سرچشمه:
صفحه قیسبوک بهمن
محصص
تحلیلی
از شین سین
حسین رزاقی
سرخی
لباس کاردینال حکایت از شخصیت والای او
دارد
و
نشاندهنده آن است که او در راه ایمان و عقیده اش
از
ریخته شدن خون خویش هراسی ندارد
و
تا جان در بدن دارد، مقاومت به خرج خواهد داد .
سر
ِ کاردینال به طرف بالا ست، سینه کفتری اش به جلو .
و دست
ها از پشت لابد به هم قلاب شده اند
همه
اینها نشاندهنده امنیت، آسودگی و فراغت خاطر اند:
فردی
با اعتماد به نفس برای همه فصول!
·
اگر حسین رزاقی ابراز نظر نکرده بودند، ما بیشک نمی توانستیم کمترین نظری ـ خواه
درست و خواه نادرست ـ راجع به این اثر بهمن محصص ابراز کنیم.
·
یکی از محسنات ابراز نظر و «شکست سکوت» (کارو، شاعر ارمنی و برادر ویگن) شاید
همین باشد:
·
تلنگری فکری بر همنوعی و برانگیزش همنوع به خوداندیشی!
1
·
استنباط ما از این اثر خارق العاده بهمن محصص این است که او به تیپولوژی قشر اجتماعی
دیرین و دیرنده روحانیت می پردازد، انهم چه پردازش ژرف اندیشانه ای.
·
برجسته ترین بخش این اثر بهمن محصص، بیرون کردن کودکانه ـ گستاخانه و پر
رویانه ـ بی شرمانه ی زبان است:
·
این شاید به معنی خندیدن قشر روحانیت به ریش جهان باشد.
·
همین گستاخی سرشته به پر روئی و بی شرمی را هم بن لادن از خود بروز داده است،
هم خمینی و هم خیلی های دیگر.
·
ولی هر کدام به سلیقه و علاقه خاص خویش.
·
سؤال اما این است که ریشه این گستاخی، پر روئی و بی شرمی کجا ست؟
2
·
روحانیت به احتمال قوی اولین قشر اجتماعی است که از توده مولد و زحمتکش جامعه اولیه
متمایز شده است.
·
دلیل این تمایز احتمالا در فونکسیونی بوده که نطفه های آغازین روحانیت در
همبود های (اجتماعات) آغازین به عهده گرفته اند.
·
این قشر اجتماعی بنا بر جبر زندگی اجتماعی در قلب جامعه کمونیستی آغازین رو به
رشد و نمو نهاده و بسان دملی سرطانی و چرکین ریشه در اعماق جامعه و همبود دوانده
است.
·
قشر روحانیت به احتمال قوی، در جامعه کمونیستی آغازین، پاسداری از فروزش مداوم
آتش ـ به مثابه مهمترین وسیله تولید و تداوم زیست ـ و نگهداری دیگر وسایل تولید را
به عهده داشته است.
3
·
همین فراغت از کار جسمی و پرداختن به پاسداری از آتش و دیگر وسایل تولید را می
توان به معنی زمینه مادی و ماهوی ضرور برای جدائی کار یدی از کار فکری محسوب داشت.
·
توسعه فکری، فانتزی و تخیلی این قشر اجتماعی نیز باید با فراغت آن از کار کمرشکن
جسمی در رابطه باشد.
·
شاید به همین دلیل و ترتیب بوده که فونکسیون پاسداری از فروزش مداوم آتش و دیگر وسایل تولید ـ به مثابه فونکسیون اجتماعی ـ
مادی آن ـ با فونکسیون ماورای طبیعی و روحانی اش توأم و قرین گشته است.
·
احتمالا به این طریق بوده که آتشگاه ها رفته رفته به پرستشگاه ها و آتش بانان
به کاهنان و روحانیان بدل شده اند.
4
·
با توسعه نیروهای مولده و فراهم آمدن شرایط برای تولید اضافه بر احتیاج همبود اولیه،
مازاد تولیدی همبود در همین پرستشگاه ها و تحت نظر و نظارت روحانیان نگهداری شده و
بدین طریق روحانیت رفته رفته آتش و دیگر وسایل تولید را تحت مالکیت خصوصی خود در
آورده و به مثابه نخستین طبقه اجتماعی از بطن جامعه بی طبقه آغازین سر بر کشیده و
با تقویت ارج و مقام مادی و روحانی اش به سلب مالکیت از همبود اشتراکی آغازین دست
زده و گذار به جامعه طبقاتی برده داری را تدارک دیده و امکان پذیر ساخته است.
·
روحانیت اما در سراسر تاریخ، تجسم دیالک تیک مادی و معنوی بوده است:
·
روحانیت طبقه حاکمه مضاعف بوده است:
·
طبقه حاکمه اقتصادی و ایدئولوژیکی بوده
است:
·
هم برده دار بوده و هم واعظ روحانی!
·
هم خدای زمینی بوده و هم نماینده و واسطه ی خدای آسمانی در زمین!
5
خردید و فروش برده
·
گستاخی، پر روئی، بی شرمی و بی رحمی از ماهیت طبقاتی و ضد توده ای روحانیت
نشئت می گیرد.
·
روحانیت را ضمنا می توان نخستین قشر روشنفکر جامعه بشری محسوب داشت که به قول
برتولت برشت، معماران روح جامعه اند.
·
برتولت برشت راجع به روحانیت چین قدیم، کتاب وزینی تحت عنوان «رمان توئی» به
رشته تحریر کشیده که ما به ترجمه و انتشار آن آغاز کرده ایم، ولی نیمه کاره مانده
است.
·
او در این اثر به تحلیل ستایش انگیز روحانیت چین قدیم پرداخته است.
ادامه دارد.
اثری از برتولت برشت راجع به روحانیت قدیم چین (بخش اول):
پاسخحذفhttp://hadgarie.blogspot.de/2011/10/1_06.html?spref=fb