۱۴۰۰ خرداد ۱۳, پنجشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۰۰)

ناگفته‌هایی از زندگی فروغ فرخزاد منتشر شد 

میم حجری



۶۵۳۶

سنگ سخنگو

  سؤال این است که چرا درختان در پاییز به ریختن برگ های شان مبادرت می ورزند؟

درختان نیاکان ما هستند.
هر کارشان دلیل دارد.
چرا برگ درختان با شروع فصل سرد،
زرد و پژمرده می شود و می افتد؟
چرا شاخه ها لخت می شوند و به خواب می روند؟


۶۵۳۷

سنگ سخنگو

ایرانی جماعت
اهل خرافه و خیال اند و نه اهل تجربه و دانش تجربی
دلیل زرد گشتن و پژمرده گشتن برگ
تشنگی و گشنگی برگ است.
درست به همان سان
که
دلیل زرد گشتن روی کودکی و ضعف و مرگش
تشنگی و گشنگی او ست.
سؤآل دیگر:
چرا درخت برگ هایش را تغذیه نمی کند؟
چرا به مرگ از تشنگی و گشنگی وا می دارد؟

۶۵۳۸

سنگ سخنگو

فساد در مملکت ما عمدتا زائیده ی لیبرالیسم دولتی است
پژواک


سگ سخن جو

 

لیبرالیسم چیست؟

لیبرالیسم ایده ئولوژی بورژوازی انقلابی آغازین (کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و هولباخ و روسو و روبسپیر) بوده است
با شعار برنامه ای معروف :
(آزادی، برابری، برادری)

ج. ا.
مگر
نماینده لیبرالیسم است؟
از اواخر قرن ۱۹
بورژوازی لیبرال
در جهان حتی
حکم کیمیا دارد.
شاید در کرات آسمانی یافت شود.
یعنی
حتی در اروپا و امریکا
از بورژوازی لیبرال خبری نیست
چه رسد در جمکران.
بورژوازی جمکران
نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست.
مذهبی است
اهل حجاب و هجوم و حمله و قمه و قداره و عبا و عمامه و عوامفریبی و نعلین و شلاق و تازیانه و اسید و عذاب و تیرباران است

۶۵۳۹

سنگ سخنگو

  چرا درخت برگش را زرد و ذلیل می سازد و می اندازد؟

۶۵۴۰

سنگ سخنگو

روح الله هم از این وعده ها و خلایق خر شدند و رهبرش کردند

۶۵۴۱

سنگ سخنگو

شاخ و برگ درختان آب و غذا از کجا می گیرند؟

۶۵۴۲

سنگ سخنگو

در ام القرای اسلامی فساد بقدری عادی شده که مسولین تصور می کنند که باید آنرا کنترل کرد و نه ریشه کن.
حریف


سگ سخن جو

 

فرمولبندی مفهومی جالبی است:
کنترل فساد به عوض ریشه کنی آن

دلیلش اما چیست؟
چرا طبقات حاکمه امیدی به ریشه کنی فساد ندارند و به کنترل حتی المقدور آن بسنده می کنند؟
قبل از اندیشیدن به این مسئله
باید پرسید:
فساد چیست؟
فساد به انحراف معنوی یا اخلاقی از یک ایده‌آل گفته می‌شود.
منظور حریف از فساد
رشوه و اختلاس و غیره است.
منظور
استفاده مسئولین یا کارمندان دولتی از پست و مقام خود برای منافع شخصی است.

فساد به این معنی
خاص ج. ا. نیست.
همه اعضای طبقات حاکمه در جهان
در همه کشورها
کم و بیش
فاسدند.
تفاوت فی مابین
تفاوتی کمی است.
یکی مثل ترامپ و پوتین و چکمه و چارق
در عرض ۴ سال ثروت خود را ۴۰ برابر می کند و دیگری ۴ برابر.
فساد دو دلیل دارد:
الف
دلیل اوبژکتیو (عینی)
ب
دلیل سوبژکتیو (ذهنی، معرفتی، شخصی، شخصیتی، اخلاقی)

در نظامات جامعتی طبقاتی (عامل اوبژکتیو)
اعضای طبقات حاکمه و هیئت حاکمه اصلا
فکر و ذکری و هم و غمی جز انباشت ثروت و لذت ندارند.
در پارلمان های ممالک امپریالیستی
اتاق مخصوص لابی های کنسرن های امپریالیستی وجود دارد.
سیاستمداران و نمایندگان
نه
خادم خلق بی لابی
بلکه خادم طبقات حاکمه پر لابی اند.
به همین دلیل ریشه کنی
محال است
و
کنترل
رئال.

منظور از کنترل فساد
تعیین مالیات بر درامد است.
تعیین مالیات بر فساد است و بس.
دلیل سوبژکتیو فساد
خریت اعضای طبقات حاکمه و هیئة حاکمه است.
لاشخوری، بی شعوری و بی شخصیتی و بی فرهنگی آنها ست.

۶۵۴۳

سنگ سخنگو

فساد
دیری است که یکی از مدرن ترین و مد روزترین مفاهیم در مطبوعات و رسانه های امپریالیستی شده است.
اتحادیه امپریالیستی اروپا
دیروز
تصمیم گرفت که دادستانی مستقلی برای مبارزه با فساد تشکیل دهد
البته خیلی از دول اروپا از جمله سوئد و غیره و دول اروپای شرقی حاضر به تن در دادن بدان هم نشده اند.
اوپوزیسیون ج. ا.
هم
بسان سران ج. ا.
به تقلید از دول امپریالیستی
فساد را مد می کنند و هارت و پورت میکنند.
فساد
باید از دید دیگری تحلیل شود.
فساد را نباید در ارتشاء و اختلاس خلاصه کرد.
تار و پود جوامع طبقاتی را فساد فکری و فرهنگی و مالی و مادی و اتیکی و استه تیکی
فرا گرفته است.
بورژوازی مرتجع واپسین
همه ارزش ها و دستاوردهای مترقی بورژوازی انقلابی آغازین را به گور سپرده است
و در به در به دنبال مفهوم ارزشی می گردد تا عوامفریبی کند.

۶۵۴۴

سنگ سخنگو

آقا یا خانم زوزو :
آخه گوز به شقیقه چه ربط داره ؟
اگه حرف نزنی کسی نمیگه لالی
بشین سرجات سنگین تری ،
آره بابا جون
شکری
صلواة الله
 

سگ سخن جو

 

یعنی به نظر خانم و یا آقای شکری
کسی نباید ابراز نظر کند؟
همه باید برای هر ادعایی
لایک بزنند و هورا بکشند و الله و اکبر
فلانی رهبر بگویند؟
پوزه بند در بهشت سوسیال دموکرات لائیک
سیری چند؟

۶۵۴۵

سنگ سخنگو

بغض به همان اندازه طبیعی است که گریه و خنده و لبخند و نیشخند و نوشخند

۶۵۴۶

سنگ سخنگو

شهنار هماپور

به سلاخی عشق آمده بود.

در بهاری
که پرده ها آویزان بود
به تماشا نشسته بودیم
نمایش پشت نمایش

تهوع امان مان را بریده بود.

پشت به پرده ها کردیم
و
به رقص آتش خیمه شب بازی.

و
قناری خاموشی در کنج قفس
به عشق می اندیشید
که در چهار راه ها
به صلیب کشیده می شد.
در عبور فصل ها .

پایان


سگ سخن جو

 

 معنی تحت اللفظی:
آمده بود تا پوست از تن عشق برکند و دل و روده اش را بیرون ریزد.
در فصل بهار (فصل عشق)
پرده ها را پایین کشیده بودند و پشت سر هم نمایش می دادند.
نمایشات تهوع آور.

ما به پرده نمایش و به رقص آتش خیمه شب بازی
پشت کردیم.

قناری خاموشی هم در کنج قفس به عشق می اندیشید.
به عشقی که در چهار راه ها که معبر فصول سال بودند، به صلیب کشیده می شد.


۶۵۴۷

سنگ سخنگو

سؤال این است که چرا درختان در پاییز
به ریختن برگ های شان مبادرت می ورزند؟
چه حکمتی در این کردوکار است؟

سیاوش کسرایی
شعر زیبایی راجع به درخت سروده است که در کتب درسی ج. ا. هم است.
این شعر کسرایی
اما
مربوط به درخت مادی نیست.
چون
این شعر
شعری سوبژکتیو است و نه اوبژکتیو.
این شعر
مربوط به حزب توده است که به درخت تشبیه می شود.
درخت سمبلی برای حزب توده غرقه در خون و ممنوع است.
دلیل این احتیاط
هراس شاعر حزب توده از تفتیش خشن و خونین عقیده در کشور است.
سعدی هم شعری راجع به درختان دارد که
سوبژکتیو است و نه اوبژکتیو.
ایده ئولوژیکی است و نه علمی و عقلی.
برگ درختان سنز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است
معرفت کردگار.

اگر گوته
راجع به درخت شعر می سرود
شعری اوبژکتیو می سرود.
شعری علمی و عقلی و معرفتی می سرود.
تفاوت آسیای فئودالی با اروپای سرمایه داری از این قرار است.
به این ذلت فکری و فرهنگی باید خاتمه داده شود.
تا جامعه به هوش آید و رشد کند.
فروغ این مدرنیزاسیون هنری را آغاز کرده است.
مکانیسم درختان از چه قرار است؟
فونکسیون برگ چیست؟
درخت
مثل هر موجود زنده
تنفس و تغذیه میکند.
می خورد و می نوشد.
چگونه؟
 

۶۵۴۸

سنگ سخنگو


این دعاوی باید تحلیل شوند.
سطر به سطر،
واژه به واژه


۶۵۴۹

سنگ سخنگو

سعدی
مرا تو جان عزیزی و یار محترمی
به هر چه حکم کنی بر وجود من حکمی (داور هستی)

غمت مباد و گزندت مباد و درد مباد
که مونس دل و آرام جان و دفع غمی



۶۵۵۰

سنگ سخنگو


سؤال فرامرز
نشانه حواس پرتی او ست.
زحمتکشان شهر و روستا
هرگز تن به تمکین به اینان ندادند.
اینها به توده تحمیل می شوند.

برشت در ترس و نکبت رایش سوم
تجربه ای را نقل می کند.
حریفی خردل جلوی گربه می گذارد.
همدمش می گوید:
گربه خردل نمی خورد.
حریف می گوید:
چرا.
می خورد.
فقط باید فوت و فن خوراندن را فراگرفت.
بعد
خردل تند سوزناک را بر ماتحت گربه می مالد.
گربه از فرط درد
شروع به لیسیدن ماتحتش می کند.
حریف می گوید:
می بینی با چه اشتهایی نوش جان می کند؟


۶۵۵۱

سنگ سخنگو


قصهٔ شب

م. اینا


سقف خونم کاهگِلی
رو تپه های گِلی
رو پشت بوم گُل کاری
رنگ‌ گُلهای قالی
بوی صنوبر بوی کاج
یا بوی نون روی ساج
دور چراغ زنبوری
شبپره های شالی
بنفشه و غنچهٔ سبز
دُکمه به پیراهن ابر
خمیده بر مخمل شب
بنفشه های مخملی
ورق زدم‌ به صفحه ها
رُمان بر باد رفته ها
خط بزنم به خاطری
خط خورده های باطلی
گلدونی از پریوش و
یاس سفید لاله عباسی
یک قطره از شبنم و من
رو گونه‌ های اطلسی
شیشه ای از صبح پرند
شکسته بر سینهٔ سنگ
کنار طاقچه قاب عکس
عطر نفس های کسی
لالهٔ دامن سر مه ای
ستاره های نقر ه ای
فانوس و پت پت حیات
چُرت زدن های فانوسی
کنار میز حماسه ها
سفر به دور دست چرا
رستم و دیو نبرد یل
سروده های فردوسی

 

پایان
 

۶۵۵۲

سنگ سخنگو

 
تفاوت دستمزد با حقوق

۱
دستمزد به بهای نیروی کار کارگر اطلاق می شود.
به بهای کار تولدیدی بیواسطه

۲
حقوق به بهای کار تولیدی باواسطه و کار خدماتی و فکری و فرهنگی و هنری و غیره اطلاق می شود.

۳
در نتیجه،
دستمزد بگیری دال بر پرولتریت زحمتکشان است

۴
حقوق بگیری دال بر روشنفکریت زحمتکشان است.
حقوق بهای نیروی کار عمدتا فکری است.

۶۵۵۳

سنگ سخنگو

روضۀ مکشوف
یغمای جندقی

«سیدحسین‌نام ذاکر، دختری زینب‌نام را دوست می‌داشت. زینب هم به‌اقتضای کشش‌های محبت به سید التفاتی داشتند. مجلس روضه که برپا می‌شد، زینب روبه‌روی منبر می‌نشست که مقابل سید باشد. زینب برادری خیلی ناقلا و گردن‌قوی داشت؛در پهلوی منبر منزل می‌کرد و چشم از این دو مادرمرده برنمی‌داشت. سید بیچاره روضه می‌خواند؛ اشارت به زینب می‌کرد و می‌گفت: زینب جان! می‌دانم می‌خواهی دست به گردن حسینت درآوری اما از این شمر حرام‌لقمه می‌ترسی». 

(مجموعۀ آثار یغمای جندقی، به کوشش علی آل داوود، توس، ج۲، ص۲۴۱).


۶۵۵۴

سنگ سخنگو

کار برای سرگرمی نیست. 

کار معنای زندگی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر