۱۳۹۲ دی ۳۰, دوشنبه

سیری در نظرات رسول آذرنوش (4)


نقد مبانی برنامه اکثریت
کدام چپ؟ 
کدام سوسیالیسم؟
رسول آذرنوش
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com     

مسعود بهبودی

10
در اولی هدف از تولید، مصرف و پاسخ دادن به نیاز های اجتماعی است، 
در حالیکه در دومی هدف از تولید، فروش برای کسب سود بیشتر است.
از اینرو، مالکیت دولتی بخودی خود نه تنها یک عامل سوسیالیستی نمیتواند محسوب گردد 
بلکه می تواند شکلی از سرمایه و یکی از اجزای سیستم سرمایه داری باشد.

·        شاید رسول آذرنوش از کمیاب ترین کسانی در سازمان فدائیان باشد که توان تفکر دارند.
·        یکی از دلایل بررسی نظرات ایشان هم از سوی ما شاید همین باشد.
·        کس چه می داند.
·        تفکر رسول آذرنوش  اما نه تفکر مفهومی، نه تفکر به معنی واقعی کلمه (کانت)، بلکه تفکر واره ای سطحی و تصادفی است.

11
·        رسول آذرنوش برای اثبات نظر خود مبنی بر اینکه «مالکیت دولتی بخودی خود نه تنها یک عامل سوسیالیستی نمیتواند محسوب گردد بلکه می تواند شکلی از سرمایه و یکی از اجزای سیستم سرمایه داری باشد» دست به استدلال می زنند و دلیل می آورند:
·        ایشان بسان متفکران بورژوائی به مقایسه هدف تولید در دو فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی متضاد می پردازند:

الف
·        در نظام سوسیالیستی، «هدف از تولید، مصرف و پاسخ دادن به نیاز های اجتماعی است»  

ب
·        «در حالیکه در نظام سرمایه داری، هدف از تولید، فروش برای کسب سود بیشتر است.»

·        دلیل بدی نیست، ولی با طناب دلایلی از این دست نمی توان به اثبات چیزی نایل آمد.
·        فقط می توان در بهترین حالت، «گلیم خویش از موج حادثه بدر برد» و در بدترین حالت به خودفریبی و یا عوامفریبی دست زد.
·        چرا و به چه دلیل؟
ت
·        به این دلیل که فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری در شرایط معینی به هر دلیلی می تواند نه به نیت سود، بلکه به نیت «مصرف و پاسخ دادن به نیاز های اجتماعی» هم تولید کند.

·        بورژوازی مار هفت خط و خالی است.
·        اگر مصالح و منافع استراتژیکی اش ایجاب کند، می تواند حتی وسایل اساسی تولید را تحت مالکیت دولت درآورد و به هدف رفع حوایج مردم تولید کند و نه به نیت سود.

·        به همین دلیل با تکیه بر عوامل سوبژکتیف از قبیل نیات و امیال و هوا و هوس و غیره نمی توان به تحلیل مسائل هستی اجتماعی پرداخت و «پای در گل» نماند.

پ
·        گرفتاری در گنداب سوبژکتیویسم معرفتی یکی از ایرادات اصلی خیلی ها ست و بیرون آوردن آنها از این گنداب کار سهل و ساده ای نیست.
·        سوبژکتیویسم معرفتی را هم فلسفه بورژوائی واپسین نمایندگی می کند و هم استالینیسم.

·        برای تمیز تفاوت و تضاد مالکیت دولتی در سرمایه داری و سوسیالیسم باید به توصیه کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم دست به ریشه برد.
·        باید رادیکال اندیشید و به ماهیت طبقاتی دولت انگشت گذاشت.
·        و گرنه نیت از تولید در هر دو فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در تحلیل نهائی «مصرف و پاسخ دادن به نیاز های اجتماعی» سکنه کشور هم می تواند باشد.

ث
·        طرز استدلال رسول آذرنوش حاوی رگه هائی از «اکونومیسم»  (اقتصادگرائی)  نیز است.

·        خیلی ها درک درستی از جهان بینی علمی (مارکسیسم ـ لنینیسم) ندارند و فکر می کنند که با قوانین اقتصادی می توان به تحلیل چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای جامعه بشری پرداخت.

·        اکونومیسم ـ به این معنا ـ یکی دیگر از گنداب هائی است که خیلی از مدعیان عوام واره و عوامفریب «چپ» در آن گیر کرده اند.

·        اصولا تفاوتی میان تولید سرمایه داری و تولید سوسیالیستی وجود ندارد.
·        در تولید سوسیالیستی هم سود تولید می شود.
·        سود حاصله از عرق جبین توده های مولد و زحمتکش اما نه به جیب این و آن، بلکه به صندوق دولت سوسیالیستی جاری می شود تا برای رفع حوایج مادی و معنوی متفاوت سکنه کشور مصرف شود.    

ج
·        تفاوت و تضاد مالکیت دولتی در فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی به دلیل ماهیت طبقاتی آن دولت ها ست و نه به دلیل نیات طبقات حاکمه از تولید.
·        نیات آنها اولا ثانوی است، ثانیا نقش بسیار ناچیزی در تعیین ماهیت مالکیت دولتی دارد و نه نقش تعیین کننده.

12
مالکیت دولتی در سوسیالیسم و مالکیت دولتی در سرمایه داری ماهیتا باهم متفاوت هستند.

·        ما نمی دانیم که رسول آذرنوش معنی مفهوم تفاوت و مقوله ماهیت را می دانند و یا نه.
·        این نظر ایشان در مجموع نادرست نیست.
·        ولی باید تدقیق شود:
·        میان مالکیت دولتی در سوسیالیسم و مالکیت دولتی در سرمایه داری تضاد ماهوی وجود دارد.
·        شاید منظور ایشان از مفهوم تفاوت ماهوی همان باشد.

·        دلیل این تضاد ماهوی در ماهیت متضاد دولت های بورژوائی و پرولتری است.
·        برای اینکه میان بورژوازی و پرولتاریا تضاد آشتی ناپذیر برقرار است.

·    از این رو همه عناصر روبنای ایدئولوژیکی فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری و سوسیالیستی ماهیتا با هم تضاد دارند.
·        دلیل این تضاد فقط در چارچوب دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایدئولوژیکی (مناسبات تولیدی و روبنای ایدئولوژیکی) قابل کشف و توضیح است.
·        تضاد این دو فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی تضادی زیربنائی است، تضادی بلحاظ مناسبات تولیدی است، تضادی ساختاری است.
·        این تضاد فقط محدود به دولت نمی شود، بلکه همه نهادی مادی و معنوی جامعه را در برمی گیرد.
    
13
در اولی مالکیت دولتی یک مالکیت اجتماعی است یعنی بطور واقعی 
( و نه آنطور که در اردوگاه سوسیالیستی شاهد بودیم ) 
تحت هدایت و کنترل تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و کل شهروندان بوده 
و در خدمت جامعه قرار دارد و حال آنکه در دومی مالکیت دولتی 
تحت هدایت بورژوازی بوروکرات بوده و در خدمت منافع بورژوازی بوروکرات بطور اخص 
و سیستم سرمایه داری بطور اعم قرار دارد.

·        از این حکم بظاهر درست رسول آذرنوش هم طرز تفکر ایشان آشکار می گردد.
·        ایشان به مقایسه مالکیت دولتی در دو فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی متضاد می پردازند، اما نه بر اساس ماهیت زیربنائی (طبقاتی)  متضاد آندو، بلکه بر اساس عوامل فرمال و سوبژکتیف:

الف
·        در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیستی، «مالکیت دولتی یک مالکیت اجتماعی است یعنی بطور واقعی تحت هدایت و کنترل تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و کل شهروندان و در خدمت جامعه قرار دارد.»

ب
·         در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری اما «مالکیت دولتی تحت هدایت بورژوازی بروکرات بوده و در خدمت منافع بورژوازی بوروکرات بطور اخص و سیستم سرمایه داری بطور اعم قرار دارد.»

14
·        اگر کسی توان تفکر داشته باشد، بلافاصله خواهد پرسید که مگر همه سکنه کشور می توانند مالکیت بر وسایل تولید را تحت هدایت و کنترل خویش داشته باشند.
·        مگر برای سازماندهی و اداره تولید و توزیع و خدمات و غیره  به بروکراسی سوسیالیستی احتیاج نیست؟
·        در این صورت باید ماهیت متضاد بروکراسی (مأمورین، فونکسیونرها و خدمه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و غیره) جوامع سرمایه داری و سوسیالیستی مورد مقایسه قرار گیرد و نه نفس بروکراسی آندو که بلحظ فرم یکسان اند.

·        مراجعه کنید به  «استالینیسم چیست؟» در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        البته نظر رسول آذرنوش در تحلیل نهائی درست است.
·        اشکال و ایراد اصلی در طرز استدلال ایشان است که به احتمال قوی حامل و حاوی دام ایدئولوژیکی مد روز مدرنی است.
·        چون پیامبران ایدئولوژیکی جدیدی ظهور کرده اند که مبلغ تئوری های مبتنی بر همین انتقاد رسول آذرنوش اند:
·        آنها هم سوسیالیسم کذائی خود را در «مالکیت دولتی تحت هدایت و کنترل تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و کل شهروندان و در خدمت جامعه» جا می زنند و عملا به عوامفریبی تر و تمیزی دست می زنند.

·        باید در روند تحلیل این مقاله رسول آذرنوش با جهان بینی ایشان بیشتر و بهتر آشنا شویم.     

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر