۱۳۹۲ بهمن ۸, سه‌شنبه

چاله ها و چالش ها (424)


خروشچف دروغ گفت؟
نویسنده: آر. آرون کومار
تارنگاشت عدالت

نیویورک تایمز 
در گزارشی دربارۀ سالروز تولد استالین در ٢١ دسامبر نوشت:
«گرجی‌ها با تصاویر ژوزف استالین دیکتاتور فقید شوروی در زادگاه او گوری رژه رفتند 
و با جشنی بحث‌انگیز روز تولد او را گرامی داشتند.»
 استالین از شخصیت‌هایی است که همیشه با صفت‌هایی گزارش شده، می‌شود و با حرارت مساوی توسط کسانی که او را می‌ستایند یا از او نفرت دارند، مورد بحث قرار می‌گیرد.
برغم همه تبلیغات علیه او  و انتقادات شدید از او بعنوان یک دیکتاتور بیرحم، او هنوز تحسین‌کنندگان کافی در سرتاسر جهان دارد.
همانطور که روزنامه هندو مورخ ۶ مارس ٢٠١٣ گزارش می‌دهد:
« یک نظرسنجی که توسط مرکز مستقل لوادا در آستانه سالگرد تولد استالین صورت گرفت نشان داد که ۴۹ درصد روس‌ها هنوز نقش استالین را در تاریخ خود مثبت می‌بینند، گرچه آن‌ها از میلیون‌ها نفری که در زندان‌ها و اردوگاه‌های کار استالین جان باخته اند، مطلع هستند.
تنها ٣٢ درصد گفتند نقش استالین منفی بود.
محبوبیت استالین در واقع در روسیه دموکراتیک رشد کرده است. تعداد مردمی که استالین را برجسته ‌ترین چهره تاریخی نامیدند از ١٢ درصد کمی پیش از سقوط اتحاد شوروی به ٣۶ درصد در سال ٢٠٠۸ جهش داشت



مسعود بهبودی

·        در ایران هم همین قضیه راجع به محمد رضا شاه مصداق دارد:

1
·        اگر قبل از روی کار آمدن ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی نظر سنجی می شد، 12 درصد محمد رضا شاه را برجسته ترین چهره تاریخ کشور می نامیدند و اگر اکنون نظرپرسی شود،  36 درصد که سهل است، به 92 درصد  خواهد رسید.

·        چنین است رسم سرای درشت!

2
·        این مقاله اما خود قابل تحلیل است.

الف
·        نیویورک تایمز به تطهیر استالین می پردازد تا گنجشک استالینیسم را رنگ زند و به جای بلبل (مارکسیسم ـ لنینیسم) بفروشد و جهنم استالینیستی را به جای خطه آزادی (کمونیسم) به خورد خلایق دهد و ضمنا به تحریف حقایق عینی نایل آید.

ب
·        این استراتژی نوین طبقه حاکمه پس از فروپاشی اردوگاه به اصطلاح سوسیالیستی است.

ت
·        استالین با محمد رضا شاه قابل مقایسه است و پلیس امنیتی اش با ساواک.

پ
·        هر دو در خدمت بورژوازی بوده اند و هر دو بلحاظ توسعه نیروهای مولده (اصلاحات ارضی، مبارزه با بی سوادی، آزادی زنان و غیره) مترقی بوده اند.
·        اما هر دو عملا و ماهیتا آنتی کمونیستی بوده اند و بدترین ضربه مادی و معنوی را بر طبقه کارگر در مقیاس ملی و جهانی وارد آورده اند.

مهر داد

·        من مستقل از مطلب فوق معتقدم بهبودی استدلالی که میکند بی پایه و اساس است.
·         اولا که من در نیویورک تایمز یا روزنامه های مشابه بارها مقالاتی در مقایسه لنین با استالین و تلاش برای اثبات اینکه لنین یک کمونیست مبارز و انقلابی با اشتباهات عجین در تفکر کمونیستی بود و استالین یک کمونیست روانی، حسود و انتقام جو که به هیچ بنی بشری اعتماد نداشت.
·        اگر استدلال بهبودی را معیار قرار دهیم پس نیویورک تایمز و یا … سعی داشته اند لنین را به عنوان کمونیست واقعی و دوران وی در مقایسه با دوران استالین بسیار دمکراتیکتر و انسانی تر جلوه دهند.
·        به هرحال به نظر من استدلال بسیار ضعیف و بر سبک و سیاق پلمیک با قصد ایجاد جو جدل و زمینه سازی ی است برای آنکه افراد دیگر نظر را بخوانند و از فرط عصبانیت آغاز به فحاشی کنند.
·        بخصوص که از مقایسه محمد رضا پهلوی با استالین، بوی ایجاد محیط بحثی کثیف به مشام می رسد.
·        بهبودی و خانمی به نام سپیده معمولا قصد به افتضاح کشیدن مباحثاتی را دارند که می توانند، بسیار آرام و منطقی برگزار شوند.
·         بهبودی با قصد ایجاد آشوب و کشاندن کار به فحاشی و تهمت و توهین  و سپیده بیشتر از روی بی اطلاعی و افتادن به دنبال گردوی بهبودی و امثالهم.
·        من از رفقای هفته تقاضامندم به این نکته توجه کنند و این افرادی را که قصد آلوده کردن بحث ها را دارند مورد توجه خود قرار دهند.
·        از دیگر رفقا هم تقاضا دارم به نظرات این نوع افراد اصلا توجه نکنند و پاسخی ندهند.
·        مطمئنا بهبودی از اینکه کسی به او بپردازد و فحشی بدهد بسیار مشعوف شده و بقول معروف، او از این نوع برخوردها زندگی مجازی اش را پر می کند

مسعود بهبودی

·        آره، حق با شما ست.
·        البته در مورد جمله آغازین تان، مابقی نظرات تان، توهمات شخصی و قیاس به نفس های معمولی اند.

1
·        قبلا از استالین سوشوپات (بیمار روانی) می ساختند و تحویل خلایق می دادند.
·        در این زمینه کتب قطور هم نوشته شده است.

2
·        اما ظاهرا پس از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم کذائی، استراتژی امپریالیسم عوض شده و به استالین ستائی مستور و پوشیده و ترفندمند روی آورده اند.

3
·        در رسانه های امپریالیستی دیگر متروپول ها هم دیری است که همین خط فکری تبلیغ می شود.

4
·        این جور کتاب ها بی دلیل نوشته نمی شوند.

·        این مطلب بهتر است که باید تحلیل شود.
·        تا استنباط من اثبات و یا رد شود.

5
·        عنوان «خروشچف راست گفته یا دروغ» خود حاکی از کشکی بودن تحلیل است.
·        خروشچف و حتی گورباچف فرق ماهوی با استالین و شرکاء نداشته اند.

·        این استنباط من است.
·        می تواند تلنگری برای تأمل عمیقتر و یا تخطئه مکانیکی نظر باشد.

6
·        بنظر من استالین و شرکاء مارکسیسم ـ لنییسم را از روح دیالک تیکی اش تهی کرده اند و آبروی جنبش انقلابی کارگری ـ کمونیستی را در مقیاس جهانی ریخته اند و کمونیست های جهان را عمیقا شرمنده و دلسرد و منفعل ساخته اند و عملا آب به آسیاب امپریالیسم ریخته اند.

تقی ارانی

·        ﻓﺮﺽ ﺭا ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﻲ ﮔﺬاﺭﻳﻢ ﻛﻪ ﻣﻂﺎﻟﺐ اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺳﺮاﺳﺮ ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ و ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺑﺎ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻛﺎﻣﻞ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ اﺳﺘﺎﻟﻴﻦ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ و ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺩﺭ ﭘﺲ اﻳﻦ ﺩﺭﻭﻏ ﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ اﺳﺖ.
·        ﺩﺭ اﺻﻞ ﻣﺴأﻠﻪ ﺧﻠﻠﻲ ﻭاﺭﺩ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ.
·        ﻣﻬﻢ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻛﻠﻲ ﺣﺰﺏ ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﺖ ﺩﺭ ﺩﻭﺭاﻥ اﺳﺘﺎﻟﻴﻦ اﺳﺖ، ﻧﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﺳﺘﺎﻟﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﻮﺩ و ﺧﺮﺷﭽﻒ ﭼﻪ ﻛﺮﺩ.
1
·        ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﻮاﺭﻩ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﻓﺮﺩﻱ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ و ﮔﺮﻩ   رﻳﺸﻪ اﻱ اﺯ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻱ ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﺖ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎ ﺩاﺷﺘﻪ اﺳت، ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ.

2
·        ﭼﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭼﭗ ﺭﻭﻱ ﻫﺎﻱ اﺳﺘﺎﻟﻴﻨﻴﺴﻢ، ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺑﻌﺪ اﺯ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺩﻭﻡ و ﭼﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭاﺳﺖ ﺭﻭﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﺮﺷﭽﻔﻴﺴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺪﺭﺕ ﺑﻪ ﺗﻮﺩﻩ ﻫﺎ ﻭاﮔﺬاﺭ ﻧﺸﺪﻩ اﺳﺖ.

3
·        ﻫﻤﻮاﺭﻩ ﺣﺰﺏ ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﮔﺮﻭﻩ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ و ﺭﻭﺷﻨﻔﻜﺮاﻥ اﺩاﺭﻩ اﻣﻮﺭ ﺭا ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻪ اﻧﺪ.

4
·         ﻧﺎﻡ اﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﻧﻴﺴﺖ ﺟﺰ ﺑﻲ اﻋﺘﻤﺎﺩﻱ ﺑﻪ اﺻﻠﻲ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﺗﺎﺭﻳﺦ.

5
·        ﺑﻨﺎ ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﺤﺚ ﻫﺎﻱ ﻛﻬﻨﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮاﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ و ﻳﺎ ﺭاﺳﺘﮕﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﺮوﺷﭽﻒ ﻛﻪ اﻧﮕﻴﺰﻩ ﻫﺎﻱ ﺗﺎﻛﺘﻴﻜﻲ و ﮔﺬﺭا ﺩاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﻪ نقد ﺩﻳﺎﻟﻜﺘﻴﻜﻲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﭙﺮﺩاﺯﻳﻢ و ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻨﻔﻲ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎﻱ ﻛﻼﻥ ﺣﺰﺏ ﻛﻤﻮﻧﻴﺴﺖ ﺭا اﺯ ﻫﻢ ﻣﺠﺰا ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ ﺗﺎ اﻧﺘﻘﺎﺩاﺕ و ﻳﺎ ﺗﻌﺎﺭﻳﻒ ﻣﺎ اﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻋﻠﻤﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﺎﻳﺪ.

6
·        و گرنه اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ ﻣﺎ ﺭا ﺑﻪ ﻫﻴﭻ دهکوره اﻱ ﻫﺪاﻳﺖ   نخواهد  ﻛﺮﺩ.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر