۱۳۹۲ بهمن ۱, سه‌شنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (122)

من میدانم انیشتن سوسیالیست بود و حتی مقاله ای هم از او خوانده ام .
اما شنیده ام وی به درستی از اظهار نظر در مورد دین و مذهب خودداری کرده 
و گفته کار دین را به علما و علم را به دانشمندان واگذارید.
اما نظر شخصی من این است که این دین و مذهب فقط یک مشت داستان های مضحک و یا حتی خیالپردازی های جالب توجه آدم های چندهزار سال پیش در راستای توضیح ناشناخته های بینهایت زیاد جهان پیرامونشان است.
همین 
امیر
گاف سنگزاد
  
·        خیلی ممنون از هماندیشی (ابراز نظر)
·        ما راجع به دین مطالب مفصلی ترجمه و منتشر کرده ایم.
·        شاید یکی از پرخواننده ترین مطالب تعریف دین بوده است.
·        در عرض یک هفته بیش از 700 بار خوانده شده بود.

1
·        دین مشتی قصه نیست.
·        دین حتی خرافه محض هم نیست.
·        دین فرمی از شعور متناسب با سطح توسعه نیروهای مولده جامعه (وسایل تولید، انسان مولد، علم، شیوه استخراج و تهیه مواد خام و غیره) است.

2
·        دین در آغاز بیانگر حتی حقیقت تاریخی بوده است.
·        چون دین یکی از اهرم های معنوی و ایدئولوژیکی بسیار مهم برای حفظ جامعه بشری از زوال و سقوط بوده است.

3
·        پیدایش ادیان مثل هر چیز مادی و فکری و فرهنگی دیگر به حکم جبر تاریخ (ضرورت عینی) صورت گرفته است.
·        دین ایدئولوژی نظامات برده داری بوده است.

4
·        فقط باید تصورش کرد و به نقش بی همتای دین در توسعه اجتماعی پی برد:
·        بشریت دهها هزار سال در جامعه کمونیستی آغازین در نهایت تساوی و برابری و خواهری ـ برادری بسر بود.
·        توسعه نیروهای مولده اما گذار به جامعه طبقاتی (برده داری) را الزامی ساخته بود.
·        هیچ ایدئولوژی دیگری نمی توانست بشریت را به تمکین نسبت به مناسبات تولیدی برده داری قانع کند، مگر دین.

5
·        تنها پس از آنکه بشریت بپذیرد که خدا معبود و برده دار است و جن و انس و ملک عبد و برده فرمانبردار، آنگاه می توان ظل الله ها در هیئت برده داران زمینی و به حقانیت نظام برده داری و تقسیم جامعه بشری به طبقات اجتماعی برده و ارباب برده دار ایمان آورد.
·        دین این رسالت تاریخی را به عهده داشته است.

6
·        به احتمال قوی، اولین برده داران، یعنی اولین کسانی که افراد همبود کمونیستی آغازین را به برده مبدل می سازند و خرید و فروش می کنند و یا خود مورد استثمار قرار می دهند، آخوندها بوده اند که در معابد به حفظ آتش و مراسم کفن و دفن اموات و نیایش و غیره اشتغال داشته اند.

7
·        دین در این مرحله توسعه اجتماعی، نقش مثبت و مترقی به عهده داشته است:
·        ایدئولوژی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی مترقی تر از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی کمونیستی آغازین بوده است.

8
·        تحول در ادیان و انشعابات دینی و مذهبی نیز با تحولات جامعه بشری همراه بوده است.
·        در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی (قرون وسطی) دین چه بسا جتی  دو شقه می شود:

الف

·        دین توجیه گر وضع موجود (کنسرواتیو، محافظه کار) که به دفاع از فئودالیسم کمر می بندد.    



ب

·        دین مدافع منافع توده های مولد و زحمتکش (انقلابی، رادیکال، سلحشور)


9
 توماس مونتسر (1489 ـ 1525)  
تئولوگ، کشیش و انقلابی پروتستانی در جنگ های دهقانی آلمان
نخست از هواداران مارتین لوتر بود
بعد بر ضد روحانیت وابسته به کلیسای کاتولیک و بر ضد نظام فئودالی به مبارزه برخاست.
مارتین لوتر به سبب تمایلات انقلابی ـ اجتماعی رادیکال او و به دلیل تئولوژی اسپیریتوئالیستی او 
که در آثارش بازتاب می یافت و به سبب مواعظ پبکارگرانه اش از او فاصله گرفت. 
مونتسر بر خلاف مارتین لوتر، 
به جانبداری از جنبش قهرآمیز رهائی بخش دهقانان برخاست و به تبلیغ و ترویج ایده های انقلابی همت گماشت 
و در صدد ایجاد نظام اجتماعی عادلانه در منطقه خویش بر آمد.
امتیازات اجتماعی را لغو کرد، معابد را منحل نمود و از آنها سرپناهی برای بی خانمانان و گرسنگان ترتیب داد.
اقدامات او در جهت متحد ساختن همه دهقانان به ثمر نرسید. 
مونتسر در سال 1525 اسیر شد، مورد شکنجه های وحشتناک قرار گرفت  
و در 36 سالگی به دار آویخته شد.

·        در جنگ های دهقانی (مثلا جنگ های سی ساله در آلمان) کشیشه ها و کشیشان سلحشوری از قبیل مونتسر ـ زن و شوهر ـ  جنگ های ضد فئودالی دهقانی را رهبری می کنند و پس از شکست به دار آویخته می شوند.


10
 اسکار رومرو (1917 ـ 24 مارس 1980) 
کشیش کاتولیک انقلابی السالوادور
در 24 ماه مارس با توافق ضمنی پاپ لهستانی الاصل با رئیس جمهور امریکا  
توسط مزدوران شبه نظامی سازمان سیا ترور شد.

·        حتی در حال حاضر در جنبش های رهائی بخش امریکای لاتین کشیشانی بوده اند که بر خلاف فرامین واتیکان، به جانبداری از خلق برخاسته اند و ترور شده اند.  

11
·        دین در هر صورت، فرمی از شعور اجتماعی است.
·        دین شعور اجتماعی وارونه و پا درهوا ست.
·        چون بلحاظ جهان بینی ایدئالیستی است و به تبلیغ تقدم روح بر ماده، شعور بر وجود می پردازد و توده های مولد و زحمتکش را تخدیر می کند.
·        دین اما افیون محض نیست:
·        دین دیالک تیک آه و افیون است:
·        دین هم به توده امید می دهد و به مقاومت و دلبستگی به زیست (آه) فرا میخ واند و هم توده را تخدیر می کند و به تمکین و رضایت و تسلیم (افیون) سوق می دهد.

12
·        دین باید با شعور اجتماعی علمی و انقلابی (مارکسیسم ـ لنینیسم) جایگزین شود و گرنه به بیگانگی توده از خویشتن کمک خواهد کرد و نهایتا آب به آسیاب طبقه حاکمه خواهد ریخت.
·        ولی تحقیر سرسری دین و اشاعه آته ئیسم در سنت آنارشیسم و کمونیسم قلابی، کونترا پرودوکتیف و زیانبار است.
·        آته ئیسم و بی شعوری چه بسا بمراتب بدتر و مخرب تر از زیستن با شعور وارونه (دین) است.  

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    آنگاه می توان (به) ظل الله ها،
    جتی (جتی)
    میخ واند (می خواند)
    با پوزش

    پاسخحذف