درنگی
از
شین میم شین
گیسو به رخ مریز و ز درد این چنین متاب
دستی بر آر کاینه را واژگون کند
دستی بر آر کاینه را واژگون کند
معنی تحت اللفظی:
به عوض ریختن گیسو به رخ و بی تابی، آیینه را واژگون کن.
سیاوش
در این جمله، رهنمودی صد در صد ضد رهنمود نظامی گنجوی صادر می کند:
خود شکن، اینه شکستن خطا ست
حالا
دلیل ذکر پیشاپیش بیت شعر نظامی گنجوی روشن می شود.
این بدان معنی است که سیاوش انعکاس آیینه وار و شناخت حسی را تحقیر و رد می کند و ناقص و معیوب و مردود می یابد.
فرق هم نمی کند که سیاوش بضاعت دانش فلسفی و معرفتی ـ نظری لازم را داشته باشد و یا نداشته باشد.
آیینه را بیافکن تا رو به هم نهیم
باشد به دست خویش مداوای هم کنیم
معنی تحت اللفظی:
به عوض کلنجار رفتن با آیینه، دست در دست من بگذار تا در وحدت با هم به درد مشترک درمانی پیدا کنیم.
محتوای این رهنمود سیاوش
نه تئوریکی ـ معرفتی - نظری، بلکه اکتیویستی ـ پراتیکی (عملی) ـ مبارزاتی است.
وقتی به فقر فلسفی و معرفتی ـ نظری سیاوش اشاره شد، به همین دلیل بود.
سیاوش
الترناتیوی مارکسیستی برای انعکاس آیینه وار و شناخت حسی ندارد و نداند.
هدف و آماج سیاوش
ماهیگیری اکتیویستی از آب گلالود است:
جلب مخاطب به رزم مشترک برای درمان درد مشترک.
https://www.aparat.com/v/4JWbQ
شعر رزم مشترک
برزین آذرمهر
(جعفر مرزوقی)
همراه شو عزیز، همراه شو عزیز
تنها نمان به درد،
کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود.
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود.
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمیشود.
تنها نمان به درد، همراه شو عزیز
همرا شو، همراه شو
همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به درد، کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمیشود.
وان دست را که آینه دار ملال تو ست
زان پیش تر که مشت برآرد قلم کنیم
زان پیش تر که مشت برآرد قلم کنیم
معنی تحت اللفظی:
بیا، تا با هم، علاوه بر واژگون سازی آیینه، دستی را که آیینه دار ملال و زوال تو ست، قلم کنیم.
سیاوش
در این جمله، رهنمود سرنگونی سوبژکت آیینه دار را صادر می کند.
این اما به چه معنی است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر