۱۳۹۲ بهمن ۷, دوشنبه

سیری در جهان بینی بهمن محصص (7)


سرچشمه:
صفحه قیسبوک بهمن محصص


تصویر اول این اثر، تصویر دختری است خوک واره

·        محصص ضمنا با همین اثر دو سؤال تعیین کننده مطرح می کند و در ضمن به همان دو سؤال پاسخ می دهد:

الف
·        سؤال اول محصص این است که طبقه حاکمه برای خوک واره سازی آدمیان، برای آدمیت زدائی بشریت از کجا شروع به کار می کند و چه طرق و ترفندهائی را به خدمت می گیرد؟

ب
·        سؤال دوم محصص این است که طبقه حاکمه از خوک وارگی و آدمیت زدائی بشریت چه استفاده هائی به عمل می آورد؟

·        ما باید بر پایه تصاویر همین اثر محصص پاسخ او را نسبت به این دو سؤال کشف، استدلال و اثبات کنیم:

1
 طبقه حاکمه برای آدمیت زدائی بشریت از کجا شروع به کار می کند 
و چه طرق و ترفندهائی را به خدمت می گیرد؟

·        با نظری بر دومین تصویر همین اثر می توان به اولین طریق و ترفند طبقه حاکمه برای آدمیت زدائی بشریت پی برد.
·        طبقه حاکمه دست به ریشه می برد و از ایدئالیزه کردن (به عرش اعلی بردن) غریزه و بویژه غریزه جنسی آغاز می کند.
·        سعدی صدها سال قبل همین جانور وارگی را در شعر معروفی فرمولبندی و نقد کرده است:

خور و خواب خشم و شهوت
حیوان خبر ندارد زجهان آدمیت

·        بدین طریق، سکس (شهوت بزعم سعدی)  به درجه کعبه آمال بشری ارتقا داده می شود.
·        سکس به معیار معیارها بدل می شود تا بر اساس آن بتوان به ارزیابی هر چیز مادی و معنوی نایل آمد و به زندگی بی معنا و بی دورنما، معنا و دورنمای کاذب بخشید.
·        شاید ایدئولوژی موسوم به سکسیسم همین باشد.

2
·        سکس و یا غریزه جنسی برای طبقه حاکمه مائده ای آسمانی است.

·        سکس دیالک تیک تخریب و تخدیر است.

·        در شرایط فعلی، هر کس می تواند بدون صرف صناری انواع و اقسام سکس را تماشا کند.
·        بیست و چهار ساعته طیف پایان ناپذیری از عکس زنان و مردان لخت و ویدئوی عملیات جنسی از هر سن و طبقه و ملیت و زبان و صورت و سیرت و رفتار و غیره برایگان عرضه می شود.
·        این که هنوز چیزی نیست.

3
·        در گرماگرم تماشای سکس، سیلی از ویروس های کامپیوتری بسان اجنه وارد صحنه کارزار می شوند و اعصاب خراب بیننده سکس را که در جهنم غریزی می سوزد، در هم می کوبند و چه بسا مستأصلش می سازند.
·        طبقه حاکمه فکر همه چیز را کرده است.
·        هدف و آماج استراتژیکی طبقه حاکمه، آدمیت زدائی رادیکال آدمیان است.

4

·        سکس بمراتب مخرب تر از مشروب و هروئین و قمار و تریاک است.

·        سکس تمام اوقات فراغت بنی بشر را بی پروا می بلعد، سرم خلق و خوی لومپنی را بی سر و صدا در رگ سوبژکت انسانی تزریق می کند و بطرز رادیکالی او را از شخصیت و شرم و شعور تهی می سازد.

5
·        خاصیت ویژه کالای سکس این است که سوبژکت مصرف کننده هرگز از آن اقناع و سیر نمی شود.
·        بدین طریق نوعی اعتیاد به سکس پدید می آید.

·        این اعتیاد به سکس ضمنا روان و روح سوبژکت مربوطه را از ریشه تخریب می کند و حتی خواب راحت را بر او حرام می سازد.
·        چنین کسی نه از سکس واقعی و معمولی می تواند اقناع شود و لذت برد و نه از طریق خودارضائی و یا همخوابگی با فواحش آرام گیرد.

6

·        بدین طریق و ترفند، سکس به نیاز ارضا ناپذیری بدل می شود و به بیماری روانی فراگیر خاصی منتهی می گردد.
·        آن سان که سوبژکت مورد نظر در حول و حوش خویش جز آلات تناسلی، عملیات جنسی و آرزو و ایدئال جنسی کاذب چیزی استنباط نمی کند.

·        هالی وود در این زمینه نیز فیلم های متعددی تولید کرده است که بسان خود سکس، دیالک تیکی از ایدئولوژی و کالا هستند:
·        چنین فیلم هائی هم سکسیسم را تبلیغ و هم بیننده فیلم را تخدیر و تخریب می کنند.

·        کاراکتر اصلی یکی از این فیلم ها در عالم خواب و بیداری، در خانه و خیابان، فقط زن لخت و یا میلیون ها پستان برهنه زنان متفاوت و متنوع را می بیند و کلافه می شود.

7
·        امروزه بیشک میلیون ها ساعت از عمر ارجمند بنی بشر در گپ های مجازی ـ تلفنی جنسی تلف می شود.
·        ساعاتی از عمر که در جهانی با نظام اجتماعی دیگر می توانست به تربیت و توسعه و تعالی جسمی و روحی نوع بشری و شیوه زیست آن صرف شود.

·        تعجبی ندارد که دیگر کسی جز عکس هوسناک و اندیشه لقمه های مک دونالدی سهل الهضم چیزی نمی جوید.
·        نمی تواند هم بجوبد.
·        برای اینکه سم ایدئولوژیکی طبقه حاکمه تا اعماق ضمیر و روان آدمیان رسوخ کرده و هر نیاز متعالی نوعی و انسانی را از ریشه به آتش کشیده است.

·        همه از دم دنبال ایدئال کاذب گمشده ای به نام سکس در صور مختلف اند.
·        گمشده ای که در وفور خارق العاده ای عرضه و مصرف می شود، ولی به درد همه چیز می خورد، مگر به درد درمان درد بی درمان موسوم به سکس.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر