رفرم و انقلاب
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
یدالله سلطانپور
انقلاب می گوید:
«من بودم، هستم و خواهم بود!»
لوکزمبورک ـ لیبکنشت
ایدئولوژی رفرمیسم
به انجام تغییرات در چارچوب سیستم موجود قناعت می کند
و
به این توهم دل می بندد که بدین طریق می توان معایب و نواقص موجود را از بین برد،
معایب و نواقصی که ذاتی سیستم به مثابه کل و به عنوان سیستم اند.
ایدئولوژی رفرمیسم
بدین طریق به حفظ سیستم کمک می کند.
نه رفرم ها، بلکه ایدئولوژی رفرمیسم است که به تحکیم و تثبیت اوضاع منجر می شود.
زیرا ایدئولوژی رفرمیسم اراده انقلابی توده ها را فلج می کند و چه بسا ـ حتی ـ به توجیه سرکوب حرکات انقلابی می پردازد.
۱
· تعییرات هر سیستم پس از تدارک طولانی صورت می گیرند.
۲
· بلافاصله بعد از تحول انقلابی، نوبت به برداشتن گام های اصلاحی (رفرم) کوچک بیشماری می رسد، تا سیستم با شرایط حیاتی دمساز شود.
۳
· این گام ها اولین نشانه گذار هستند، به شرط اینکه آنها به مثابه محرکه ای برای تغییرات بعدی تلقی شوند و به کار گرفته شوند.
۴
· این بدان معنی نیست که رفرم ها زاید اند و یا حتی به دلیل اینکه به تثبیت موقتی جامعه منجر می شوند، نامطلوب اند.
۵
· چنین نتیجه گیری چپروانه افراطی غلط، دیالک تیک کمیت و کیفیت را فراموش می کند.
۶
· کیفیت جدید، یعنی فرم سازمانی ـ سیاسی مناسبات تولیدی در اثر پهبانگ در قلب جامعه کهنه پدید نمی آید.
۷
· تغییرات کوچک بیشماری در وحدت و یکپارچگی سیستماتیک جامعه کهنه شکاف می اندازند و سوراخ سوراخش می کنند.
۸
· به عبارت دیگر، کمیتی (مجموعه ای) از ضربات، در نقطه ای به جهش کیفی نوین منجر می شوند.
۹
· پیوست و گسست دو طرف روند واحدی اند.
۱۰
· جهش و یا گسست ـ اما ـ «به طور خود به خودی» صورت نمی گیرد.
۱۱
· جهش و یا گسست به سوبژکت های عمل کننده نیاز دارد.
۱۲
· سوبژکت هائی که خواهان جهش و گسست اند، آن را به پیش می رانند و تحقق می بخشند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر