۱۴۰۰ تیر ۹, چهارشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۲۳)


آنتی فاشیست های هلند

میم حجری

 

۷۰۱۱ 

سنگ سخنگو

نه. 

مراکز علمی در خارج از ایران بود. 

بغداد از مراکز علمی بود. 

سعدی هم در بغداد تحصیل کرده است.

۷۰۱۲ 

سنگ سخنگو

حمله پوپر در این یاوه

بر کمونیست ها ست.

 آخوندها هم می دانند. 

به همین دلیل خرافات پوپر را مثل شما تبلیغ می کنند و پوز می دهند. 

منظور پوپر از دنیای دیگر 

سوسیالیسم و کمونیسم است.

۷۰۱۳ 

سنگ سخنگو

خودستایی 

همیشه

با عوامفریبی توأم بوده است.
همه عوامفریبان
از خودراضی اند و خودستا.
از هیتلر تا خمینی
از شاملو تا موسولینی

۷۰۱۴ 

سنگ سخنگو

سرایدار چه ربطی به کشیش دارد؟
روحانیت چیست و چه فونکسیونی دارد؟

ایرانی جماعت از فرط حواس پرتی
خیال می کنند که مرغ همسایه تخم طلا می گذارد.
به همین دلیل هر زباله فرنگی را به سکه زر می خرند و به خورد خلایق خر می دهند.

لامصب
سگان کشورتان یک میلیون پارس به زبان پارسی منتشر می کنند.
پنبه از گوش برون آر و نیوش


۷۰۱۵ 

سنگ سخنگو

دین چیست؟
عده اى فکر میکنند دین اعتقادات مردم است
اینطور نیست!
دین یک صنعت است.
صاحبى دارد.
به نفع عده اى است و باعث ثروت مادى و قدرت سیاسى طیف معینى در جامعه میشود و به یک حاکمیت سیاسى
و طبقاتى در جامعه خدمت میکند.
مذهب صنعتى است که میلیاردها دلار پول
در آن جابجا میشود.
هزینه تبلیغاتش توسط این پولها پرداخت میشود.
این پولها را با کلاهبردارى و اخّاذى از جیب مردم بیرون میکشند.
دین یک دستگاه نشر اکاذیب است.
دروغ تحویل مردم میدهند. مردم را میترسانند.
مردم را در این دنیا از خشونت میترسانند
و در آن دنیا از عقوبت این درست مثل مافیا است.
نهاد مذهبى، چه مسیحیت باشد، چه اسلام چه یهودیت
قبل از اینکه مجموعه اى از باورهاى اجتماعى باشد
یک ساختمان و عمارت بزرگ اجتماعى است که روى پاى خودش ایستاده مالیات میگیرد
پول میگیرد و خرج بقا و حاکمیت خودش میکند
دین شراب ناب نیست
متانول است که مستی میدهد، اما به قیمت کوری 

ماوراء الچپ

دین شراب ناب نیست
متانول است که مستی میدهد، اما به قیمت کوری
ماوراء الچپ


سگ سخن جو

 

از ماوراء الچپ تا ماوراء الطبیعه

این تحلیل ساده لوحانه و عوامفریبانه
عمیقا ضد علمی است.
خرافه تر از هر خرافه ای است.
دین تعریف دارد.

دین (تئولوژی، فقه، شریعت، خداشناسی، باور به ماوراء الطبیعه)
فرمی از شعور است.
شعور چیست؟

ما که مغز خر خورده ایم
تعریف مارکسیستی ـ لنیینستی مفهوم دین و شعور را ترجمه و منتشر کرده ایم
و بیش از ۱۰۰۰ بار با سطلیون و لاادریون و لامذهبیون بحث کرده ایم
و
دشنه دشنام خورده ایم

و اجنه بیش از ۵۰۰ بار تعریف دین و شعور ما را خوانده اند و جیغ عمیق کشیده اند و کیف جن کرده اند.


۷۰۱۶ 

سنگ سخنگو

امروز ما (سوسیال دموکراسی) خواهان در مرحله ای از تاریخ ایران قرار داریم که تنها انتخابی که میتواند برای ما مطرح باشد انتخاب جمهوری سوسیال دموکراسی است
حریفه شریفه


سگ سخن جو

 

جمهوری سوسیال ـ دموکراسی
وجود ندارد.
حزب سوسیال ـ دموکرات وجود دارد
که مارکس و انگلس بنیان نهاده اند و مثل سگ پشیمان شده اند.
احزاب سوسیال ـ دموکرات
دیری است که از احزاب امپریالیستی اند.
یعنی
دیگر
رفرمیسم (اصلاح طلبی کذایی) را
حتی
نمایندگی نمی کنند
و
چنان بی آبرو و رسوا و ورشکست شده اند
که
در اروپا
گاهی ۱۰ درصد آراء به انها داده نمی شود.


۷۰۱۷ 

سنگ سخنگو

نه.
فوندامنتایسم شیعی همشیره فاشیسم است
و آنتی سمیتیسم (خصومت با خلق یهود) ذاتی هر دو ست.


۷۰۱۸ 

سنگ سخنگو

ممنون.
باید تحلیل شود.
سوبژکت
در جامعه سرمایه درای
طبقه کارگر است.
مخاطب انجلا
این و آن است.

آنجلا
به عوض تنویر، تحمیق می کند.
به عوض اشاعه شعور
به شور و شوق برمی انگیزد.

۷۰۱۹ 

سنگ سخنگو

آره.
سیر و سفر
خور و خواب
خشم و شهوت
حیف و میل
از خصوصیات طبقاتی مهم اشراف فئودال و روحانی است.

مرکز علمی جهان اما بغداد بود.
سعدی
وقتی که مثلا می خواست بداند که زاد و ولد عقرب چگونه است
پاشنه پایش را می کشید و می رفت بغداد
تا از علامه بپرسد.

علامه هم
به تأیید توهم حل معما می کرد.

۷۰۲۰  

سنگ سخنگو

Schrei mich an
Zielt eure Waffen auf meinen Kopf
Macht, was ihr wollt..
Aber ich schwöre, ich werde mich nicht verbeugen, solange ich lebe.!

بر سرم داد بکش
هفت تیر بکش و بر شقیقه ام نشانه برو
هر چه می خواهی بکن
من اما سوگند می خورم که
تا زنده ام،
سر خم نکنم.
چه گوارا


سگ سخن جو

 

هی
چه
«من» را رها باید کنی
تا «ما» شوی
دنیا شوی.
غوغا شوی.
غوغاتر از غوغا شوی

توده
خدا ست
نه
نخبه.

توده بی ادعا
توده بی اعتنا به قهرمان و بی نیاز از قهرمان.

ما به راه توده می رویم.
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان
نموده
می رویم.
شب خوش ات.
بخواب.


۷۰۲۱  

سنگ سخنگو

سنگرهای سیاسی و هنری و غیر
سنگرهای طبقاتی اند.

شاملو
کثافت محض بوده است.
دهها تن از جوانان مردم را معتاد به هروئین کرده است
تا دسترسی اش به هروئین تسهیل شود.
شاملو
فاشیست بوده است.
سطر سطر اشعار و آثار شاملو
نیچه ئیستی و فاشیستی و اگزیستانسیالیستی و آوانتوریستی و نیهلیستی است.
شاملو ها
را طبقات حاکمه به عرش اعلی می برند
تا خلایق را خر کنند و لاشخور کنند.
اشعار شاملو
ضدعقلی و ضد واقعی و ضد علمی و ضد خلقی و خرافی اند.

۷۰۲۲  

سنگ سخنگو

دره ژرف میان فقر و غنا

چنان از تعمیق شکاف میان فقرا و اغنا
دم می زنند که انگار باید جز این باشد
و
انگار
فقط در جمکران چنین است.

حتی
حضرت علی می دانست که
انباشت ثروت در قطبی به دلیل انباشت ذلت در قطب دیگر است.

ثروت
از آسمان نازل نمی شود.
ثروت
تولید می شود.
تراکم و تمرکز ثروت در دست اقلیتی
از طریق غارت سفره مولدین
میسر می شود.
استثمار در بین است.
ای بی خبران
نه دزدی.

خدمت بزرگ مارکس
صلواة الله علیه
اثبات همین حقیقت امر بوده است.

کجا ست انکه دگر ره صلای عقل زند
که جان ما ست گروگان ان نوا و نوید.



۷۰۲۳  

سنگ سخنگو

سیوگانف
صرفنظر از اشتباهات و خطاهای محاسباتی،
استالین موفق شد اتحاد معنوی- سیاسی جامعۀ اتحاد شوروی را که ضامن پیروزی بود، تحکیم بخشد.


سگ سخن جو

 

به
مفهوم سیوگانفی « اشتباهات و خطاهای محاسباتی» باید دقت دوچندان داشت.

منظور سیوگانف عوامفریب این است که
بندگان استالین
در محاسبات
مرتکب اشتباه و خطا  شده اند.
مثلا
آمار اقتصادی و غیره را مانی پولیزه کرده اند و نه خود استالین.
استالین که اشتباه و خطا نمی کند.
خدا که خطا نمی کند.
خاطیان
بندگان همیشه مقصر خدا هستند و نه خود خدا.
خود خدا
فقط اجر و زجر می دهد.

۷۰۲۴  

سنگ سخنگو

سیوگانف
تمام نظام آموزشی و تربیتی، فرهنگی و هنری، پیش از همه، ادبیات و سینما، در جهت تکوین انسان طراز نوین بخدمت گرفته شد.


سگ سخن جو

 

آره.
سیر و سرگذشت انسان های طراز نوین استالینیستی
به سیر سرگذشت ماهیان شباهت داشت که قدما گفته اند:
ماهی از سر گنده (گندیده) گردد
نی ز دم.

طبقه کارگر روسیه هم به این دلیل آچمز شد:
سران گندیده ح. کم و نیست
به تخریب سوسیالیسم واقعا موجود پرداختند و به نان و نوا رسیدند.

۷۰۲۵  

سنگ سخنگو

از انتقاد تعمیم پذیر تا انتقاد پراگماتیستی ـ بند تنبانی

همانطور
که استالین با نازیسم پیمان بست و خرمن ذلت درو کرد،
همانطور که کیانوری با فوندامنتالیسم پیمان بست و خرمن ذلت درو کرد،
بورژوازی امپریایلستی هم با فاشیسم و فوندامنتالیسم پیمان می بندد.

انتقاد باید تعمیم پذیر باشد 

و 

نه 

بند تنبانی
دلبخواهی
مصلحتی
پراگماتیستی


۷۰۲۶  

سنگ سخنگو

امپریالیسم
آچمز شده است.
در حرف
از حقوق بشر لاف می زند و به ج. خ. چین می توپد.
در عمل
حول امریکا و و استرالیا و اروپا دیوار می کشد

۷۰۲۷  

سنگ سخنگو

اهریمن جمهوری اسلامی، دشمن ایران و ایرانیست
سطلیون


سگ سخن جو

 

جمهوری اسلامی
که از آسمان نازل نشده است.

جمهوری اسلامی
را
همین ایرانیان سر و مر و گنده و گندیده
با
حمایت امپریالیسم
روی کار اورده اند.
شیخ را به جای شاه نشانده اند.
خود اشه را هم همین ایارنیان و همین شیخ
با حمایت امپریالیسم
روی کار اورده بودند.
خون را به سنگفرش ببینید.

اجلاس گوادولوپ
به معنی پیروزی امپریالیسم در این زمینه (آنهم نه فقط در ایران)
بوده است.
وجب به وجب خاوران خاور میانه
جمهوری اسلامی
است
از یمن تا افغانستان و لبنان
از خرابات لیبی تا خرابات سومالی و سوریه و عراق و غیره

۷۰۲۸  

سنگ سخنگو

مردن در زندان
چه بسا
بهتر از آزاد شدن از زندان است.

به مرده ها باید تهنیت گفت
و
نه به زنده های تفاله گشته در زندان

۷۰۲۹  

سنگ سخنگو

زمانی که کسی در ظلمت باشد،
حتی
سایه اش
او را
تنها می گذارد.

لیست شیندلر



۷۰۳۰  

سنگ سخنگو

خوب. 

محتوای به باد دادن خرمن های صد سال قبل چیست 
اگر خوردن کفگیر بر ته دیگ نیست؟


۷۰۳۱  

سنگ سخنگو

نیروهای "خیزش مردمی" روزنه امید جدید در بحران افغانستان
حریف


سگ سخن جو

 

مسلح شدن بعضی ها
چه زن و چه مرد
که
فی نفسه
منبع اعجاز نیست.

منبع اعجاز چیست؟

و گرنه همه سکنه ایالات متحده مسلحند.
حتی
جانوران در تحلیل نهایی مسلحند
بی آنکه بتوانند شق القمر کنند.

۷۰۳۲  

سنگ سخنگو

این عمر به باد نوبهاران مانَد
وین عیش به سیل کوهساران ماند
زنهار چنان بزی که بعد از مردن
انگشت گزیدنی به یاران ماند
ادایی


سگ سخن جو

 

چشم.

ولی
در
سیاره سرگردان زمین
دشمن حتی یافت نمی شود
چه رسد به دوست.

به همین دلیل شاعر سروده:
دوست را باید میان خلق مریخ جست.

اگر در کره مریخ
احیانا
یاری پیدا شد
طرز و طریق زیست مان را بر وفق مرادش رقم می زنیم تا پس از مرگ مان انگشت بگزد و ما
در گور
کیف خر کنیم و خوش باشیم

۷۰۳۳  

سنگ سخنگو

منظور از جبر چیست؟ 

منظور از انقلاب چیست؟

 انقلاب امر کیست؟

۷۰۳۴  

سنگ سخنگو

اگر می دانستی در آن سوی سکوت چه اقتداری نهفته است
برای همیشه زبان را رها میکردی
داستایفسکی


سگ سخن جو

 

اولا این تصویر
چه ربطی به دیالک تیک سکوت و سخن دارد؟

ثانیا
ستایش سکوت
نشانه بدبختی و بی سوادی است

سکوت = خلأ سخن

خلأ حاوی چیزی نیست.
چه رسد به آن سو و این سوی خلأ.
زنده باد سخن
که غلاف خنجر اندیشه است.
توانا بود هر که دانا بود
به دانش
دل مرده
احیا بود



۷۰۳۵  

سنگ سخنگو

کدام لباس مقبولتر است.
حریفه شریفه


سگ سخن جو

 

نه همین لباس زیبا ست
نشان آدمیت.


لباس آدمیان
مثل پالان خران است.

خر
با پالان زیبا
خردمند نمی شود
و
آدمیان هم با لباس زیبا

پیش به سوی خردگرایی و خردیابی و خردمندی

۷۰۳۶  

سنگ سخنگو

زنان را خر کنید تا جامعه پیشرفت نکند.
چرچیل


سگ سخن جو

 

چرچیل با این چرندیاتش ما را کلافه کرده است.
خلایق خیال می کنند که چرچیل فیلسوف بزرگی است و لاطائلاتش را به مثابه وحی منزل به خورد همدیگر می دهند.

سطح فکری سکنه هر جامعه
اولا
بسته به سطح توسعه نیروهای مولده آن جامعه است.

مثال:
سطح فکری دهقان (چه زن و چه مرد)
بسته به وسایل کار و شیوه تولید او تنزل و تکامل می یابد.
دهقانی که با خیش و گاومیش زمین را شخم می زند و کشت و زرع می کند
سطح فکری اش نازل تر از سطح فکری دهقانی خواهد بود که با تراکتور و کمباین و غیره کشت و زرع میکند.
تبدیل خیش و گاومیش به تراکتور و کمباین
دهقان را به کسب علم و فن و فرهنگ وامی دارد و جامعه را دگرگون می سازد
و
نه
تحمیق زنان.


سطح فکری سکنه هر جامعه
ثانیا
بسته به مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) حاکم در جامعه است:
مثال:
در جامعه فئودالی
مذهب و خرافات ایده ئولوژی حاکم است
با گذشت به جامعه سرمایه داری
زیر پای مذهب و خرافات خواه و ناخواه خالی می شود و طرز تفکر علمی جای طرز تفکر مذهبی و خرافی را می گیرد.
در جامعه سوسیالیستی
توده چه زن و چه مرد
آموزش علمی و فنی وفلسفی و فرهنگی می بیند
مبارزه با بیسوادی صورت می گیرد
و
سطح فکری توده رشد میکند.

۷۰۳۷  

سنگ سخنگو

چرا مرا بعضی ها انفرند و بلاک کرده اند؟
مهرزاد


سگ سخن جو

 

کسی در جست و جوی اندیشه نیست.
حتی خود مهرزاد.
دوستی ها با دشمنی ها یکسانند.
همه دنبال هورا و احسنت و تأیید و عکس و لایک و غیره اند.

چراغ رابطه ها خاموش است.
همه چیز تصنعی و قلابی است


۷۰۳۸  

سنگ سخنگو

نشان شجاعت برای پناهنده ای که چاقوکش دیوانه ای را خلع چاقو کرده است.
حریف


سگ سخن جو

 

آره.
پناهنده باید از جان بگذرد
تا پناهش دهند.

آنهم نه یکبار
نه در گذر از دریاها و بر و بیابان ها و سیم های خاردار و ماردار و زهر مار دار
بلکه حتی در قلب متروپول ها

مکرون
هم به پناهنده ای که از جان گذشت و خود را به تل اتش زد و کودکی را نجات داد،
رسما و علنا
پناهندگی داد.
ضمنا برای حزب خودش
حسابی تبلیغ کرد.

چون نیک بنگری
همه تزویر می کنند.


۷۰۳۹  

سنگ سخنگو

به ایران بیندیشیم و اهریمن را از میهن بتارانیم!
به بیداری هم میهنان درود فرستیم.
برگ امیدبخش تاریخ آینده را با هم خواهیم نوشت.
هزاره ی اهریمنی رو به پایانست.
پرویز


سگ سخن جو

 

یا فراگیری دقت مند مفاهیم فلسفی
و
یا عوام وارگی و عوام فریبی

مفاهیمی از قبیل اهریمن و ابلیس و شیطان و یا  الله و خدا و ایزد و
یزدان 

 از مفاهیم عهد دقیانوس اند
و
به درد درک و توضیح مسائل جامعتی
آنهم
در پله رشد خارق العاده اش در آستانه دهه سوم قرن ۲۱
نمی خورند.
نه
امریکا
شیطان بزرگ است
و
نه
اسرائیل شیطان کوچک.

شیطان نامیدن امپریالیسم
نشانه نادانی است
اگر نشانه عوامفریبی نباشد.

توله های همان کسانی که امپریالیسم امریکا
را
شیطان بزرگ نامیده اند
دیری است که سکنه همان سرزمین اند.

بیداران
مفهومی
می اندیشند
و
نه
سرسری و سوبژکتیو و سطحی

 
تک تک این مفاهیم پرویز و امثالهم
معیوب و نامعاصرند و نه علمی و معاصر



۷۰۴۰  

سنگ سخنگو
دودلی بر سر بعضی چیزها

ما
حریفی
داریم که
هندوانه می بخشد
ولی
نه
با
کلام
بلکه
با
استی کر.

معلوم مان نمی شود
که
هندوانه
به خاطر اندیشه است
و یا
به خاطر عکس

۷۰۴۱  

سنگ سخنگو

تفاوت ماهوی میان فاشیسم و فوندامنتایسم
وجود ندارد.
در همین اسلو و متروپل های امپیرالیستی دیگر
صدها هزار فاشیست فعالیت مخرب نظری، فکری و عملی دارند
مگر
ترور جوانان حزب سوسیال ـ دموکرات چندی قبل توسط فاشیست ها نبود.
مگر سیاستمداران اروپا جزو فرشتگانند؟

۷۰۴۲  

سنگ سخنگو

خودکشی هم نشانه نادانی است و هم ناشی از نادانی است

۷۰۴۳  

سنگ سخنگو

صداقت به چه معنی است.
مادران و پدران ما
 اسم و آدرس و عکس و سوابق خود را

 دو دستی

 به
 خمینی
 تسلیم کردند
و بعد همه را گرفتند و آش و لاش و لاشه کردند.
حتی سنگ قبری برای شان باقی نگذاشتند.
 این کردوکار آنان
نشانه صداقت شان بود و یا نشانه خریت شان؟

۷۰۴۴  

سنگ سخنگو

در جنگ بر ضد اتحاد شوروی که به حمایت از دولت دموکراتیک افغانستان در مقابل فوندامنتالیسم آمده بود،
مجاهدین افغانی پیشرفته ترین تسلیحات ضد هوایی و ضد تانک را
به
رایگان
از
ریگان
می گرفتند.
سربازان ارتش سرخ را
به قول مأمورین سیا
زنده زنده
پوست از تن می کندند

۷۰۴۵  

سنگ سخنگو

خر که اخوند نمیشه. 

 منتخب اخوند 

 خر میشه. 

اخوندها را علما می نامند.


۷۰۴۶  

سنگ سخنگو

مادرم به پرستارهايی که در بيمارستان‌های مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت می‌کرد.
دلش می‌خواست پدرم سلامتی‌اش را فقط مديون او بداند، می‌خواست پدرم به وفاداری خستگی ناپذير او اهميت دهد.
ديکتاتوری روی ديگر فداکاری است
نسرین


سگ سخن جو

 

 این تجربه نسرین
ارزش سوسیولوژیکی است.

مادر نسرین
فاقد خودآگاهی فمینیستی است.
یعنی نمی داند که جایگاه مادر در خانواده چیست.
او خیال می کند که
زن
پرستار شوهر است
و
نه
همسر برابرحقوق او.

یعنی او دیالک تیک زن و شوهر را به شکل دیالک تیک پرستار و بیمار بسط و تعمیم می دهد.
همین درک از این دیالک تیک را زنان سنتی بیسواد دهات ایران هم داشته اند:
تجربه ای به عنوان مثال:
حریفی در خاطراتش نوشته:


مادرم پرستار مطلق پدرم بود.
موقع استراحت پدرم
حتی به مرغ و خروس اجازه قد قد نمی داد چه رسد به توله های خود.
تا اینکه همین پرستار مطلق شوهر
سل گرفت.
روزی که بی حال لب حوض افتاده بود
شوهر خرش به عوض بردن او به رختخواب (بردنش به پزشک، پیشکش)
گلیم خاک آلودی را که در گوشه حیاط افتاده بود، برداشته بود و رویش انداخته بود و رفته بود.

 
دیالک تیک زن و شوهر
در طوایل فئودالی
چه بسا به شکل دیالک تیک برده و ارباب تفهیم شده است که شرم انگیز است.

۷۰۴۷  

سنگ سخنگو

باب الحوایجی به نام مفاهیم مارکسیستی

چند هفته است که
بازی های جام قهرمانی فوتبال اروپا
شروع شده است.
خود ویژگی خارق العاده این بازی ها
این است که تیم های چس و فس دست دوم
تیم های قهرمان فوتبال اروپا و حتی جهان را که تیم های سوپر استارهای چندین میلیون دلاری است
از عرصه به در رانده اند:
تیم فرانسه را که برنده جام جهانی و قاره ای (اروپا) بود
تیم آلمان را که برنده جام جهانی و قاره ای (اروپا) بود
تیم پرتقال را که برنده جام قاره ای (اروپا) بود
تیم هلند را که تیم سوپر استارهای جهانی است.
...
مربیان تیم های کلاان استار
یکی پس از دیگری استعفا می دهند
و کسی قادر به توضیح قضیه نیست.
برای اینکه کسی از مفاهیم رهگشای دیالک مارکسیستی خبر ندارد.
فوتبال را فقط به یاری یکی از دیالک تیک های مارکسیستی می توان توضیح داد.
کدام دیالک تیک؟
 

ادامه دارد.

 

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ک) کنترل کارگری ـ دهقانی

   

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین 
 

۱

·    کنترل کارگری ـ دهقانی  در جمهوری دموکراتیک آلمان به ارگان کنترل دولتی و جامعتی اطلاق می شد که بنا بر تصمیم کمیته مرکزی حزب سوسیالیستی واحد آلمان و شورای وزرای جمهوری دموکراتیک آلمان تشکیل یافته بود.

 

۲

·    وظایف کنترل کارگری ـ دهقانی  به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·    کنترل سیستماتیک اجرای واقعی مصوبات و رهنمودهای حزب طبقه کارگر

 

ب

·    کنترل سیستماتیک اجرای قوانین و مصوبات پارلمان و ارگان قانون اساسی جمهوری دموکراتیک آلمان

 

پ

·    کنترل سیستماتیک اجرای احکام و مصوبات شورای دولتی جمهوری آلمان دموکراتیک

 

ت

·    کنترل سیستماتیک اجرای مصوبات و فرامین شورای وزیران جمهوری دموکراتیک آلمان

 

۳

·    اهداف کنترل کارگری ـ دهقانی به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·     کمک به سازماندهی کنترل فراگیر خلق 

 

ب

·     کمک به تکمیل اداره و پلان بندی

 

پ

·    تحکیم انضباط دولتی و قانونیت سوسیالیستی

 

۴

·    هدف از کنترل کارگری ـ دهقانی  قبل از همه کمک به مدیران ارگان های دولتی و اقتصادی در جامه عمل پوشاندن به وظایف محوله، ممانعت از صدمات و تصحیح به موقع خطاها بوده است.

 

۵

·    کنترل کارگری ـ دهقانی از قرار زیر سازماندهی شده بود: 

 

الف

·    در رأس کنترل کارگری ـ دهقانی، کمیته کنترل کارگری ـ دهقانی، به مثابه ارگان کمیته مرکزی حزب و شورای وزرا قرار داشته است 

 

ب

·    رئیس کمیته کنترل کارگری ـ دهقانی، رئیس جمهور و عضو شورای وزرا بوده است.  

 

پ

·    ارگان های بعدی کمیته کنترل کارگری ـ دهقانی به شرح زیر بوده اند:

 

۱

·    کمیته منتخب محلی، منطقه ای، شهری  کنترل کارگری ـ دهقانی  

 

۲

·    کمیته منتخب کنترل شعب و کارخانجات کنترل کارگری ـ دهقانی  

 

۶

·    کمیسیون ها و گروه های منتخب و افتخاری کنترل کارگری ـ دهقانی  در رشته های زیر:

 

۱  

·    در صنعت

۲

·    در رشته حمل و نقل

۳

·    در رشته راه و ساختمان

 

۴

·    در رشته تجارت

۵

·    در رشته مربوط به کارخانجات متعلق به خلق

 

۶

·    در رشته های تولیدی تعاونی های کشاورزی

 

۷

·    در تأسیسات

 

۷

·    در شهرها، مناطق مسکونی و قصبات، کمیسیون های کنترل خلق و گروه های کنترل خلقی فعالیت داشته اند.

 

۸

·    کمیسیون ها و گروه های کنترل کارگری ـ دهقانی، ارگان های کنترل خلقی و گروه های کنترل خلقی، ارگان های  کنترل کارگری ـ دهقانی و رهبری سازمان های بنیادی حزب سوسیالیستی واحد آلمان محسوب می شدند.

 

۹

·    اعضای کمیسیون ها و گروه های کنترل کارگری ـ دهقانی هر دو سال یکبار در گرد همایی های کارخانجات و اماکن مسکونی انتخاب می شدند.

 

۱۰

·    کنترل کارگری ـ دهقانی هم متکی بر همکاری افتخاری زحمتکشان بود و هم در همکاری تنگاتنگ با کنترلچی های کارگری سندیکاها، پست های کنترل سازمان جوانان آزاد آلمان، کمیسیون های جبهه ملی و دیگر ارگان های جامعتی و دولتی بود که فونکسیون کنترلی داشتند.    

 

۱۱

·    به کنترل کارگری ـ دهقانی برای انجام وظایف خود، تکالیف و حقوق فراگیر اعطا شده بود که با کاربست آنها فونکسیون تربیتی در وهله اول قرار داشت.

 

۱۲

·    ارگان های کنترل کارگری ـ دهقانی ، گزارشات مربوط به نتایج کنترل خود را در اختیار افکار عمومی، نمایندگان خلق، گردهمایی های کارخانجات و اماکن مسکونی قرار می دادند.  

 

۱۳

·    کنترل کارگری ـ دهقانی از مطبوعات، رادیو و تلویزیون برای اطلاعات و انتقادات استفاده می کرد.

 

پایان