پروفسور
دکتر دیتر ویتیچ
برگردان
شین میم شین
·
«پراتیک»
بنظرمارکس و انگلس، عبارت است از کلنجار مادی
بشریت با محیط زیست عینی ـ واقعی، که زیر
فرمان شعور و در چارچوب جامعه صورت می گیرد.
1
·
معنائی که واژه «پراتیک»
در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی دارد، با معنای رایج در زبان محاوره ای کاملا
متفاوت است.
·
پراتیک ـ به معنی فلسفی ـ
مارکسیستی آن ـ عبارت است از روند کلی اجتماعی تحول مادی واقعیت عینی.
·
پراتیک انسانی جنبه های متفاوت کلنجار مادی انسان با واقعیت عینی را در بر می گیرد:
·
به عنوان مثال
الف
·
کردوکار تولیدی
ب
·
کرد و کار سیاسی
ت
·
کرد و کار تجربی
پ
·
کرد و کارهای مادی دیگر، که ببرکت آنها شرایط
عینی ـ واقعی واقعا تغییر می یابد.
2
·
جنبه بنیادی پراتیک
عبارت است از کرد و کار تولیدی.
·
کردوکار تولیدی نه تنها هستی انسانی
را ـ در تحلیل نهائی و بطور کلی ـ تضمین می کند، بلکه ببرکت آن، انسان از جهان حیوانی به جهان
انسانی فرا می گذرد.
3
·
هر نوع فعالیت عملی به کردوکار
تولیدی وابسته است.
4
·
هر کرد و کار عملی نیز متقابلا بر کرد و کار تولیدی تأثیر می گذارد.
5
·
از این رو ست که چند و چون کرد
و کار تولیدی باید برای پراتیک بطور
کلی تعیین کننده باشد.
6
·
از کرد و کار تولیدی می
توان خصلت اجتماعی پراتیک و چند و چون توسعه آن را دریافت.
7
·
شیوه های تولیدی اصلی (فئودالی، سرمایه داری، سوسیالیستی و
غیره) مراحل توسعه تاریخی پراتیک را نیز مشخص
می کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر