۱۳۹۲ دی ۱۷, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (93)


فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش سوم
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی

قسمت هفتم
ترانسندنتالیسم امریکائی
امرسون
  
21
·        دوپهلوئی ترانسندنتالیسم مستور ماند.
·        برای اینکه نظرات ترانسندنتالیستی از منبر اعلام شد، بی آنکه مقدمات آن و نتایج نهائی آن تبیین یابد.  

22
 گئورگ پیپرلی (1802 ـ 1880)  
نویسنده، مصلح، سردمدار ترانسندنتالیسم
مؤسس کولونی اجتماعی ـ اوتوپیکی مزرعه بروک
پس از شکست اوتوپی به روزنامه نگاری روی آورد.

·        تعیین کننده برای پیشقراولان مکتب ترانسندنتالیسم مواعظ گئورگ پیپرلی راجع به ماهیت ترانسندنتالیسم بود:
·        «گروهی از انسان ها وجود دارند که علاقه وافری به اصلاح فلسفه رایج کنونی دارند.
·        این گروه را طرفداران ترانسندنتالیسم می نامند.
·        برای اینکه آنها به سلسله ای از حقایق باور دارند که از حوزه احساسات خارجی پا فراتر می نهند.
·        فکر اصلی آنها را تقدم قائل شدن به روح نسبت به ماده تشکیل می دهد.
·        به نظر آنها حقیقت مذهب نه وابسته به سنت ها ست و نه وابسته به حقایق امور تاریخی است.
·        بلکه دلیل صحت بی چون و چرای مذهب در خود روح است.»
·        (وایت، «علم و احساس در امریکا»، ص 73)

23
 فریدریش اشلایرماخر (1768 ـ 1834)
تئولوگ پروتستانی
فیلولوگ کهن
تئوریسین دولتی
سیاستمدار کلیسائی
پداگوگ
مترجم آثار افلاطون به آلمانی
مؤسس هرمه نویتیک نوین

·        سوبژکتیویزاسیون و ایراسیونالیزاسیون (سوبژکتیف سازی و غیرعقلائی سازی) ایدئالیسم در ترانسندنتالیسم با تغییر تفسیر از تئولوژی به همان سان در هم تنیده است که در تفسیر اشلایرماخر و کیرکگارد از مذهب در هم تنیده است.

24

·        ترانسندنتالیسم چنان تبیینی از مضامین فلسفه حیات در حال تشکیل عرضه می کند که گرایشات مشترک خطوط سنتی آشکار و عریان می گردند:
·        «نقطه نظراتی که در فلسفه با موضع شاعرانه و اعتقادات مذهبی بی اعتنا به ظرافت های پسیکولوژیکی و «به اصطلاح دیالک تیکی» درونگرائی مورد نظر کیرکگارد، در هم آمیختند، با علم و تفکر در تضاد قرار گرفتند:
·        از تفکر چه کمکی می توان انتظار داشت؟
·        زندگی که در دیالک تیک خلاصه نمی شود.»
·        (امرسون، «مقالات»، ص 192، 1911)

25
·        اگرچه برای ترانسندنتالیسم اصطلاحات، استدلال و چند پهلوئی «دیالک تیک کیفی» نوع کیرکگاردی غریب و بیگانه بودند، ولی ترانسندنتالیسم با این حال، دیالک تیک واره تلویحی خویشاوند با فلسفه حیات را از آن خود کرد.

26
·        ترانسندنتالیسم به لغلغه لسان دوئالیته و پولاریته (ثنویت و انقطاب) رایج در جهان تجربی می پرداخت تا تضادمندی موجود در اسپیریتوئالیسم اخلاقی را قابل قبول سازد:
·        «هر جا که خیر هست، شر هم هست.
·        هر جا که وحدت هست، تضارب هم هست.
·        هر جا که توان هست، ضعف هم هست.
·        هستی در کاینات از این قرار است.
·        همه چیز اخلاقی اند.
·        روح که احساسی در درون ما ست، قانونی در بیرون از ما ست.
·        الهام از روح را ما احساس می کنیم.
·        سختگیری دردناک روح را در بیرون، در تاریخ می توانیم ببینیم.»
·        (امرسون، «مقالات»، ص 53، 1911)

27
·        ایده قانونیت بطور مفهومی حل ناشده و در ایراسیونالیته روح و احساس اخلاقی نفی شده تجارب حیاتی بنیادی اسپیریتوئالیسم را تحت تابعیت خود قرار می داد و همزمان چند پهلوئی خود ترانسندنتالیسم را پرده پوشی می کرد.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر