۱۳۹۲ بهمن ۴, جمعه

سیری در شعر «آرش کمانگیر» (20)


سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
آرش کمانگیر
(شنبه 23 اسفند 1337)
تحلیلی از شین میم شین  
  
پیر مرد ـ اندوهگین ـ دستی به دیگر دست می سایید
از میان دره های دور، گرگی خسته می نالید
برف روی برف می بارید
باد بالش را به پشت شیشه می مالید.

·        در این بند شعر سیاوش، کشف فسون گمشده و اعلام اولتیماتوم مبتنی بر فسون از سوی دشمن، کلیه قوای طبیعی و اجتماعی را برمی انگیزد.
·        در نتیجه رشته نامرئی ئی از دلهره و اندوه، عناصر مهم هستی طبیعی و اجتماعی را به هم گره می زند و زمینه پسیکولوژیکی لازم را برای تبیین نحوه ی تشکیل حماسه فراهم می آورد:

1
پیر مرد ـ اندوهگین ـ دستی به دیگر دست می سایید.

·        اولین عنصر که به اولتیماتوم دشمن واکنش عملی و پسیکولوژیکی نشان می دهد، پیرمرد اندوهگین است که سمبل خلق مغلوب و ضمنا راوی حماسه است.
·        دست ساییدن بر دست نشانه دلهره و اندوه و تأمل و چاره اندیشی است.
·        توالی واژه های حاوی حرف دال، بویژه سه واژه «دستی»، «دیگر» و «دست»، زیبائی فرمال خاصی را به این مصراع شعر می بخشد.

2
از میان دره های دور، گرگی خسته می نالید.

·        دومین عنصری که به اولتیماتوم دشمن واکنش نشان می دهد، طبیعت مادر در هیئت گرگی خسته و زوزه کش از میان دره های دور است.
·        وقتی در بخش پیشین از وحدت کل هستی در این بند شعر سخن رفت، منظور همین بود.
·        در فلسفه سیاوش، طبیعت مادر نسبت به وضع و حال جفت دیالک تیکی خود، یعنی انسان بی تفاوت نیست و لذا نسبت به دلهره و اندوه او واکنش نشان می دهد.
·        در این مصراع شعر نیز حرف دال در سه واژه حامل زیبائی فرمال خاصی است.

·        اگر ما به جای سیاوش بودیم، به جای «از میان دره های دور» از «از درون دره های دور» استفاده می کردیم تا زیبائی فرمال شعر تقویت شود.

·        سیاوش از این حقیقت امر فرمال بیشک خبر داشته است.
·        اما احتمالا به دلیلی عینی و تجربی، این فرم فرمولبندی را برگزیده است:
·        دلیل عینی و تجربی سیاوش احتمالا این بوده که گرگ ها برای فزونتر ساختن برد ناله خود نه از درون دره ها، بلکه از جاهای بلندتر بهره برمی گیرند.
·        به همین دلیل هم شاید سیاوش از مفهوم «از میان دره های دور» استفاده کرده است.   

3
برف روی برف می بارید

·        واکنش دیگر طبیعت مادر به اولتیماتوم دشمن بارش بی بند برف بر روی برف است.
·        بارش برف همراه با وزش باد و بوران و سرما در عین حال نشانه های خشم و پرخاش طبیعت مادر اند.

·        در این مصراع شعر، حرف «ب» در واژه های مختلف حامل زیبائی فرمال دیگری است.

4
باد بالش را به پشت شیشه می مالید.

·        در این مصراع، واکنش سرشته به خشم و پرخاش طبیعت به اولتیماتوم دشمن از طریق باد نشان داده می شود:
·        باد بسان پرنده ای برآشفته، بال بر پشت شیشه می مالد.
·        مالیدن بال بر پشت شیشه از سوی باد شاید به نیت برف روبی از شیشه های پنجره و وسعت بخشیدن به میدان دید سکنه کلبه باشد.
·        بزعم سیاوش، طبیعت در این صورت می خواهد که انسان در اتخاذ تصمیم از میدان دید وسیعتر برخوردار باشد.
·        بال مالیدن بر پشت کسی اما از سوی دیگر به معنی اعلام حمایت از او و ابراز همبستگی و همدردی با او ست.
·        باد در این صورت نیز منادی حمایت طبیعت مادر از انسان دردمند گرفتار در مصاف با دشمن است.

5
«صبح می آمد»،  پیر مرد ـ آرام ـ کرد آغاز
«پیش روی لشکر دشمن، سپاه دوست،  دشت نه دریایی از سرباز»

·        سیاوش پس از تصویر جو پسیکولوژیکی حاکم، از قول پیر مرد به نقل حماسه ادامه می دهد:
·        او از نزدیکی سپاه سحر خبر می دهد و از جبهه نبرد خلق با خصم.
·        از رویاروئی دو لشکر.
·        ضمنا سپاه دوست را به دریائی از سرباز تشبیه می کند که یادآور سپاه لایتناهی توده است.

6
آسمان الماس اخترهای خود را داده بود از دست
بی نفس می شد سیاهی دردهان صبح
باد پر می ریخت روی دشت باز دامن البرز

·        در این بند شعر سیاوش، به زوال ناگزیر شب و تضعیف سیاهی در جنگ با روز و روشنائی اشاره می رود.
·        منظور سیاوش از مفهوم «پر ریختن باد» احتمالا گسترش انوار آفتاب صبحگاهی بر روی دشت باز دامن البرز است.  
·        سیاوش محیط زیست حاکم را به مثابه فرم و قالب، تصور و تصویر می کند، تا محتوای حوادث را در پیوند دیالک تیکی با آن توصیف کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر