آورام نوآم چامسکی
(1928)
فیلسوف آنارشیست
زبانشناس
تئوریسین
امریکائی
روانشناسی
زبان
از نقادان سیاست خارجی امریکا
استاد دپارتمان
فلسفه و زبانشناسی در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست
سرچشمه:
صفحه فیسبوک خسرو گلستانی
تحلیلی از شین میم شین
شما
را به دیدن رسانه و محتوای تبلیغاتی آن علاقه مند نگاه دارند.
اما مقصود از تبلیغات این است که مردم را به مخلوقاتی تبدیل کنند که
هدف عملی و اصلی شان در زندگی این باشد که تا ته پنج کارت اعتباری خود را خرج کنند
و هیچ توجهی به آنچه در جهان اطراف شان می گذرد، نکنند و اجازه دهند تا سرمایه
سالارها هرکاری را دل شان خواست بدون هیچ مداخله و مزاحمتی انجام دهند.
نوام چامسکی
نوام چامسکی
·
ما برای آشنائی با جهان بینی نمایندگان
آنارشیسم به تجزیه و سپس تحلیل همین نقل قول از چامسکی می پردازیم.
·
از مفهوم «وقت پرکن» در همین جمله اول می توان به
بیگانگی چامسکی با گنجینه مفهومی فلسفه کلاسیک بورژوائی (کانت و فیشته و غیره) پی برد، چه رسد به گنجینه مفهومی غول های فلسفی بزرگی از قبیل هگل و مارکس و انگلس و
لنین.
·
چامسکی درک درستی از مقوله فلسفی محتوا
ندارد.
·
چون مفهوم تق و لق و نادقیق و من
درآوردی «وقت پرکن» خود مشمول مقوله فلسفی «محتوا» می شود .
·
یعنی یکی از زیرمفاهیم مقوله محتوا
ست.
·
(واژه «زیرمفهوم» را به تقلید از
واژه ریاضی «زیرمجموعه» می سازیم.)
·
چرا و به چه دلیل برنامه های رسانه
ها محتوای آنها را تشکیل نمی دهند؟
·
وقتی از ضرورت مبرم درک دیالک تیک
عینی سخن می رود، منظور همین است:
·
بدون ساز و برگ معرفتی دیالک تیک نمی
توان حرف این و آن را و حتی حرف دهن خود را درک کرد.
·
مقوله فلسفی محتوا همیشه با مقوله فلسفی
فرم در رابطه تنگاتنگ و ناگسستنی قرار دارد:
·
رسانه ها هم مثل چیزها، پدیده ها،
سیستم ها و روندهای مختلف دیگر دیالک تیکی از فرم و محتوا هستند:
·
رسانه تلویزیون از دیالک تیک
تلویزیون (فرم) و برنامه های آن (محتوا) تشکیل می یابد.
·
خود برنامه ها نیز به همان سان، دیالک
تیکی از فرم و محتوا هستند:
·
شوی تلویزیونی (فرم) و مباحث و
مسائل مطروحه (محتوا)
·
برای درک ترفند عوامفریبانه و شاید
هم خودفریبانه ی ضمنی چامسکی باید به فرمولبندی او دقت کرد:
·
منظور از محتوای اصلی رسانه و هر
چیز دیگر چیست؟
4
·
برای درک این مقوله بهتر است
نمکدانی را که در روی میز قرار دارد، در نظر بگیریم:
·
فرم مثلا استوانه ای نمکدان در
رابطه دیالک تیکی با محتوای آن (مظروف) قرار دارد.
·
محتوای نمکدان اما از مولکول های
سدیم کلرید، ید و املاح دیگر در مقادیر بسیار ناچیز تشکیل می شود.
·
محتوای اصلی نمکدان را مولکول های
سدیم کلرید (نمک) تشکیل می دهند.
·
مارکس در اثر خود تحت عنوان «سرمایه»
برای تفهیم این مسئله از ترکیب دو دیالک تیک فرم و محتوا و دیالک تیک نمود و
ماهیت، دیالک تیک مرکبی را پدید می آورد:
·
دیالک تیک فرم نمودین و محتوای
ماهوی را.
·
محتوای ماهوی نمکدان را نمک تشکیل
می دهد.
·
محتوای نمکدان اما علاوه بر نمک،
ید و املاح معدنی دیگر را هم شامل می شود.
·
بزعم چامسکی محتوای اصلی (ماهوی)
رسانه ها را تبلیغات تجاری تشکیل می دهند.
·
عوامفریبی که نباید شاخ و دم داشته
باشد.
·
عوامفریب هم که نباید کفتر از کلاه
لگنی جادو کند.
·
دیری است که بهترین عوامفریبان از علمای
امپریالیسم تشکیل می یابند.
·
تبلیغات تجاری یکی از عناصر تشکیل
دهنده محتوای رسانه ها ست و نه محتوای اصلی و ماهوی آنها.
·
از چامسکی و دیگر عوامفریبان چه
پنهان که رسانه های امپریالیستی تا قبل از شکست سوسیالیسم واقعا موجود عمدتا خالی
از تبلیغات تجاری بوده اند.
·
حتی هنوز هم تعدادی از کانال های تلویزیونی
و شاید هم رادیوئی و غیره از هر گونه تبلیغات تجاری و غیره خالی اند.
·
فلاسفه توده های مولد و زحمتکش در
زمینه محتوای رسانه ها پژوهش های رئالیستی و علمی دقیقی تهیه و منتشر کرده اند.
·
ما خود نیز می توانیم با زیر ذره
بین تحلیل قرار دادن رسانه ها به محتوای اصلی و یا ماهوی آنها پی ببریم.
·
محتوای اصلی رسانه ها ایدئولوژیکی است
و به تشکیل نظر (ماینونگزبیلدونگ) معروف است.
·
خود تشکیل نظر حاوی فرم ها، ترفندها
و موضوعات متنوع و مختلف است.
·
اما تبلیغات تجاری چند دقیقه ای
برای چیست؟
·
از چامسکی و شرکاء چه پنهان که همین
تبلیغات تجاری گره گاه پیوند طبقه حاکمه و ایدئولوژی طبقه حاکمه است:
·
با سرازیر گشتن مبالغ هنگفتی از سوی
شرکت ها، صنایع و مؤسسات سرمایه داری به رسانه ها به بهانه تبلیغات تجاری، هم پیوند مادی میان طبقه حاکمه و کارگزاران ایدئولوژیکی
اش تصریح می شود، هم تحکیم می یابد و هم توسعه داده می شود.
·
ضمنا دیکتاتوری طبقه حاکمه بر
رسانه ها تأمین می گردد:
·
کسی که نان سفره عمله و خدمه ایدئولوژیکی
را عرضه می کند، محتوای طبقاتی برنامه های رسانه ها را هم دیکته می کند.
·
به همین دلیل عینگرائی (اوبژکتیویته)
و بی طرفی عمله و خدمه رسانه ها از بین می رود و جای خود را به جانبداری ارگانیک
از منافع تاکتیکی و بویژه استراتژیکی ـ دراز مدت طبقه حاکمه می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر