۱۴۰۴ آبان ۳۰, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ر) رفتار گرائی (بیهیویوریسم) (۳)


پروفسور دکتر مانفرد بور

پروفسور گئورگ کلاوس

برگردان

شین میم شین

 

 

۱۳

·    در رابطه با این مسئله که موضوع واقعی پژوهش پسیکولوژیکی، بررسی واکنش های ارگانیسم نسبت به محیط زیست است، تمییزی در رفتارگرائی وجود دارد که به لحاظ فلسفی، به ویژه از نقطه نظر مسئله اساسی فلسفه، از اهمیت شایانی برخوردار است:

 

۱۴

·    به این مسئله که «آیا از روابط میان تحریک و واکنش (محیط زیست و رفتار) می توان نتیجه گرفت که شعور انسانی وجود دارد»، رفتارگرائی دو نوع پاسخ می دهد:

 

الف

·    به نظر زاشلی از رفتار انسانی نمی توان نتیجه گرفت که شعور وجود دارد و لذا استفاده از مفهوم شعور برای توضیح رفتار غیرعلمی خواهد بود.

 

ب

·    به نظر واتسون وجود شعور را نمی توان انکار کرد، ولی فرمولبندی احکام علمی راجع به شعور امکان ناپذیر است.

 

۱۵

·    هردوجریان رفتارگرائی به مسئله اساسی فلسفه اصولا پاسخ نادرست می دهند و به لحاظ معرفتی ـ نظری به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) می رسند.

 

·    مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی)  

 

 

اگنوستیسیسم

(ندانمگرایی)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8837

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8842

 

پایان

 

۱۶

·    با انکار وجود شعور از سوی رفتارگرائی، مسئله اساسی فلسفه بی موضوع می شود و همزمان عرصه شعور غیرقابل شناخت تلقی می گردد.

 

۱۷

·    اگر وجود شعور مورد انکار قرار نگیرد، اما علم ناتوان از فرمولبندی احکامی راجع بدان دانسته شود، در این حالت مسئله اساسی فلسفه اگرچه بی موضوع نمی شود،  ولی پاسخ بدان از موضع اگنوستیسیستی داده می شود.

·    (یعنی عملا پاسخ داده نمی شود. مترجم)

 

۱۸

·    نمایندگان مختلف رفتارگرائی متدها، تئوری ها و نتایج این طرز تفکر را به طور کلیشه ای (شماتیکی) به جامعه منتقل می کنند.

 

۱۹

·    بدین طریق، انسان (که با انکار شعور دیگر نمی تواند موجود شعورمندی تلقی شود) به مثابه سیستم اینپوت ـ آوت پوت قابل مانی پولاسیون، دستکاری و تحریف قلمداد می شود و از او موجود اجتماعی ئی سرهمبندی می شود که آرزوها و نیاتش با آرزوها و نیات طبقه حاکمه مطابقت دارند.

 

۲۰

·    بسیاری از تزها و متدهای روانشناسی گروهی، روانشناسی تبلیغاتی و امثالهم در کشورهای سرمایه داری مستقیم و یا غیرمستقیم بر طرز تفکر بیهیویوریستی (رفتارگرایی)  استوار شده اند.

 

۲۱

·    البته این امر مانع آن نمی شود که رفتارگرائی دارای عناصر علمی ـ متدئولوژیکی ارزشمندی باشد.

 

۲۲

·    از آنجا که رفتارگرائی صرفا بر شیوه های رفتاری عینی قابل مشاهده و قابل اندازه گیری ارگانیسم ها متکی است، به مخالف اصولی هرگونه گمانورزی عرفانی راجع به هدفگرائی ارگانیسم ها، قوای حیاتی مرموز و امثالهم مبدل می شود.

 

۲۳

·    رفتارگرائی رفتار حیوانات را بر مبنای مدل تحریک ـ واکنش مورد بررسی قرار می دهد.

 

۲۴

·    به زبان سیبرنتیکی می توان گفت که رفتارگرائی متد اینپوت ـ آوت پوت را مورد استفاده قرار می دهد.

 

·    مراجعه کنید به متد جعبه سیاه

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر