رخشنده اعتصامی
(۱۲۸۵ – ۱۳۲۰)
معروف به پروین اعتصامی
درنگی
از
خواه دشمن بود خائن، خواه دوست
معنی تحت اللفظی:
با سخن، خود را نمی بایست باخت
خلق را از کارشان باید شناخت
معنی تحت اللفظی:
فریب حرف این و آن را نباید خورد.
به عمل افراد باید توجه داشت.
پروین در این بیت شعر،
دیالک تیک پراتیک و تئوری
را
به صورت دیالک تیک کار و سخن بسط و تعمیم می دهد و بسان مارکسیستی،
نقش تعیین کننده را از آن پراتیک (کار) می داند.
غیر، تا همراه و خیراندیش تو ست
صد ره ار بیگانه باشد، خویش تو ست
معنی تحت اللفظی:
بیگانه ای که همراه و خیرخواه تو ست، صدها بار بهتر از خویشاوند تو ست.
پروین در این بیت شعر،
دیالک تیک آشنا و بیگانه (دوست و دشمن)
را
بسان مارکسیستی از نو تعریف می کند.
دوست و دشمن در این بیت شعر پروین
بنا بر محتوای ماهوی اش تعریف و تعیین می شود و نه بنا بر شجره و تبار و غیره خانوادگی و قبیله ای و طایفه ای و فئودالی و اشرافی.
معیار مودت (دوستی)
همراهی و خیرخواهی است.
بی اعتنا به خویشاوندی.
این اندیشه پروین
اگر شاهکار نیست، چیست؟
خویش بد خواهی، که غیر از بد نخواست
از تو بیگانه است، پس خویشی کجاست؟
معنی تحت اللفظی:
خویشوندی که بدخواه کسی باشد، بدتر از بیگانه برای او ست.
چه رسد به اینکه خویشاوند باشد.
پروین در این بیت شعر،
فاتحه ای بر دیالک تیک فئودالی آشنا و بیگانه می خواند
و
نقش تعیین کننده در دیالک تیک پدیده و ماهیت را از ان ماهیت می داند
و
خویشاوند بدخواه را بدتر از بیگانه خیرخواه می داند.
مارکس هم اگر به جای او بود،
همین موضع مارکسیستی را می گرفت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر