پرویز ثابتی
(۱۳۱۵)
درنگی
از
میم حجری
حسام امیری
پرویز ثابتی
احمدرضا احمدی را نویسندهای بیخطر و بیآزار میخواند.
محتوای سیاسی این نظر ثابتی در تحلیل نهایی درست است.
احمدرضا احمدی
شاعر بیشعوری بوده است
و
تلاش های فروغ فرخزاد در هدایت و تربیت او، بی ثمر مانده اند.
شعر احمدرضا احمدی
عاری از اندیشه است
و
چه بسا ضد علمی و ضد واقعی (ایرئال) و ضد عقی (ایراسیونال) است.
درنگی
در نامه فروغ به احمدرضا احمدی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12892
درنگی در دعاوی احمدرضا احمدی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13004 پرویز ثابتی
تقریبا هر کس را که نقد میکند
همچون بازجویی با انصاف
در چند عبارت ضمنی او را ستایش هم میکند.
حسام امیری
از دیالک تیک تئوری و متد بی خبر است.
به همین دلیل
به عوض تحلیل مارکسیستی تئوری و متد پرویز ثابتی به حرفه او و تأیید و تکذیب او گیر می دهد.
اگر حسام امیری قبل صدور حکم سوبژکتیو راجع به ثابتی،
افکار او را ذکر می کرد،
می شد محاسن و معایب مربوطه را کشف و افشا کرد.
مثال:
رسیدن پرویز ثابتی به نبوغ ابراهیم گلستان، نشانه نادانی او ست.
برای اینکه تحقیر و تمسخر انقلاب ضد فئودالی سفید در «اسرار گنج دره گنجی» نشانه عقب ماندگی فکری ابراهیم گلستان بوده است و نه نشانه نبوغ او.
در غیر این صورت ارتجاع فئودالی مخالف انقلاب سفید را باید مظهر تبوغ قلمداد کرد.
بی خطر نامیدن احمدرضا احمدی توسط پرویز ثابتی نیز نشانه کوته اندیشی و انفعالی اندیشی او ست.
پرویز ثابتی می بایستی احمدرضا احمدی را خر محسوب دارد و نه بی خطر.
برای اینکه شعرش به خرافه سرشته است.
انتشار خرافه در البسه شعر
در دوره بحرانی پس از پیروزی انقلاب سفید
به عوض روشنگری و دفاع از دستاوردهای آن،
بدترین خطر و خرابکاری است.
جون چنین شعری به طویله سازی جامعه و به تضعیف مواضع انقلاب ضد فئودالی منجر می شود.
این البته بدترین خطا و خریت رژیم انقلاب سفید بوده است:
هراس از روشنگری علمی و انقلابی.
تحریم کتاب ، تعقیب و تعذیب اهل علم و انقلاب، تحسین و تجلیل علمای ضد علم و فن و فلسفه و فرهنگ از قبیل ناصر مکارم شیرازی و غیره.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر