۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

سیری در جهان بینی نمایندگان آنارشیسم (1)

 آورام نوآم چامسکی (1928)  
فیلسوف آنارشیست
زبانشناس
تئوریسین امریکائی
روانشناسی زبان
از نقادان  سیاست خارجی امریکا
استاد دپارتمان فلسفه و زبانشناسی در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست

سرچشمه:
صفحه فیسبوک  خسرو گلستانی  
تحلیلی از شین میم شین
 
در صنعت تلویزیون مدل غرب، مانند هر رسانه دیگری می توان از دو اصطلاح «محتوا» و «وقت پرکن» استفاده کرد.
محتوای اصلی این رسانه برخلاف آنچه مردم می پندارند، برنامه هایش نیست، بلکه همان تبلیغات هر چند یک دقیقه تجاری اش است
و قسمت وقت پر کنش مثلا یک برنامه مسابقه ماشین سواری است
تا تماشاچی را مشغول دیدن نگاه دارد تا زمان تبلیغات بعدی فرا رسد.
پس همه تلاش بر تبلیغات متمرکز است.
قسمت وقت پر کن برای آن است که شما را به دیدن رسانه و محتوای تبلیغاتی آن علاقه مند نگاه دارند.
اما مقصود از تبلیغات این است که مردم را به مخلوقاتی تبدیل کنند که هدف عملی و اصلی شان در زندگی این باشد که تا ته پنج کارت اعتباری خود را خرج کنند و هیچ توجهی به آنچه در جهان اطراف شان می گذرد، نکنند و اجازه دهند تا سرمایه سالارها هرکاری را دل شان خواست بدون هیچ مداخله و مزاحمتی انجام دهند.
نوام چامسکی
·        ما برای آشنائی با جهان بینی نمایندگان آنارشیسم به تجزیه و سپس تحلیل همین نقل قول از چامسکی می پردازیم.

1
در صنعت تلویزیون مدل غرب، مانند هر رسانه دیگری 
می توان از دو اصطلاح «محتوا» و «وقت پرکن» استفاده کرد.

·        از  مفهوم «وقت پرکن» در همین جمله اول می توان به بیگانگی چامسکی با گنجینه مفهومی فلسفه کلاسیک بورژوائی (کانت و فیشته و غیره)  پی برد، چه رسد به گنجینه مفهومی غول های  فلسفی بزرگی از قبیل هگل و مارکس و انگلس و لنین.
·        چامسکی درک درستی از مقوله فلسفی محتوا ندارد.
·        چون مفهوم تق و لق و نادقیق و من درآوردی «وقت پرکن» خود مشمول مقوله فلسفی «محتوا» می شود .
·        یعنی یکی از زیرمفاهیم مقوله محتوا ست.

·        (واژه «زیرمفهوم» را به تقلید از واژه ریاضی «زیرمجموعه»  می سازیم.)   

2
محتوای اصلی این رسانه برخلاف آنچه مردم می پندارند،
برنامه هایش نیست.

·        چرا و به چه دلیل برنامه های رسانه ها محتوای آنها را تشکیل نمی دهند؟

·        وقتی از ضرورت مبرم درک دیالک تیک عینی سخن می رود، منظور همین است:
·        بدون ساز و برگ معرفتی دیالک تیک نمی توان حرف این و آن را و حتی حرف دهن خود را درک کرد.
·        مقوله فلسفی محتوا همیشه با مقوله فلسفی فرم در رابطه تنگاتنگ و ناگسستنی قرار دارد:
·        رسانه ها هم مثل چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای مختلف دیگر دیالک تیکی از فرم و محتوا هستند:
·        رسانه تلویزیون از دیالک تیک تلویزیون (فرم) و برنامه های آن (محتوا) تشکیل می یابد.
·        خود برنامه ها نیز به همان سان، دیالک تیکی از فرم و محتوا هستند:
·        شوی تلویزیونی (فرم) و مباحث و مسائل مطروحه (محتوا)         

3
محتوای اصلی این رسانه برخلاف آنچه مردم می پندارند،
برنامه هایش نیست، بلکه همان تبلیغات هر چند یک دقیقه تجاری اش است.

·        برای درک ترفند عوامفریبانه و شاید هم خودفریبانه ی ضمنی چامسکی باید به فرمولبندی او دقت کرد:
·        منظور از محتوای اصلی رسانه و هر چیز دیگر چیست؟

4

·        برای درک این مقوله بهتر است نمکدانی را که در روی میز قرار دارد، در نظر بگیریم:
·        فرم مثلا استوانه ای نمکدان در رابطه دیالک تیکی با محتوای آن (مظروف) قرار دارد.
·        محتوای نمکدان اما از مولکول های سدیم کلرید، ید و املاح دیگر در مقادیر بسیار ناچیز تشکیل می شود.
·        محتوای اصلی نمکدان را مولکول های سدیم کلرید (نمک) تشکیل می دهند.

·        مارکس در اثر خود تحت عنوان «سرمایه» برای تفهیم این مسئله از ترکیب دو دیالک تیک فرم و محتوا و دیالک تیک نمود و ماهیت، دیالک تیک مرکبی را پدید می آورد:
·        دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی را.

·        محتوای ماهوی نمکدان را نمک تشکیل می دهد.
·        محتوای نمکدان اما علاوه بر نمک، ید و املاح معدنی دیگر را هم شامل می شود.
     
5
 محتوای اصلی این رسانه برخلاف آنچه مردم می پندارند،
برنامه هایش نیست، بلکه همان تبلیغات هر چند یک دقیقه تجاری اش است.

·        بزعم چامسکی محتوای اصلی (ماهوی) رسانه ها را تبلیغات تجاری تشکیل می دهند.

·        عوامفریبی که نباید شاخ و دم داشته باشد.
·        عوامفریب هم که نباید کفتر از کلاه لگنی جادو کند.
·        دیری است که بهترین عوامفریبان از علمای امپریالیسم تشکیل می یابند.

·        تبلیغات تجاری یکی از عناصر تشکیل دهنده محتوای رسانه ها ست و نه محتوای اصلی و ماهوی آنها.

·        از چامسکی و دیگر عوامفریبان چه پنهان که رسانه های امپریالیستی تا قبل از شکست سوسیالیسم واقعا موجود عمدتا خالی از تبلیغات تجاری بوده اند.
·        حتی هنوز هم تعدادی از کانال های تلویزیونی و شاید هم رادیوئی و غیره از هر گونه تبلیغات تجاری و غیره خالی اند.

·        فلاسفه توده های مولد و زحمتکش در زمینه محتوای رسانه ها پژوهش های رئالیستی و علمی دقیقی تهیه و منتشر کرده اند.
·        ما خود نیز می توانیم با زیر ذره بین تحلیل قرار دادن رسانه ها به محتوای اصلی و یا ماهوی آنها پی ببریم.

·        محتوای اصلی رسانه ها ایدئولوژیکی است و به تشکیل نظر (ماینونگزبیلدونگ) معروف است.

·        خود تشکیل نظر حاوی فرم ها، ترفندها و موضوعات متنوع و مختلف است.
       
6
 محتوای اصلی این رسانه برخلاف آنچه مردم می پندارند،
برنامه هایش نیست، بلکه همان تبلیغات هر چند یک دقیقه تجاری اش است.

·        اما تبلیغات تجاری چند دقیقه ای برای چیست؟

·        از چامسکی و شرکاء چه پنهان که همین تبلیغات تجاری گره گاه پیوند طبقه حاکمه و ایدئولوژی طبقه حاکمه است:
·        با سرازیر گشتن مبالغ هنگفتی از سوی شرکت ها، صنایع و مؤسسات سرمایه داری به رسانه ها به بهانه تبلیغات تجاری، هم پیوند مادی میان طبقه حاکمه و کارگزاران ایدئولوژیکی اش تصریح می شود،  هم تحکیم می یابد و هم توسعه داده می شود.

·        ضمنا دیکتاتوری طبقه حاکمه بر رسانه ها تأمین می گردد:
·        کسی که نان سفره عمله و خدمه ایدئولوژیکی را عرضه می کند، محتوای طبقاتی برنامه های رسانه ها را هم دیکته می کند.

·        به همین دلیل عینگرائی (اوبژکتیویته) و بی طرفی عمله و خدمه رسانه ها از بین می رود و جای خود را به جانبداری ارگانیک از منافع تاکتیکی و بویژه استراتژیکی ـ دراز مدت طبقه حاکمه  می دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر