۱۴۰۴ آبان ۱۹, دوشنبه

درنگی در ۱۱ قاعده عوامفریبانه رسانه‌های امپریالیستی در مورد نسل‌کشی اسرائیل (۶)

   
 

برنارد_لانگلوا 

ژورنالیست سیاسی فرانسوی،
   ۱۱ قاعده عوامفریبانه رسانه‌های غربی (امپریالیستی)
در مورد نسل‌کشی اسرائیل:

درنگی

از 

میم حجری

 

۱۱ قاعده عوامفریبانه رسانه‌های غربی (امپریالیستی)  در مورد نسل‌کشی اسرائیل:

 اصل شماره ۵:
 فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها اجازه ندارند سربازان اسرائیلی را اسیر کنند، 

حتی

 اگر تعدادشان بسیار کم باشد و از سه نفر تجاوز نکند.

اصل شماره ۶:
اسرائیلی‌ها حق دارند افراد را بربایند؛
 می‌توانند هر تعداد فلسطینی که می‌خواهند (حدود ۱۰,۰۰۰ زندانی، از جمله ۳۰۰ کودک) را بگیرند.
هیچ محدودیتی وجود ندارد.
 نیازی به اثبات جرم افراد ربوده‌شده نیست.

کلمه جادویی "تروریست" کافی است.

برنارد_لانگلوا

 در رابطه با جانبداری بی شرمانه رسانه های امپریالیستی از اسرائیل

و

بی اعتنایی بی رحمانه به ساده ترین حقوق خلق فلسطین

 حق دارد.

 ولی

این مقایسه او ساده لوحانه است.

خلق فلسطین

فقط معصوم و مظلوم و منفعل نیست.

هر طفل فلسطینی، چریک دلاوری است.

چریکی مسلح به پاره سنگ و پرخاش.

خلق فلسطین

در مقاومت و مبارزه بر ضد اسرائیل، سنگ تمام گذاشته و می گذارد.

اتهام واژه «تروریسم» در ادبیات امپریالیستی 

محتوای مثبت و  انقلابی دارد.

و گرنه می بایستی بر پیشانی دولت اسرائیل و ارتش اسرائیل و تک تک سران اسرائیل 

مهر تروریست بکوبند.

اسرائیل

فکر و ذکر و هم و غمی جز ترور نداشته است و ندارد.

ترور 

اما

نشانه فقر فلسفی تروریست است.

ترور

کنترا پرودوکتیو است.

ترور

فاجعه است و نه راه حل.

ترور

نه به حل اختلافات، بلکه به لاینحل گشتن آنها منجر می شود.

به همین دلیل

اسرائیل در مقیاس جهانی 

رسوا و منفور و بی آبرو شده است.

توسل به ترور

نشانه ضعف است و نه نشانه قوت.

توسل به ترور

نشانه ضعف مادی و فکری است.

توسل به ترور

نشانه رسیدن تروریست به نیهلیسم اخلاقی است.

مؤسس و مبلغ سرسخت نیهلیسم اخلاقی 

نیچه بوده است.

تجاوز جنسی به زندانیان فلسطینی و حتی به زنان اسرائیلی در «جبهه»

دال بر صحت این ادعا ست. 

ترور همنوع

در تحلیل نهایی

ترور خویشتن خویش هم است.

رسیدن مجانین اسرائیل به تئوری حجتیه (جهنم کردن جامعه  و جهان برای تسریع ظهور منجی موعود) نتیجه افتادن و برخاستن دیرمان سران اسرائیل با ترور است.

توجیهی تئوریکی ـ تئولوژیکی برای تداوم تروریسم است.

ما اینجا با دیالک تیک پراتیک ترور و تئوری ترور سر و کار داریم:
تئوری ترور از پراتیک ترور نشئت می گیرد

و

به

توجیه تئوریکی ـ تئولوژیکی ترور و تروریسم منتهی می شود.

ما شاهد توسعه شتابان خریت و خردستیزی در جهان اسیر سرمایه ایم.

خرد

در رسانه های امپریالیستی

چیزی منفور و مفهور و مهجور است

و

خریت و خردستیزی و خونریزی

چیزی مطلوب و مثبت و فخرانگیز.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر