درنگی
از
شین میم شین
آینه گر نقش تو بنمود راست
خود شکن اینه شکستن خطاست
خود شکن اینه شکستن خطاست
نظامی گنجوی
معنی تحت اللفظی:
اگر عکست در آیینه زشت است، آیینه مقصر نیست.
خودت زشتی.
فونکسیون آیینه انعکاس عینی مو به موی اشیاء و اشخاص است.
اگر می خواهی عکست زیبا باشد، باید خودت را زیبا کنی. زیبای من گریستنت چیست؟
زشتت اگر نماید
آیینه
زشتت اگر نماید
آیینه
بر خطا است.
سیاوش کسرایی
معنی تحت اللفظی:
تو زیبایی و نه زشت.
گریه ات بی دلیل است.
اگر آیینه تو را زشت منعکس می کند، تقصیر تو نیست.
تقصیر آیینه است.
سؤال اولا این بود
که
چرا سیاوش ضد ادعای خود را پیشاپیش ذکر می کند؟
شاید دلیلش این باشد
که
ادعای مخاطب سیاوش مبتنی بر ادعای نظامی گنجوی است.
نظامی گنجوی
مؤید مطلق انعکاس آیینه وار (شناخت حسی) است.
مخاطب سیاوش هم به دلیل زشتی صوری و ظاهری خود اشگ می ریزد و عملا ارزیابی نظامی گنجوی را قبول دارد.
سیاوش
میان موضع نظری نظامی گنجوی و موضع عملی مخاطب خود رابطه برقرار می کند.
شاید دلیلش این باشد
که
خود سیاوش به ادعای خود ایمان ندارد.
شاید
هدف سیاوش
دادن قوت قلب الکی و دل خوش کنکی به مخاطب بدبخت گریان است
کسب و کار سنتی ایرانی جماعت همین است:
دادن دلخوشی سوبژکتیو (الکی و دل خوش کنکی، خرکی، مصلحتی و میلی) به کسی.
سؤال دوم این بود
که
حق با کیست؟
در صحت ادعای نظامی گنجوی شکی نیست.
انعکاس آیینه وار و یا شناخت حسی
انعکاس و شناخت درستی است.
ضمنا
نتیجه تکامل میلیون ها ساله ارگان های حسی بشری و حتی نباتی و جانوری است.
اما
ادعای سیاوش هم بی اعتنا به دلیل او و نیت او،
غلط نیست.
برای اینکه آیینه فقط پدیده را، نمود چیزها را، ظاهر چیزها را منعکس می کند.
آیینه
هرگز نمی تواند ماهیت چیزها را، ذات چیزها و باطن افراد را منعکس کند.
این بدان معنی است
که
انعکاس آیینه وار و یا شناخت حسی
می تواند صحیح و درست باشد، ولی نمی تواند حقیقی باشد.
برای اینکه حقیقت در ماهیت و ذات و باطن چیزها و افراد است و نه در پدیده و ظاهر و نمود آنها.
می توان گفت
که
ادعای نظامی گنجوی
در زمینه ظاهر چیزها درست است
و
ادعای سیاوش
در زمینه باطن و ماهیت و ذات افراد و چیزها.
می توان گفت؟
خواهیم دید.
آیینه راست نیست
آیینه ها نی اند دگر چشم نکته بین
آیینه ها زبان خبر چینی اند و بس
آیینه ها نی اند دگر چشم نکته بین
آیینه ها زبان خبر چینی اند و بس
معنی تحت اللفظی:
انعکاس آیینه وار و شناخت حسی
دقیق و درست نیست.
آیینه نمی تواند چشم نکته بینی باشد.
آیینه ها شبیه خبرچینانند و بس.
مفهوم نکته بینی سیاوش
در تحلیل نهایی
به معنی انعکاس ماهوی و ذاتی و باطنی است.
مفاهیم نکته و نکته بین و غیره
در ادبیات فارسی
در ادبیات فارسی
باید مستقلا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
مفهوم خبر چینی سیاوش
هم دال بر سطحی و صوری و بند تنبانی بودن انعکاس آیینه وار و یا شناخت حسی است.
خبر چین
فقط می تواند الفاظی را که می شنود، به اربابش گزارش می دهد تا مزدی بگیرد و امرار معاش کند.
ولی نمی تواند لفظ مربوطه را «از صراحت بگذراند.» (لنین)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر