۱۴۰۰ تیر ۶, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ط) طبقه کارگر (۴) (بخش آخر)

 
 
هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین
 

۲۶

 

·     نقش رهبری طبقه کارگر و حزبش به طور لاینقطع رشد می کند.

·    برای اینکه طبقه کارگر به مثابه طبقه اجتماعی رهبری کننده به سازماندهی عالی ترین فرماسیون جامعتی، یعنی سوسیالیسم و کمونیسم می پردازد و این روند به طور لاینقطع مطالبات بالاتری از رهبری، اداره و پلان بندی جامعه می طلبد.

 

۲۷

·     طبقه کارگر «نیروی مولده اصلی جامعه بوده و خواهد بود.

 

·     روح انقلابی طبقه کارگر، انضباط مندی اش، سازمانیابی اش، کلکتیویته اش (جمعگرایی اش) برای جایگاه رهبری اش در سیستم جامعه سوسیالیستی تعیین کننده اند.»

·    (برژنف)

 

۲۸

·     بدین طریق طبقه کارگر به مثابه طبقه اجتماعی مولد، به تکثیر مالکیت سوسیالیستی می پردازد، راندمان کار را برای بهبود حیات مادی و فرهنگی به طور لاینقطع افزایش می بخشد.

·    در روند کار و مسابقه (رقابت) به توسعه روابط سوسیالیستی میان زحمتکشان می پردازد.

 

۲۹

·     طبقه کارگر در سازماندهی کار تعاونی به دهقانان و دیگر زحمتکشان مدد می رساند تا از مزایای کار مشترک سوسیالیستی بهره برگیرند.

 

۳۰

·     طبقه کارگر با جامعتیت بخشیدن هر چه فراتر به کار، شالوده و پایه مادی لازم برای توسعه طبقات و اقشار سوسیالیستی و برای نفی طبقات و اقشار سوسیالیستی در کمونیسم فراهم می آورد.

 

۳۱

·     طبقه کارگر برای برآمدن از عهده انجام این وظایف خویش به عوامل زیر نیاز مبرم دارد:

 

الف

·     به رهبری حزب خویش

ب

·     به حمایت روشنفکریت سوسیالیستی

 

پ

·    به ارتقای سطح فکری و فرهنگی خود در روند کار و مبارزه سیاسی

 

ت

·     به تغییر و توسعه کل جامعه.

 

۳۲

·    طبقه کارگر بر نفوذ ایده ئولوژی و اخلاق بورژوایی در عرصه تفکر و عمل غلبه می کند.

 

۳۳

·     طبقه کارگر، جهان بینی علمی خود را به درجه ایده ئولوژی حاکم ارتقا می دهد.

 

۳۴

·     طبقه کارگر با اخلاق طبقاتی سوسیالیستی خود معاییر جامعتی را تعیین می کند.

 

۳۵

·     طبقه کارگر به توسعه محتوا و سطح آموزش و پرورش  در مطابقت با الزامات اقتصادی و سیاسی ساختمان سوسیالیستی جامعه همت می گمارد.

 

۳۶

·     طبقه کارگر به پیشبرد هنر و علوم مبادرت می ورزد.

 

۳۷

·     طبقه کارگر بدین طریق کلیه عرصه های حیات جامعتی را  قوام می بخشد و در این روند، به توسعه شخصیت سوسیالیستی نایل می آید.

 

۳۸

·     به قول اریش هونکر، «طبقه کارگر از دو دهه قبل در جمهوری آلمان دموکراتیک حامل قدرت است.

·    دولت ما را تشکیل داده است.

·    کل خلق زحمتکش را حول خود متحد ساخته است.

·    طبقه کارگر به جامعه نوین، خطوط انسانی و کیفیت مبارزاتی خود را اعطا کرده است.»

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر