سعدی
تعلق حجاب است و بی حاصلی
چو پیوندها بگسلی، واصلی
معنی تحت اللفظی:
پیش شرط وصل به یار (حق)، گسستن پیوندها و تعلقات به غیر از پیوند با یار و تعلق به یار است.
برای اینکه تعلقات دیواری در راه وصل اند.
غلام همت آنم، که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزاد است
معنی تحت اللفظی:
زنده باد نداشتن تعلق به چیزی.
دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه
یک بیت از این قصیده به از صد رساله بود.
معنی تحت اللفظی:
ارج و ارزش بیتی از غزل حافظ در مدح شاه بیشتر از صد رساله است.
سؤال این است
که
آیا کسی که از «رنگ هر تعلق آزاد» است، قصیده و غزلی در مدح شاهی می سراید؟
قسم به قمر بنی هاشم را بپذیریم و یا دم خروس را؟
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
معنی تحت اللفظی:
نعمات حاجی قوام ما شامل حال دریای سبز رنگ فلک و کشتی هلال ماه است.
حافظ
در این بیت غزل
آسمان را به دریا و هلال ماه را به کشتی تشبیه می کند.
ضمنا
به مبالغه در بذل و بخشش حاجی قوام مبادرت می ورزد.
برای چه؟
کسی که غلام همت کسی است که آزاد از هر چیزی است که رنگ تعلق پذیرد، دست به خ. مالی اغراق آمیز این و آن می پردازد؟
این آیا بدان معنی نیست که حضرت حافظ بیش از هر کس دیگر،
اهل تزویر و ریا ست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر