آلن بدیو
(زادهٔ ۱۹۳۷)
درنگی
از
شین میم شین خالد سول پور
برای
فهم بهتر «فرضیهی کمونیسم» بدیو،
باید حتماً نظریهی «رخداد» او را
شناخت.
بالاتر هم چند بار این اصطلاح به کار رفت.
در این مورد البته بسیار
نوشتهاند و این اصطلاح دیگر به فرهنگ لغات انسان معاصر راه یافته، اما
توضیحی مختصر در اینجا بد نیست.
«بدیو»
میگوید:
در جهان هیچ «کلّ واحد»ی وجود ندارد.
آنچه هست، مجموعهای از
چیزهای گوناگون و پراکنده است.
هر جامعه یا هر نظم فکری،
این کثرت را در
قالب یک «وضعیت» سازمان میدهد و وانمود میکند که همهچیز هماهنگ و کامل
است.
اما در هر وضعیت، همیشه چیزی وجود دارد که در این نظم جایی ندارد و
دیده یا بازنمایی نمیشود.
«رخداد»
لحظهای است که این خلاء یا غیاب سر
برمیآورد و نظم موجود را میگسلد.
«رخداد»
قابل پیشبینی یا برنامهریزی
نیست.
ناگهان اتفاق میافتد و نگاه ما به جهان را دگرگون میکند.
انقلابها، کشفهای علمی، آثار بزرگ هنری یا تجربهی عشق
همگی میتوانند
«رخداد» باشند.
«رخداد»
آغاز یک مسیر تازه است.
یعنی تولد حقیقتی جدید که
پیشتر در چارچوب نظم قدیم جای نمیگرفت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر