۱۳۹۲ دی ۲۲, یکشنبه

نقل قول هائی از این و آن (57)


  سرچشمه: 
صفحه فیسبوک اردشیر    
این دیکتاتور خوب فهمیده که بعد از ستم های روا شده،
 اسلام جائی برای عرض اندم در ایران آینده نخواهد داشت.   
گاف سنگزاد

·        از این خبرها هرگز نبوده، نیست و نخواهد بود.
·        بهتر هم همین است.
·        اما چرا؟

1
·        دلیلش این است که دین بر خلاف تصور باطل این و آن، فقط افیون توده نیست، آه هم است.
·        به عبارت دقیقتر، دین دیالک تیک آه و افیون است.
·        دین هم تخدیر می کند (افیون وارگی) و هم امید می دهد، به زندگی، به کار، مقاومت و پیکار برمی انگیزد. (آه وارگی)  
·        خرافه و دین در ست به همین دلیل صرفنظرناپذیر است.  

2
·        حکومت ها که سهل است، حاکمیت ها حتی می آیند و می روند، ولی دین در بهترین  حالت فرم عوض می کند، بسان ماری پوست کهنه و فرسوده را  می اندازد، پوست خود را مدرنیزه می کند و می ماند.

3
·        دین در اتحاد شوروی حتی حکومت هفتادساله آته ئیستی را تحمل کرد تا دو باره بسان ققنوس از خاکستر خویش سر بر دارد و ساز ناهنجار خود را از سر گیرد.

4

·        دین فرمی از شعور اجتماعی است.
·        دین شعور اجتماعی وارونه است.

·        چون به مسئله اساسی فلسفه پاسخ وارونه می دهد:
·        دین روح را مقدم بر ماده می داند.
·        شعور را مقدم بر وجود می داند.

·        خدا (روح، قوه غیرمادی، ماورای طبیعی) را خالق ماده (واقعیت عینی، طبیعت) می داند.

·        در حالیکه قضیه عکس این است:
·        روح انعکاس ماده است.

·        شعور انعکاس وجود است.

·        ماده (وجود، واقعیت عینی، طبیعت) ازلی و ابدی است و نه روح (شعور، خدا)        

5

·        دلیل جانسختی خارق العاده ی دین هم همین جا ست.
·        جامعه بشری (وجود اجتماعی)  هرگز نمی تواند بدون ایدئولوژی (شعور اجتماعی) به حیات خود ادامه دهد:
·        وجود اجتماعی و شعور اجتماعی، دیالک تیکی را با هم تشکیل می دهند، دیالک تیک عینی ئی را با هم تشکیل می هند که با بمب اتم هم حتی نمی توان تخریبش کرد.
  
6
·        تنها راه رهائی از شر شعور وارونه (خرافه و دین و ایدئولوژی های خردستیز دیگر و غیره)، جایگزینی روشنگرانه و صبورانه آن با شعور درست و علمی است:
·        این به معنی جایگزینی ایدئولوژی طبقات اجتماعی استثمارگر با ایدئولوژی توده های مولد و زحمتکش است:
·          این به معنی جایگزینی خرافه و دین با مارکسیسم ـ لنینیسم است.

·        این به قول مارکس به معنی توده ای کردن ایدئولوژی طبقه کارگر است.

·        با تسلیحات آته ئیسم و اگنوستیسیسم نمی توان به جنگ خرافه و دین رفت.
·        خود آته ئیسم و اگنوستیسیسم می تواند چیزی بمراتب بدتر و مهیب تر و مخربتر از خرافه و دین باشد.
·        بی شعوری، چیزی بمراتب بدتر از داشتن شعور وارونه است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر