۱۳۹۲ دی ۲۷, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (98)

 
فصل پنجم
 ایدئالیسم
پروفسور دکتر اندراس گدو
برگردان شین میم شین

بخش سوم
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم:
خردستیزی

قسمت هشتم
اعلام جزم (دگم) پوزیتیویستی  
کومته
ادامه

30

·        کومته به خط فکری قبلی خود در تئوری شناخت که عمدتا سوبژکتیویستی بود، به هنگام سخن گفتن از تقدم سوبژکتیویته و «اصل قلبی» که در مغایرت با تمایلات او در فلسفه علم آغازین او بود، اعتراف می کند.   

31
·        کومته در مرحله آخر زندگی اش به اندیشه امپیریستی اصلی پوزیتیویسم خود کماکان وفادار مانده است.
·        ولی آن را تحت تابعیت تقدم سوبژکتیویته و «اصل قلبی» قرار می دهد.
·        این موضع فکری او اما فاقد اعتبار فراگیر بوده است:
·        کومته در اواسط سال های 20 بر آن بوده که «امپیریسم مطلق امکان ناپذیر است.»
·        (کومته، «آثار دوره جوانی»، ص 326)    

32
·        از دید کومته، «انسان بنا بر طبیعت خود قادر به انجام کارهای زیر نیست:

الف
·        ترکیب حقایق امور و نتیجه گیری از آنها.

ب
·        تحت نظر گرفتن ساده حقایق امور و توجه یقین مند به آنها، بدون پیوند دادن آنها با توضیحی.»
·        (همانجا ص 326)   
33
·        گشتاورهای غیرامپیریستی شناخت، بنظر کومته در وهله اول ضرورت های فکری ـ پسیکولوژیکی اند.
·        این گشتاورها اما در سیستم پوزیتیویسم به مسائل معرفتی ـ نظری ئی مبدل می شوند که در چارچوب امپیریسم غیرقابل حل اند.
·        اگرچه کومته ادعا می کند که از عهده حل آنها بر آمده است.

34
·        کومته در توضیح دانش ریاضی نیز با این مسئله مواجه می شود:
·        در قاموس کومته، «شرایط بنیادی مثبتیت (پوزیتیویته)» فقط بکمک ریاضیات قابل شناخت اند.
·        «روح عام فلسفه مثبت در آغاز بوسیله فرهنگ ریاضی قوام یافت.»
·        (کومته، «فلسفه مقدم»، ص 451)  

35
·        کومته اما ریاضیات را بلحاظ معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت)  دو شقه می کند:

الف
·        «ریاضیات مشخص» (هندسه و ریاضیات عقلائی)    

ب
·        «ریاضیات مجرد و یا انتزاعی»

·        کومته برای «ریاضیات مشخص»، خصلت آزمایشی، فیزیکی و پدیده ای قائل می شود.

·        «ریاضیات مجرد» به نظر کومته اما «فقط منطقی و عقلائی است.»
·        (همانجا، ص 72)
36

·        بدین طریق، نه فقط « اعتبار امپیریسم در ریاضیات مجرد ازبین می رود، بلکه مقدمات این نظر بدان معنی است که با اصل امپیریسم نمی توان به توضیح منطق و عقلانیت (راسیونالیته) نایل آمد.

37
·        کومته به هنگام بنیانگذاری جامعه شناسی در دایره شیطانی معرفتی ـ نظری گرفتار می آید:

الف
·        او اعلام قانون سه مرحله ای را بر درک «آنسامبل» مشاهده حقایق امور مقدم می داند.
·        ضمن اینکه قانون سه مرحله را نتیجه درک «آنسامبل» مشاهده حقایق امور قلمداد می  کند.

ب
·        در قانون سه مرحله ای کومته، سوبژکتیویته موکول به تشکیل حقایق امور و قوانین است.
·        همان حقایق امور و قوانینی که سوبژکتیویته باید تشخیص دهد.»
·        (ترولچ، «هیستوریسم و مسائل مربوط بدان»، ص 406)

37
·        ترولچ می نویسد:
·        «کومته منطقدان است و نه تئوری شناخت دان.
·        او اما به عنوان منطقدان نمی تواند زیر این مسئله بزند که کشف و درک و توضیح خود حقایق امور به شرط تفکر صورت می گیرد و حقایق امور بوسیله تفکر تشکیل می شوند.
·        کومته قبول دارد که مقولات به همراه آورده شده و اپریوریستی (تجربی) در این میان، نقش تعیین کننده بازی می کنند.»
·        (همانجا)    
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر