۱۳۹۲ فروردین ۲۳, جمعه

آموزش تئوری رهائی نهائی (11)

 

 پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
 شین میم شین
   
مارکس تغییرات را بمثابه روند اقتصادی صرف تلقی نمی کند، 
بلکه آن را در تاریخ طبیعت انسانی و در ماهیت نوعی انسان نهفته می بیند.
در جهان بینی مارکس، آنتروپولوژی و اقتصاد وحدتی را تشکیل می دهند!

سیستم نیازمندی ها

·        آزادی در کمونیسم (و یا آزادی کمونیستی) به توهم موسوم به » جستجوی خوشبختی فردی«، به بهای بدبختی انبوهی از مردم (آنطور که قانون اساسی ایالات متحدهً امریکا تضمین می کند)  دامن نمی زند.

·        در کمونیسم کوشش اصلی در جهت همبستگی و همدردی انسان ها ست.

·        به این سؤال که خوشبختی چیست، هر کس می تواند پاسخی شخصی بدهد، زیرا هر کس، بنا بر احساس خود، می تواند از داشتن و یا تحقق چیزی احساس خوشبختی کند.

·        همبستگی اما برعکس آن، خود را در عمل انسان ها نشان می دهد، که برای همه قابل شناخت و ارزیابی است.

·        خوشبختی من می تواند گاهی نیز به ازای بدبختی دیگری میسر شود.
·        همبستگی اما وضعیتی است که من خود را با دیگران همبسته احساس می کنم و در مطابقت با آن عمل می کنم.

·        خوشبختی می تواند در ارضای نیازهای فردی ما تحقق یابد.
·        در همبستگی، اما فرد نیازهای خود را در رابطه با نیازهای دیگران درک می کند، که برآوردن یکی، مشروط به برآورده شدن متقابل دیگری است، هرچند که این رابطه را به سبب وجود مراحل میانی نامرئی، نمی توان به آسانی باز شناخت.
·         
·        همبستگی، رابطه ای است، که فقط در یک جمع می تواند به وجود آید.
·        همبستگی یک وضعیت اجتماعی است، درست برعکس اگوئیسم (خودپرستی)
·         
·        هر جا که به منافع فردی تقدم مطلق قائل می شود )مثلا در آثار توماس هوبس)، همبستگی به ردهً دوم رانده می شود و بی اهمیت تلقی می گردد.
·        ولی وقتی معلوم شود، که منافع فردی هر کس، فقط در  چارچوب منافع عمومی می تواند بدور از هرگونه کشمکش و تضاد، جامهً عمل پوشد، زیرا نیازهای فردی هر کس، فقط در سیستمی از نیازهای عمومی امکان برآورده شدن خود را می یابند، آنگاه، همبستگی می تواند به ساختار شالوده ای رفتار انسانی بدل گردد و از ایام کودکی تمرین شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر