پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
·
برای مفهوم «تئوری» مفاهیم مکمل بیشماری به
شرح زیر وجود دارند:
1
پراتیک
·
پراتیک یکی از این مفاهیم مکمل است که ضد دیالک تیکی تئوری محسوب می شود.
·
پراتیک ـ در تحلیل نهائی ـ ملاک و معیار تعیین کننده ای
برای کشف صحت و سقم تئوری و درجه کارآئی آن است.
·
البته وابستگی متقابل میان تئوری و پراتیک همیشه نباید مستقیم و بیواسطه
باشد.
·
این پیوند اغلب بوسیله مراحل میانی برقرار
می شود.
2
اسلوب
(متد)
·
متد مفهوم مکمل دیگری برای تئوری است.
·
تئوری سیستمی از قوانین است و متد سیستمی از قواعد.
·
فرق تئوری و متد را می توان در مثال ساده زیر نشان داد:
·
فرمول جبری زیر را در نظر بگیریم.
·
این فرمول
نشاندهنده یک قانون جبری است.
·
این قانون در باره
آنچه که ما باید انجام دهیم و یا مجاز به انجام آن هستیم، مطلبی بیان نمی کند.
·
این وظیفه را قاعده به عهده
می گیرد:
·
مربع جمع و یا تفریق دو
عدد مفروض، مساوی است با مربع عدد اول، بعلاوه و یا منهای دو برابر عدد اول ضرب در عدد دوم،
بعلاوه مربع عدد دوم.
·
تئوری همواره
مقدم بر متد است.
·
متد ـ بمثابه سیستم
قواعد ـ بر مبنای تئوری ـ
بمثابه سیستم قوانین ـ بوجود می آید.
3
تفکر خودپوی ماقبل علمی
·
علاوه بر این در
مقابل «تئوری مربوط به عرصه ای از واقعیت عینی»، تفکر
خودپوی ماقبل علمی مربوط به عرصه یاد شده قرار داده می شود.
4
فرضیه
·
مفهوم دیگری نیز
که در مقابل تئوری قرار داده می
شود، فرضیه است.
1
·
فرضیه در این
گونه موارد به معنی تئوری ئی است که هنوز
بطور کامل مورد تأیید قرار نگرفته است، یعنی هنوز اثبات نشده است.
2
·
برای نیل به علم باید از
پل فرضیه عبور کرد و به تئوری رسید.
3
·
تئوری گاهی به
حوزه معینی از ابژکت ها نسبت داده می شود و بیانگر قانونمندی های
آنها، روابط موجود میان آنها و غیره است.
4
·
در این گونه
موارد می توان آن را «ابژکتتئوری» نامید.
5
·
گاهی خود تئوری به
عنوان موضوع خاصی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد و حاصل این کار، پیدایش تئوری جدیدی
است که متاتئوری نامیده می شود.
6
·
تئوری های (اغلب
ریاضی و منطقی) اندکی یافت می شوند که دارای متاتئوری مدونی
باشند.
7
·
بطور کلی، می
توان گفت، که تنها تعداد معینی از احکام متاتئوریکی در باره
تئوری های منفرد وجود دارند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر