شجاعت عقلانی و مدنی
مسعود نقره کار
به
شاه گفتند:
" قلم ما برشمشیرتو پیروز خواهد شد"
و
به شیخ که نعره زده بود:
"بشکنید این قلم ها را" پیام
دادند:
" آنچه باید شکسته شود قلم نیست، اندیشگی و رفتارِسرشاراز جهالت توست."
و
امروز بیخِ گوشِ جباریت به
سانسورگراناش
پیغام داده اند:
"آن که باید «پوستاندازی» کند
حاکمیت است و نه کانون نویسندگان ایران"
(مسعود نقره کار)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
مسعود بهبودی
از قلم تا قدم
به
شاه گفتند:
" قلم ما برشمشیرتو پیروز خواهد شد"
·
این حکم (جمله) هر کس که بوده،
رجزی انتزاعی بیش نبوده است.
·
با مفاهیم و احکام انتزاعی می توان خودفریبی، اهل و
عیال خودفریبی، دور و بری های خودفریبی و عوامفریبی کرد، ولی هرگز نمی توان
روشنگری کرد.
·
کسانی که این رجز را سر داده اند،
چه بسا کسانی بوده اند که بدیل بمراتب بدتری و ارتجاعی تری در آستین داشته اند و
به ترفند رجز انتزاعی، مرزبندی های طبقاتی را مخدوش کرده اند و نهایتا پیروز شده
اند.
·
حکومت و حاکمیت طبقاتی شیخیستی هم ضمنا
در نتیجه همین جور رجزهای انتزاعی برقرار گشته است.
و
به شیخ که نعره زده بود:
"بشکنید این قلم ها را" پیام
دادند:
" آنچه باید شکسته شود قلم نیست،
اندیشگی
و رفتارِسرشاراز جهالت توست."
·
این رجز حتی بلحاظ معنوی، منطقی و
فرمولبندی معیوب است:
·
معلوم نیست که اطبا مفهوم «اندیشگی»
را به چه معنی بکار می برند، ولی طرز تفکر و رفتار آدمیان با یکدیگر دیالک تیکی را
تشکیل می دهند:
·
رفتار آدمیان بواسطه طرز تفکر آنها
مشروط می شود.
·
طبیعی است که طرز تفکر مبتنی بر
جهالت کذائی طرز رفتار متناسب با خود را الزامی سازد.
·
وظیفه قلم ـ اگر قلم، قلم به معنی
علمی و انقلابی کلمه باشد ـ روشنگری علمی و انقلابی است.
·
طبیعی است که فوندامنتالیسم فئودالی
ـ بورژوائی خصم روشنگری باشد و قلم بدین معنا را بشکند.
·
ولی این جهالت در تفکر و رفتار
امری ثانوی است:
·
طرز تفکر، شعور اجتماعی و شیوه رفتار
مبتنی بر آن انعکاس طرز زیست، جایگاه طبقاتی و وجود اجتماعی آدمیان است.
·
اگر کسی واقعا و صادقانه طرفدار
قلم باشد، باید ضمنا طرفدار قدم باشد.
·
باید رادیکال، حقیقتگرا و انقلابی
باشد و از عوامفریبی دست بردارد.
·
بدون خواندن فاتحه ای بر گور مالکیت
خصوصی بر وسایل تولید، نمی توان فاتحه ای بر گور جهالت شاه و شیخ با و بی عمامه
خواند.
و
امروز بیخِ گوشِ جباریت به
سانسورگراناش
پیغام داده اند:
"آن که باید «پوستاندازی» کند
حاکمیت است
و نه کانون نویسندگان ایران"
·
آره.
·
پیام داده اند، ولی پیام دهندگان
خود معنی مفهوم «حاکمیت» را نفهمیده اند و
گرنه چنین پیامی را نمی دادند:
·
حاکمیت به معنی برخورداری نهادین تضمین شده بخشی
از جامعه، در مقابل بخش دیگر آن است.
·
برخورداری، یک واقعیت امر اقتصادی است.
·
برخورداری عبارت است از تصاحب یکجانبه بخش هائی از محصول
کار دیگران.
·
شالوده نهادین چنین مناسبتی نیز ـ در وهله
اول ـ از نوع اقتصادی آن است:
·
مالکیت بر زمین
·
مالکیت بر سرمایه
·
مالکیت بر وسایل اقتصادی دیگر.
·
در این صورت اولین کسانی که با «پوست اندازی
حاکمیت» مخالفت خواهد کرد، خود اطبا و شرکاء هستند.
·
اطبا و شرکاء تنها چیزی که نمی توانند، بخواهند،
همین «پوست اندازی حاکمیت» و لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید است که منبع اصلی فساد
فی الارض و السماء است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر