۱۳۹۲ دی ۲۸, شنبه

سیری در شعر «آرش کمانگیر» (18)


سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)

آرش کمانگیر
(شنبه 23 اسفند 1337)
تحلیلی از شین میم شین

انجمن ها کرد، دشمن
رأیزن ها گرد هم آورد، دشمن
تا به تدبیری که در ناپاک دل دارند
هم به دست ما، شکست ما بر اندیشند

·        معنی تحت اللفظی:
·        دشمن انجمن ها تشکیل داد و مشاورانی گرد آورد تا به تدبیری که در دل ناپاک خود دارد، شکست ما را به دست خود ما فراهم آورد.

1
انجمن ها کرد، دشمن
رأیزن ها گرد هم آورد، دشمن
تا به تدبیری که در ناپاک دل دارند
هم به دست ما، شکست ما بر اندیشند

·        سیاوش در این بند شعر، شیوه عمل دشمن را پس از تسخیر دژهای مادی و ایدئولوژیکی تشریح دیالک تیکی می کند.
·        از سطر سطر حماسه آرش می توان به ژرف اندیشی شاعر توده ها پی برد:
·        هدف دشمن توطئه ای است که ملتی را بدست افرادی از خود همان ملت مغلوب سازد.

·        این سنتی هزاران ساله است که طبقه حاکمه همیشه و همه جا با ملل مغلوب در پیش گرفته است.
·        دشمن برای نیل به این هدف، انجمن ها، احزاب و سازمان هائی را تشکیل می دهد و مشاورانی از داخل و خارج گرد می آورد.

2
·        می توان گفت که سیاوش دیالک تیک وسیله ـ آماج (هدف) را به شکل دیالک تیک انجمن، رأیزن و تدبیر ـ شکست بسط و تعمیم می دهد و بدرستی نقش تعیین کننده از آن وسیله (انجمن، مشاور و تدبیر) می داند.
·        دقت دیالک تیکی در تفکر سیاوش همین جور جاها آشکار می گردد.

·        سؤال اما این است که چرا دشمن به این توطئه دست می زند؟
·        چرا شکست ما را به دست خود ما سازمان می دهد؟

3
 هم به دست ما، شکست ما بر اندیشند.

·        این شیوه عمل دشمن دلایل مختلف مادی و فکری، اوبژکتیف و سوبژکتیف دارد.
·        دیری است که محمود دولت آبادی را مقوله سوسیولوژیکی مهمی به خود مشغول داشته و کلافه کرده است:
·        مقوله خودستیزی در مقیاس تمامکشوری.

4
·        خودستیزی پدیده قابل توجهی است و فقط خاص ایران نبوده و نیست.
·    خودستیزی یکی از مشخصات اصلی استالینیسم و همه احزاب و سازمان های آلوده به ویروس استالینیسم نیز است.

·        استالینیسم بدتر از هر آنتی کمونیسمی به قلع و قمع مستقیم و غیرمستقیم، باواسطه و بی واسطه بهترین کمونیست ها دست می زند و در مقیاس جهانی و در تک تک کشورها فاجعه می آفریند.

·        پس از قلع و قمع خودی ها به دلایل و عناوین و بهانه های مختلف، صحنه برای صحنه گردانی آنتی کمونیست های کمونیست نما آماده می گردد و کفن و دفن بی سر و صدای انقلابات کارگری ـ کمونیستی و احزاب کمونیستی تدارک دیده می شود.

·        گذار از استالین به یلسین و شکست فجیع حزب توده را باید در پرتو این مقوله هم توضیح داد.

5
·        در اشعار سیاوش و سایه هم بکرات ضربه وارده از «دوست» به نقد کشیده می شود، ولی بندرت مورد تحلیل عینی و علمی قرار می گیرد.
·    گسترش و رواج وسیع فرهنگ واره فرهنگ ستیز و تمدن ستیز خودستیزی در جوامع معینی بدون دلایل اوبژکتیف (عینی) و سوبژکتیف و بدون وجود زمینه اجتماعی و تاریخی  مشابه نبوده و نیست.
·         
·        همین زمینه اجتماعی عینی و تاریخی زمینه عینی و ذهنی لازمه را برای طرح و اجرای همین توطئه مورد نظر سیاوش هم در مقیاس جهانی و هم در مقیاس ملی فراهم می آورد:
·        انگاه دشمنان می توانند «بدست خود ما به شکست ما بیاندیشند.» 

·        این مسئله، مسئله ای بسیار مهم و جدی است و باید مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار گیرد تا راه خروجی از این بن بست اندیشیده شود.

·        ما به برخی از نکات در زمینه خودستیزی اشاره می کنیم تا بتدریج مورد بررسی قرار گیرند:

الف
·        تضادهای طبقاتی
ب
·        تضادهای ملی (کثیرالملله بودن کشور) 

ت
·        تضادهای ایدئولوژیکی (تفاوت های عقیدتی از شیعه تا سنی، از بهائی تا ارمنی، از آته ئیسم تا یهودی و غیره) 

پ

·        دوام درازمدت فئودالیسم و حکومت ملوک الطوایفی

ث
·        عقب ماندگی شدید نیروهای مولده و بویژه نیروهای مولده انسانی

ج
·        قحط روشنگری
ح

·        فقر فجیع فلسفی و ناتوانی از خوداندیشی و محرومیت از استقلال نظری و عملی

خ

·        تحمل طولانی استبداد داخلی و خارجی در طول تاریخ و غیره.

6
نازک اندیشان شان بی شرم
که مباداشان دگر، روز بهی در چشم
یافتند آخر فسونی را که می جستند

·        معنی تحت اللفظی:
·        ژرف اندیشان دشمن که خدا کند که هرگز چشم شان به روزبهی نیفتد، ترفند لازمه را سرانجام یافتند.

5

·        سیاوش در این بند شعر، واژه «روزبه» را به دو معنی بکار می برد: 

الف
·        به معنی بهروزی، سعادت و خوشبختی

ب
·        به معنی خسرو رزوبه

·        تیرباران خسرو خوبان (سعید سلطان پور) و دیگر سرداران سلحشور توده ها از سوی دربار و امپریالیسم زخمی مرهم ناپذیر بر دل (ضمیر) توده ها و شاعر توده ها انهم نسل اندر نسل گذاشته است.

·        شاید یکی از علل پسیکولوژیکی دفاع توده ای ها و حزب توده از فوندامنتالیسم شیعی در همین خنجر خونین ژرف نشسته در دل توده ای ها باشد.
·        خطائی که برای توده و حزب توده خیلی گران تمام شده و جنبش کمونیستی ـ کارگری را از بهترین ارگان رزم خود محروم ساخته است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر