آلن بدیو
(زادهٔ ۱۹۳۷)
درنگی
از
شین میم شین خالد سول پور
۲
«بدیو»
شکست «کمون پاریس» یا «انقلاب اکتبر» در حصول و اجابت آن پرسش‌ها را در
بطن حوادث و روندهای تاریخی و شرایط موجود بررسی می‌کند و البته راه تحقیق و
نقد و بررسی مدام را همچنان باز می گذارد.
معنی تحت اللفظی:
کمون پاریس و انقلاب اکتبر
در نیل به حل مسائل فوق الذکر (برابری، اشتراک منافع انسانی، رهایی از قید مناسبات
مالکیت، رهایی از سلطه‌ی سرمایه و رفع تبعیض و استثمار) شکست خورده اند.
آلن بدیو
این شکست را در بطن حوادث و روندهای تاریخی و شرایط موجود بررسی می کند.
ضمنا
راه تحقیق و نقد و بررسی مداوم را باز می گذارد.
واقعا؟
اولین انقلاب پرولتری موسوم به کمون پاریس،
۷۰ روز عمر کرده است و تحت فشار تروریستی خونین از داخل و خارج سرکوب شده است.
ولی در این مدت کوتاه، گام هایی در راستای حل این مسائل ادعایی آلن بدیو برداشته است.
دومین انقلاب پرولتری موسوم به انقلاب سوسیالیستی کبیر اکتبر
این مسائل و هر مسئله دیگر مهمتر از اینها را حل کرده است.
شکست انقلاب اکتبر پس از ۷۰ سال
مسئله دیگری است که باید مورد تجزیه و تحلیل مارکسیستی ـ لنینیستی قرار گیرد.
این شکست اما ربطی به لاینحل ماندن مسائل کج و کوله فوق الذکر ندارد.
برای کسب اطمینان در این زمینه،
می توان نظری به قانون اساسی اتحاد شوروی انداخت
که
ترجمه اش را سایت نوید نو منتشر کرده است.
او شکست آزمون‌های قبلی را
همچون پایان یک دوره‌ی خاص از آزمون‌های فرضیه می‌داند و معتقد است که
همان‌طور که یک فرضیه با شکست‌های یکی دو باره‌‌ی آزمون‌ها باطل نمی‌شود،
سیاست رهایی‌بخش هم پس از شکست یک آزمون کمونیستی به پایان نمی‌رسد. معنی تحت اللفظی:
شکست کمون پاریس و انقلاب اکتبر
آزمون های فرضیه کمونیسم کذایی (کمونیسم علمی، مارکسیسم ـ لنینیسم) بوده اند.
آلن بدیو
دوره پس از شکست کمون پاریس و انقلاب اکتبر
را
پایان دوره خاصی از آزمون هایی از فرضیه کمونیسم کذایی می داند.
ولی از دید الن بدیو
این شکست ها در آزمون های فرضیه کمونیسم کدایی
به معنی بطلان فرضیه کمونیسم کذایی نیست.
یعنی
فرضیه، بی اعتنا به شکستش کماکان معتبر می ماند.
نتیجه اینکه سیاست رهایی بخش پس از شکست آزمون کمونیستی به پایان نمی رسد.
وقتی گفته می شود که آلن بدیو و خالد رسولپور،
دچار فقر مفهومی ترحم انگیزی اند،
به همین دلیل است.
حضرات
نه از تعریف مفاهیم فرضیه و تئوری خبر دارند و نه از تفاوت آندو.
فرضیه
پس از زده شدن به محک تجربه (آزمون و آزمایش)
یا رد و مردود می شود و یا به تئوری تبدیل می شود:
فرضیه
عمر کوتاهی دارد.
فرضیه تا زمانی زنده است که هنوز به محک تجربه (آزمون و آزمایش) زده نشده است.
اگر فرضیه ای از کوره آزمون (محک تجربه) سربلند بیرون آید، به تئوری علمی تبدیل می شود
و
اگر از کوره آزمون سربلند بیرون نیاید، بطلانش اثبات می شود و دور انداخته می شود و فرضیه و یا فرضیات دیگری تشکیل می یابند.
مارکسیسم ـ لنینیسم
اما
نه فرضیه، بلکه تئوری علمی بوده است.
به همین دلیل
از سوسیالیسم علمی و یا کمونیسم علمی سخن رفته است تا حسابش از سوسیالیسم اوتوپیکی (تخیلی) و یا کمونیسم اوتوپیکی جدا شود.
شکست کمون پاریس و انقلاب اکتبر
به دلیل فقر تئوریکی بوده است
و
نه به دلیل سربلند بیرون نیامدن کمونیسم علمی از کوره آزمون.
احزاب کمونیست اتحاد شوروی و اروپای شرقی
(به استثنای حزب کمونیست المان)
از درک مارکسیسم ـ لنینیسم عاجز بوده اند و مرتکب انحرافات و خطاها و خریت های خطیری شده اند که به شکست شان منجر شده است.
نظر هانس هاینتس هولتس هم همین است.
ما صعود و سقوط سوسیالیسم رئال را ترجمه و منتشر خواهیم کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر