۱۴۰۴ آذر ۴, سه‌شنبه

آلن بدیو کیست و خالد رسولپور در پی چیست؟ (۱۷)

   آلن بدیو نویسنده کتاب راهنمای نازیبایی شناسی | ایران کتاب 

آلن بدیو

 (زادهٔ ۱۹۳۷)

درنگی 
از
 شین میم شین 
 
خالد سول پور
  
«فرضیه‌ی کمونیسم» 
هر بار در قالبی تازه ظهور خواهدکرد.
 آن‌چه پایدار است، خود ایده‌ی برابری و اشتراکی است که می‌تواند در شکل یک «رخداد» به تاریخ بازگردد.
 
 
 معنی تحت اللفظی:
فرضیه کذایی کمونیسم
 (آلترناتیومفهوم آلن بدیو برای کمونیسم علمی، مارکسیسم ـ لنینیسم)
مثل  بعضی از جانوران، مرتب فرم (مثلا رنگ و شکب و شمایل) عوض می کند.
اما محتوای فرضیه کذایی کمونیسم، یعنی ایده برابری و اشتراکی،
 می تواند به صورت رخدادی به تاریخ برگردد.

این بدان معنی است که فرضیه کذایی کمونیسم، مثل هر چیز دیگر، دیالک تیکی از فرم و محتوا ست.
محتوای فرضیه کذایی کمونیسم را ایده برابری و اشتراکی تشکیل می دهد که به صورت رخدادی، مادیت می یابد. (جامه عمل می پوشد.)

این عینا و عملا و منطقا و نظرا
بدان معنی است که رخدادها فرم فرضیه کذایی کمونیسم را تشکیل می دهند:
می توان گفت که الن بدیو دیالک تیک فرم و محتوا (از ماتریایلسم دیالک تیکی) را به صورت دیالک تیک ایده برابری و اشتراکی ـ رخدادها بسط و تعمیم می دهد.
ایده برابری و اشتراکی
چیزی فکری است.
در حالیکه رخدادها، چیزهای مادی و جامعتی و عملی اند.
 
این بدان معنی است که ایده ثابتی به صور مختلف جامه عمل می پوشد.
در قاموس آلن بدیو و خالد رسول پور
ایده ثابت می ماند، ولی جامه عمل پوشی اش مرتب تغییر می کند.

ایده برابری و اشتراکی
به صورت مداین فاضله افلاطونی و اونی و فوریه ای و سن سیمونی و مارکسی و انگلسی و لنینی و استالینی و مائوئی و غیره،
در کمون پاریس و انقلاب اکتبر و انقلاب چین و غیره جامه عمل می پوشد.
آلن بدیو و خالد رسول پور
فرضیه کذایی کمونیسم 
را
در ایده برابری و اشتراکی خلاصه می کند.
 
این بدان معنی است
که
کمونیسم علمی و یا مارکسیسم ـ لنینیسم
تا حد اوتوپی ئی (مدینه فاضله ای) تنزل داده می شود و سلب فلسفیت و علمیت و نظریت می شود.
 
همین تصور خرکی و ساده لوحانه و استحقاری (تحقیری) و تحریفی راجع به کمونیسم علمی (مارکسیسم ـ لنینیسم)   
در احزاب و دار و دسته های چپنما و چپ رواج وسیع دارد.
حضرات دچار فقر مفهومی و فقر فلسفی شرم انگیز و ترحم انگیزی اند
و
خیال می کنند که  کمونیسم علمی و یا مارکسیسم ـ لنینیسم
سودای دیگری جز عدالت اجتماعی کذایی ندارد و کمونیست ها (مارکسیست ـ لنینیست ها)
کسب و کاری جز عوامفریبی و نوچه گیری و تشکیل سیاهی لشگر ندارند.
 
 وظیفه‌ی امروز ما، 
نه تکرار و دلبستگی نوستالژیک به تکرار شکل‌های شکست‌خورده‌ی پیشین، بلکه پاسداری از امکان «رخداد» تازه است.
 
این رهنمود نهایی آلن بدیو ست:
دیگر نباید حرفی از کمون پاریس و باکو و انقلاب اکتبر و غیره زده شود.
دیگر نباید به تحلیل مارکسیستی (فلسفی ـ علمی) از آنها پرداخته شود و از ضعف های نظری و عملی درس عبرت گرفته شود و انتقاد از خود و اسلاف خود صورت گیرد.
فقط و فقط باید از امکان رخداد دیگری پاسداری خرکی و کورکورانه و ارادی و سوبژکتیو به عمل آید.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر