از صفحه فیس بوک باران دشتستانی
پروفسور دکتر ویلهلم گیروس
برگردان شین میم شین
تئوری های استه تیکی در عصر
رنسانس، روشنگری
دیدرو
دنیس دیدرو (1713
ـ 1784)
یکی از خلاق
ترین اندیشمندان ماتریالیست روشنگری اروپا و از مؤلفین برجسته دایرة المعارف
و از همکاران و
دوستان دآلمبر، روسو، کاندیلا
·
بنظر دیدرو، «طبیعت عاری از اشتباه و خطا ست.
1
·
هر چیز زشت و زیبا علت خاص خود را دارد.
2
·
موجودی یافت نمی شود که چنان نباشد که می بایستی باشد.»
3
·
به خدمت گرفتن این تئوری دیدرو در جامعه بشری ـ بویژه به
منظوری که دیدرو در دل دارد ـ فاجعه و وخیم خواهد بود.
4
·
قبل از مارکس، هیچکس راه خروجی از این بن بست نمی یافت.
توماس هوبس
توماس هوبس (1588 ـ 1679)
فیلسوف، ریاضی
دان بریتانیائی و تدوینگر بزرگ «تئوری دولت» در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او
«هیولا» نام دارد
·
افکار معینی از توماس هوبس
در زمینه علل محرکه اجتماعی برای تعیین ارزش استه تیکی از اهمیت راهگشا
برخوردارند.
·
توماس هوبس مقدمات انتزاعی تئوری توسعه چیزهای استه تیکی و
اتیکی (اخلاق) را پدید می آورد:
الف
·
بنظر هوبس، زیبا (و خوب) قضاوت ارزشی ئی است که فقط در
رابطه با شخص، مکان و زمان مصداق دارد.
ب
·
توماس هوبس، «زیبایی» را به مثابه «کیفیت اوبژکتی» تصور می
کند که از آن می توان انتظار خوبی داشت.
ت
·
زیبائی نشانه خوبی آتی ئی است.
پ
·
«زیبائی بوسیله تصور صرف مطرح می شود، قبل ازا ینکه خوبی ـ که
زیبائی نشانه آن است ـ تحقق یافته باشد.»
·
(خطوط اساسی فلسفه. بخش دوم، ص 3)
ث
·
در این تلاش توماس هوبس در جهت تعیین ارزش استه تیکی، دو
نکته از اهمیت خارق العاده برخوردارند:
1
·
نکته اول، در نظر گرفتن آینده است، آینده به مثابه عنصر
تعیین کننده ی ارزش استه تیکی.
2
·
تکته دوم، شناخت این مسئله است، که معیار تعیین ارزش استه
تیکی، عنصری است که واقعیت یابی انسان ـ به مثابه سوبژکت ـ را تشکیل می دهد.
3
·
این سوبژکتیت (سوبژکت وارگی) را البته هوبس بطرز ساده
لوحانه ای به معنی بورژوائی مبتذل آن درک می کند:
·
تمایل به کسب ثروت و نیل بدان.
4
·
محدودیت های طبقاتی این تفکر، همین جا آشکار می گردد.
دیدرو
·
معیار زیبائی مورد نظر دیدرو، یعنی «طبیعت» و «طبیعی»،
مسئله «طبیعت» انسانی را در مد نظر قرار می دهد.
1
·
پاسخ روشنگری به این مسئله عبارت از این است که انسان
موجودی «مستعد به عقل» است.
2
·
معقول اما عبارت است از شناخت و برقراری پیوندهای معنامند.
3
·
دیدرو در مرزبندی با تفکر علمی ـ فلسفی، «زیبا» را به مثابه
پیوندهای ادراک شده تعریف می کند.
4
·
این مرزبندی دیدرو میان تفکر و ادراک، که از هگل تا لوکاچ
را تحت تأثیر قرار داده، بی پایه و بی اعتبار است.
5
·
ماتریالیسم دیدرو، در تجزیه و تحلیل فلسفی سیستم ارزش استه
تیکی در نگرش ها درجا می زند.
6
·
این مرزبندی، موضوع استه تیک را، یعنی واقعیت عینی را و حسیت
را تنها در فرم اوبژکت و یا در فرم نگرش می بیند و نه به مثابه کردوکار احساسی
انسان، نه به مثابه پراتیک و نه به مثابه چیزی سوبژکتیف.
·
(مارکس، «تزهائی راجع به فویرباخ»، تز 1، 5، 9)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر