۱۳۹۲ بهمن ۱۱, جمعه

سیری در جهان بینی استالین (3)


نطق استالین بمناسبت مرگ لنین
در دومین کنگره شوراهای کل اتحاد شوروی

۲۶ ژانویه سال ۱۹۲۴ (۱) 
بر گرفته از:
نشر اداره نشریات دولتی، مسکو سال ۱۹۴۶، جلد اول
(شامل دو قسمت) 
تحلیلی از مسعود بهبودی     

هنگامی که رفیق لنین ما را ترک می کرد، به ما وصیت کرد 
که نام بزرگ عضویت حزب را بلند و پاکیزه نگاه داریم. 
سوگند یاد می کنیم به تو، رفیق لنین،  
که ما این وصیت تورا با شرافت انجام خواهیم داد!



1
هنگامی که رفیق لنین ما را ترک می کرد، به ما وصیت کرد 
که نام بزرگ عضویت حزب را بلند و پاکیزه نگاه داریم.

·        واقعا؟
·        واقعا لنین یک همچو وصیتی کرده است؟
·        واقعا لنین وصیت کرده که «نام بزرگ عضویت حزب» را بلند و پاکیزه نگهداریم؟
·        اگر آری، «نام بزرگ عضویت حزب» در کجا را باید بلند و پاکیزه نگه داشت؟
·        چون مفهوم «نام بزرگ عضویت حزب» مفهوم ناتمام و ناقص و نارسائی است.
·        یک چیزی حتما از قلم افتاده است:

·        عضویت حزب در کجا را و یا در چه چیزی را؟

2
·        شاید مترجم مربوطه، منظور استالین را درست متوجه نشده است.
·        منظور استالین احتمالا «نام بزرگ عضویت در حزب» بوده است.
·        استالین در این سخنرانی به بهانه سالروز مرگ لنین، از عضویت فرمال در حزب استالینیستی، فضیلتی سرهم بندی می کند و به خورد خلایق می دهد.

·        بدین طریق کیفیت و ماهیت خود عضو، سلب اهمیت می شود و نفس عضویت فرمال و صوری در حزب استالینیستی، یعنی فرمالیته عضویت در حزب، یعنی نفس پر کردن کارت تقاضای عضویت و دریافت دفترچه عضویت در حزب مورد تجلیل و تقدیس سطحی، عامیانه و عوامفریبانه قرار می گیرد.


3
هنگامی که رفیق لنین ما را ترک می کرد، به ما وصیت کرد 
که نام بزرگ عضویت حزب را بلند و پاکیزه نگاه داریم.

·        اگر به همین دروغ استالین دقت کنیم، به ترفند عوامفریبانه او پی می بریم:
·        او از قول لنین مدعی می شود که باید «نام بزرگ عضویت در حزب» را بلند و پاکیزه نگه داشت و نه ماهیت و کیفیت عضو حزبی را.

·        لنین دیالک تییسنی سرسخت بوده است و بهتر از هر کس می دانست که تفاوت میان نام بزرگ و یا کوچک هر چیز و خود آن چیز، تفاوت میان نام عضویت فرمال در حزب و کیفیت و ماهیت عضو حزبی از زمین تا کهکشان است.

·        اگر قرار باشد که هر خری را عضو حزب کنند، طولی نمی کشد که حزب به طویله ای بدل می شود.

·        چرا و به چه دلیل؟

4

·        به این دلیل که دیالک تیک نام عضویت در حزب و کیفیت و ماهیت عضو حزب بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا، نمود و بود، پدیده و ماهیت است.

·        لنین اگر همان ولادیمیر ایلیچ لنینی باشد که خلایق می شناسند، یکی از هواداران پیگیر دیالک تیک هگلی بوده و یکی از وارونه سازان انقلابی دیالک تیک پا در هوای هگل.

·        یاد داشت های فلسفی لنین چندی قبل منتشر شده است که جلد اول آن به 5000 صفحه بالغ می شود و بخش مهمی از آن به تمرین و آموزش شخصی دیالک تیک هگلی و وارونه سازی آن اختصاص یافته است.
·        در دیالک تیک فرم و محتوا و یا در دیالک تیک نمود و ماهیت و یا در دیالک تیک نام فرمال عضویت در حزب و کیفیت و ماهیت عضو حزبی، لنین بهتر از هر کس می دانسته که نقش تعیین کننده از آن ماهیت و کیفیت عضو حزب است و نه فرم و نمود و نام بزرگ و یا کوچک عضویت در حزب.  


 
هنگامی که رفیق لنین ما را ترک می کرد، به ما وصیت کرد 
که نام بزرگ عضویت حزب را بلند و پاکیزه نگاه داریم.

·        استالین می داند که چه کلاهی سر خلایق می گذارد.

·        استالین در اطریش احتمالا زبان شناسی خوانده بود و هنر  بازی با واژه ها و جمله بندی ها را بلد بود.
·        استالین عمدا نام عضویت در حزب را ایدئالیزه می کند، به عرش اعلی می برد تا برای عضویت در حزب معیار عینی وجود نداشته باشد.

·        آنگاه، فقط آنگاه می توان در حزب را به روی هر خردگرای خردمند خود اندیش خودمختار شخصیت مندی بست و هر نوکرصفت بله ـ قربان گوی بی شخصیتی را تا عالی ترین درجات حزبی ارتقا داد و عملا آبروی حزب و سوسیالیسم و کمونیسم را در مقیاس ملی و بین المللی بر باد داد.  

·        فقط آنگاه می توان اندیشمندان بلشویکی همرزم لنین را از حزب بیرون راند، بی آبرو و رسوا ساخت، در سلول های محبس پوساند و یا طرد و ترور کرد.


6 
سوگند یاد می کنیم به تو، رفیق لنین، که ما این وصیت تو را با شرافت انجام خواهیم داد!

·        حالا همین جمله استالین را پس از تعویض واژه «رفیق لنین» با واژه «امام خمینی»، با جملات حزب اللهی ها و آخوندهای با عمامه و بی عمامه وطنی مقایسه کنیم.

·        اگر به تشابه بینشی شگفت انگیزی برخوردیم، بهتر است که تا دیر نشده، از خود بپرسیم که پشت سر این تشابه چه حقیقت امری در تب و تاب است؟


7

سوگند یاد می کنیم به تو، رفیق لنین، که ما این وصیت تورا با شرافت انجام خواهیم داد!

·        این جور سوگندهای ریاکارانه و عوامفریبانه ـ قبل از همه ـ از خالی بودن کله و چنته حکایت دارند.
·        چون استالین و یا خامنه ای در کله و چنته چیزبه درد بخوری برای گفتن ندارند، برای توجیه خط مشی خود دست بدامن مرده های لال و الکن می شوند.

8
·        دلیل دوم توسل به مردگان  طرز تفکر مذهبی و سوبژکتیویستی ـ معرفتی است.

·        استالین به جای استدلال علمی و تجربی ـ منطقی، دست به دامن وصیت دروغین لنین می شود تا برای خط مشی آنتی کمونیستی خود مشروعیت سرهم بندی کند، درست بسان خامنه ای و شرکاء که دست به دامن امام خمینی می شوند.

9
·        ترفند بدی نیست.
·        امروز می توان بنا بر وصیت کذائی لنین همرزمان صدیق لنین را از حزب طرد و ترور کرد و فردا بنا بر نقل قولی دیگر از لنین با هیتلر پیمان اتحاد بست و فاجعه آفرید.

·        درست همین ترفند را خامنه ای و شرکاء به کار می بندند:
·        امروز با تکیه بر جمله ای از امام خمینی «امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» سر می دهند و فردا باز هم بنا بر نقل قولی از همان امام خمینی «اجتناب ناپذیر بودن رابطه با امریکا» و پس فردا وابستگی به امریکا و شرکاء را تئوریزه و توجیه می کنند.
·         در هر دو مورد، طرز تفکر مشابهی نمایندگی می شود.
ادامه دارد.

سیری در شعر «رمیده» از فروغ فرخزاد (1)



فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
 (1934 ـ 1966)
اسیر
1331 (1952)
تحلیلی از شین میم شین

رمیده

·        نمی دانم چه می خواهم خدایا
·        به دنبال چه می گردم، شب و روز

·        چه می جوید نگاه خسته من
·        چرا افسرده است این قلب پر سوز؟

*****
·        ز جمع آشنایان می گریزم
·        به کنجی می خزم، آرام و خاموش

·        نگاهم غوطه ور در تیرگی ها
·        به بیمار دل خود می دهم گوش

*****
·        گریزانم از این مردم که با من
·        به ظاهر همدم ویکرنگ هستند

·        ولی در باطن از فرط حقارت
·        به دامانم دو صد پیرایه بستند

*****
·        از این مردم که تا شعرم شنیدند
·        به رویم چون گلی خوشبو شکفتند

·        ولی آن دم که در خلوت نشستند
·        مرا دیوانه ای بد نام گفتند

*****
·        دل من، ای دل دیوانه من!
·        که می سوزی از این بیگانگی ها

·        مکن دیگر ز دست غیر فریاد
·        خدا را بس کن این دیوانگی ها

پایان
ادامه دارد.

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (100)

 
 
پیشکش به مسعود دلیجانی
فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش سوم
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی

قسمت هشتم
اعلام جزم (دگم) پوزیتیویستی  
کومته
ادامه
  
39
·        پوزیتیویسم و جامعه شناسی پوزیتیویستی از همان آغاز، بیرق جزمیات (دگم های) منزله را به دست داشته است.  

الف
 ویلفریدو پاره تو (1848 ـ 1923)
جامعه شناس، مهندس، اقتصاد دان ایتالیائی
مؤلف آثار متعدد

·        ارزیابی ویلفریدو پاره تو از آثار کومته حاکی از فقدان نگرش تاریخی تمایزمند در پوزیتیویسم او ست.
·        این ارزیابی ظاهرا تحت تأثیر آنتی راسیونالیسم (خردگرائی ستیزی) افراطی و رادیکال کومته قرار دارد.
·        ارزیابی ویلفریدو پاره تو اما علیرغم افراط و تفریطش، فاقد دلیل نیست:

ب
 ژاک بنین بوسه (1627 ـ 1704)
اسقف، فیلسوف تاریخ، نویسنده فرانسوی

·        «جامعه شناسی کومته به همان سان جزمی (دگماتیکی) است که اثر بوسه تحت عنوان «بحثی پیرامون تاریخ عمومی» دگماتیکی است.   
·        ایندو مذاهب متفاوتی اند، ولی در هر صورت، مذهب اند.»
·        (و. پاره تو، «مجموعه کامل آثار»، ص 3، 1968)

40
·        فونکسیون مذهب «یکی از همیشه همان های سیستم نظرات (دکترین) کومته است.»
·        (دوکا، «مطلبی راجع به منشاء الهامی پوزیتیویسم»، ص 17)

·        (همیشه همان و یا اینواریانت به چیزی اطلاق می شود که علیرغم تغییر شرایط، تغییر نمی یابد. مترجم)  

41
·        تداوم و استمرار تاریخی پوزیتیویسم حتی در جاهائی که تضاد میان فلسفه علم سابق و فلسفه سیاست مابعد در رابطه با درک آندو از علم و مذهب، اوج می گیرد و علنی می گردد، دچار گسست کامل نمی شود.

42
·        دعاوی کومته پیر نتیجه ناگزیر فلسفه علم آغازین نبوده است.

43
·        پوزیتیویسم نه فقط مذهب جدیدی است، بلکه در عین حال، تجسم (تجلی، جسمیت یابی) عام و سینکره تیستی مذاهب پیشین است.

·        (سینکره تیسم به درهم آمیزی مذاهب و مکاتب فلسفی مختلف اطلاق می شود. مترجم)    

الف
·        از دید پوزیتیویسم، ماهیت تاریخ بشری در تاریخ مذاهب تقطیر می یابد.

ب
·        از دید پوزیتیویسم، طبیعت فردی و جمعی بشری رفته رفته مذهبی تر می شود.
·        (کومته، «سیستم سیاست مثبت»، جلد 2، ص 19، 1852)  

ت
·        کاته شیسم (مفاتیح الجنان) علم در مجلدات اولیه اثر کومته تحت عنوان «کورس (دوره)  فلسفه مثبت» با تحقیر افراطی و رادیکال علم بیگانه بوده است:
·        «علم چیزی جز امتداد فهم عامه نبوده است.
·        علم هرگز آموزش ماهیتا مهمی عرضه نمی کند.»
·        (کومته، «کاته شیسم مثبت»، ص 133)   

44
·        کومته اما در نقد علم (علم ستیزی) برای استدلال از تفسیر پوزیتیویستی ـ امپیریستی تئوری های علمی استفاده می کند.

45
 جان استوارت میل (1806 ـ 1873)
فیلسوف و اقتصاد دان و از متفکران قرن نوزدهم
از نمایندگان کندنسیونالیسم

·        جان استوارت میل، کومته را مورد سرزنش شدید قرار می دهد و می نویسد:
·        «کومته رفته رفته نسبت به هر کرد و کار علمی و فکری کینه ای اصیل و بی غل و غش در دل می پرورد.»
·        «کومته هر انتزاع (تجرید) و هر استدلال را بلحاظ اخلاقی خطرناک می داند.»
·        (جان استوارت میل، «کومته و پوزیتیویسم»، ص 355)    

ادامه دارد.