خوب پول یک ایزار است
من نمی تونم بدون داشتن ابزار به زندگی ادامه بدم
حریف
گاف سنگزاد
·
پول ابزار است؟
·
بعضی ها مطمئنند که پول ابزار است؟
1
·
پول به قول حریفی دیگر، فرمی از کالا
ست.
·
برای اینکه پول مثل هر کالای دیگر تولید
می شود.
2
·
پول کالائی برای مبادله کالاها ست.
3
·
پول کالائی است که میان کالاهای
مختلف وساطت می کند:
·
واسطه می شود.
4
·
پول پلی از جنس کالا برای گذر از
کالائی به کالای دیگر است.
5
·
جاذبه سحرانگیز پول که در مفهوم «پول
پرستی» تبیین می یابد، نیز به دلیل کالا وارگی پول است.
6
·
در غیر این صورت کسی پول را نمی
پرستید.
·
بنی بشر کالا را می پرستد.
·
کالاپرستی فرمی از بت پرستی است:
·
فتیشیسم کالائی
7
·
اگر ژرفتر باندیشیم، درمی یابیم
که بنی بشر در واقع نه کالا را، بلکه کار تبلور یافته در کالا را می پرستد.
·
اکنون این سؤال پیش می آید که چرا
بنی بشر کار پرست است؟
8
·
جواب این سؤال را گوته به نحوی ازا
نجاء داده است:
·
گوته هنر را به
مثابه فرم نمودین ماهیت انسانی تلقی کرده است.
·
این نکته درست همان نکته ای است که
حریف ـ به طعنه ـ مردودش دانسته است:
صرف
این ترجمه ها چیزی به دانش ما اضافه نمی کند
مثل یه مشت تیترهای شعار گونه:
ماهیت
انسانی
البته
ما بهتره همون آشمونو بپزیم
9
·
حق با گوته بوده است:
·
هنر فرم نمودین ماهیت انسان است.
·
چون هنر هم نوعی کار است و کار ماهیت
انسانی ـ نوعی انسان را تشکیل می دهد.
10
·
به عبارت روشنتر، در کالا ـ چه
کالای مادی و چه کالای هنری و یا فکری ـ کار انسان و به قول گوته و مارکس ماهیت انسانی
ـ نوعی انسان تبلور می یابد:
·
کالا تجلی مادی ماهیت انسانی ـ
نوعی نامرئی انسان است.
·
در کالا ماهیت انسانی ـ
نوعی نامرئی انسان مادیت می یابد، برونی و مرئی و ملموس و محسوس می شود.
·
و انسان نه کالا را، بلکه کار
تبلور یافته در کالا را، یعنی ماهیت انسانی ـ نوعی خود را می پرستد.
·
درست به همین دلیل است که هر مولدی
شیفته و عاشق مادام العمر مولود خویش است و در آئینه مولود خویش ماهیت انسانی ـ نوعی خویش
را می بیند و به خودشناسی و به «لیاقت خلاق خود» شناسی می رسد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر