۱۳۹۲ اسفند ۸, پنجشنبه

شهر خالی نیست

گل ختمی

محمد زهری
(1305 ـ 1373)
گلایه
گلایه (۱۳۴۵)

شیرخِشت یا شیرخشک، 
گیاهی از جنس گیاهان چوبدار از خانواده گل سرخ
شیرخشت گیاهی است پایا به ارتفاع ۳ تا ۸ متر.
پوست آن خاکستری مایل به سیاه و گل صورتی در حاشیه سرخ رنگ دارد  
شفت آن مدور و گویچه ‌ای شکل است.
از این گیاه برای ازبین بردن زردی در نوزادان استفاده می‌شود.
شیرخشت به عنوان یک ملین خوب، تب ‌بر و ماده خنک‌ کننده 
در طب سنتی ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ابن‌سینا  
در کتاب خود تحت عنوان «قانون»  راجع به شیرخشت می نویسد:
«شیرخشت یا شیرخشک شبنمی است که در هرات بر درخت بید و گون کتیرا می ‌نشیند.
دارای مزاج معتدل است.
دارای اثر مسهلی و دیگر خواص مشابه ترنجبین، 
ولی از آن قوی ‌تر است و خاصیت زداینده دارد.»

·        دست ِ بادی ـ گرچه ـ جام جان تهی کرد از شراب پاک اطمینان
·        تا سلامت مانده جام جان،
·        باز هم لبریز باید شد
 
·        ابرهای تازه را با ابرهای کهنه باید بست
·        بعد باران خواست
 
·         از زمین ـ آنگاه ـ چشم مخملی از سبزه یا آیینه ای از چشمه ساری داشت،
·        تا توان از سینه ی خار بیابان، شیرخشت عافیت دوشید
·        از سر ِ دیوار باغی، برگ بیدی چید
·        یا گل خطمی، به دامن ریخت


·        باز باید دست را با دست های دیگران پیوست
·        تا غروب کوچه، بازی کرد
·         با کبوترها، پیام از آسمان آورد
·        طاق ایوان را پناه ِ بی پناهی پرستو ساخت

*****

·        باز هم لبخند باید شد
·        گرچه شهر از زهرخند ِ دشمنی، تلخ است،
·        شهد باید شد،
·        گوارا شد

·        دوست را باید میان خیل ِ دشمن، یافت
·        همنفس، همراه باید شد
·        با هزاران مشعل، از چنگال ِ شب باید رهایی جست

*****
·        شهر خالی نیست
·         گوش باش، آواز می آید از آن خانه
·         همزبانی، همدلی را می سراید
·        گوش باش!

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر