشت.
·        ابزار آبرو ریزی بود.
·        مقدمه مسالمت آمیز ـ اخطار امیز برای سرکوب خشن و خونین نهائی بود.

6
متأسفانه بحث‌ ها بلامقدمه «درمی ‌گیرند» و برنامه ‌ای ندارند
و غالباً به شکل «جر و من جر» و «دوئل لفظی» درمی ‌آیند.
چیزی که مفت نمی‌ارزد و «راهی به دهی نیست» و وقت تلف کردن است.

·        احسان طبری در هر صورت، با توجه به فرم بحث، فاتحه بلند بالائی بر بحث می خواند و آن را تنها به خاطر فرم بحث بیهوده تلقی می کند و هیچ می شمارد. 
·        چنین طرز تفکری بوی فرمالیسم می دهد.

·        طرز تفکر فرمالیستی دیالک تیک فرم و محتوا را می گسلد، محتوا را دور می اندازد و فرم را مطلق و همه کاره می کند.
·        ما قصد صدور حکم در باره طرز تفکر ایشان نداریم.
·        بعد خواهیم دید که ماجرا از چه قرار است.

تز دوم احسان طبری
ما در گذشته نیز در مطبوعات حزبی در این باره سخن گفته ایم،
که بحث و مناظره شکلی است از مبارزه سیاسی ثمربخش،
اسلوبی است برای کشف حقیقت،
شیوه‌ای است برای تبلیغ و اقناع
و بحث این مختصات خود را تا زمانی حفظ می ‌کند که بحث باشد،
نه شمشیربازی لفظی،
نه بکس ‌بازی،
برای آنکه طرف را به هر قیمتی که شده «ناک آئوت» بکنیم.

·        این تز احسان طبری را باید به اجزای متشکله اش تجزیه کنیم تا بتوانیم مورد تأمل و تحلیل قرار دهیم:

1
بحث و مناظره شکلی است از مبارزه سیاسی ثمربخش  

·        بحث را اصولا و اساسا می توان بسته به محتوای آن طبقه بندی صوری و فرمال کرد:

الف
·        بحث می تواند بحثی فقهی و یا تئولوژیکی باشد.
·        بحث هائی که در حوزه های «علمیه» (فقهیه) میان «علما» (فقها) صورت می گیرند و یا بحث هائی که میان فقهای مذاهب مختلف صورت می گیرند، از این نوع اند.   

ب
·        بحث می تواند سیاسی باشد، اگر میان سیاستمداران کشوری و یا کشورهای مختلف صورت گیرد.
·        قبل از شروع معرکه ی «انتخابات»، نمایندگان احزاب مختلف  در رسانه ها با هم بحث سیاسی می کنند و دست به عوامفریبی می زنند تا بعضی ها خر شوند و به آنها رأی دهند.

ت
·        بحث می تواند بحث علمی باشد.
·        اگر موضوع (محتوای) آن، مسائل علمی باشند.
·        چنین بحث هائی در دانشگاه ها و صنایع رواج دارند.

پ
·        بحث می تواند بحث فلسفی باشد، اگر موضوع و محتوای آن  مفاهیم و مقولات و نظریات و نظرات فلسفی باشند.
·        چنین بحث هائی میان فلاسفه صورت گرفته و صورت می گیرند.   

2

بحث و مناظره شکلی است از مبارزه سیاسی ثمربخش  

·        طبری در این جمله (حکم)، بحث را فرمی از مبارزه سیاسی ثمربخش قلمداد می کند.
·        اگر تیز بیندیشیم، بحث و چالش نظری ـ بی اعتنا به موضوع بحث ـ نه فرمی از مبارزه سیاسی، بلکه فرمی از مبارزه ایده ئولوژیکی است.
·        این حقیقت امر وقتی روشن می شود که به طبقه بندی لنین از مبارزه طبقاتی نظر اندازیم:
·        لنین با صراحت تام و تمام، مبارزه طبقاتی را به سه نوع اصلی طبقه بندی می کند:

الف
·        مبارزه اقتصادی

ب
·        مبارزه سیاسی

ت
·        مبارزه ایده ئولوژیکی

3
بحث و مناظره شکلی است از مبارزه سیاسی ثمربخش  

·        هر سه فرم مبارزه طبقاتی هم در سطوح ملی و هم در سطح بین المللی صورت می گیرند:

الف
·        به عنوان مثال، اعتصابات کارگری، دهقانی، پیشه وری، بورژوائی در هر کشور، جزو مبارزه اقتصادی در مقیاس ملی محسوب می شوند.
·        هم طبقات اجتماعی مولد و زحمتکش در این مبارزه شرکت می ورزد و هم اقشار و طبقات انگل و استثمارگر.
·        دولت خلقی سالوادور النده را قبل از اینکه کودتای ارتجاعی ـ امپریالیستی از عرصه بدر راند، اعتصابات بورژوائی و ارتجاعی تضعیف کرد.
·        با اعتصابات کامیونداران و حاملین مواد غذائی حیاتی و غیره توده مردم با کمبود چشمگیر مواجه شد و زمینه برای تظاهرات قابلمه ای ـ قاشقی آماده گردید تا زمینه برای کودتا آماده گردد.

ب
·        بالا بردن میزان استخراج و صدور نفت توسط عربستان سعودی و شیخ نشین های عربی، به پایین آمدن قیمت نفت منجر شد و اتحاد جماهیر شوروی را با بحران ارزی و اقتصادی مواجه ساخت و بشدت تضعیف کرد.
·        این فرمی از مبارزه اقتصادی در مقیاس جهانی و بین المللی محسوب می شود.

ادامه دارد.