۱۴۰۴ آبان ۱۶, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۱۳۲۷)

   

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۲ ـ ۹۳ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

نبینی شتر بر نوای عرب

که چونش به رقص اندر آرد طرب؟

 

شتر را چو شور و طرب در سر است

اگر آدمی را نباشد، خر است.

معنی تحت الفظی:

  شتر با گوش دادن به نی شتربان شاد می شود و به پای کوبی می پردازد.

اگر بشر شاد نشود و با رقص در نیاید، خر خواهد بود.

 

سعدی

 در بیت اول این شعر،

دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت

را

به شکل دیالک تیک نوای عرب و شتر بسط و تعمیم می دهد و از رقص شادمانه شتر به آواز عرب شترچران سخن می گوید.

سوبژکت (شتر) با استماع اوبژکت (آواز شترچران) به شور می آید و به پایکوبی و رقص برمی خیزد.

 

سعدی

 در  بیت دوم این شعر،

 از جهان جانوران به عالم انسانی برمی گردد و طبق معمول به مقایسه دست می زند.

اگر شتر به آواز شترچران به شور و پایکوبی می آید، انسان باید نه تنها به شور و پایکوبی، بلکه به دستار و گریباندری برخیزد و گرنه سعدی حق آدم بودن را از او سلب خواهد کرد و برچسب خر بر پیشانی اش خواهد کوبید.

 

هدف سعدی

در این باب بوستان

اثبات ضرورت شور و عشق و مستی است.

به همین دلیل

همه چیز را تحت الشعاع آن قرار می دهد.

این کسب و کار همیشگی سعدی است.

سعدی

پرنسیپ فکری ندارد.

سعدی

پراگماتیست تمامعیاری است.

مهم برای پراگماتیسم نه حقیقت عینی، بلکه منافع آنی است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر