اثری از مجله ارجمند هفته
پروفسور ماتیاس کلاین
برگردان شین
میم شین
I
فرم های نمودین جانبداری بورژوازی
1
·
فرم های نمودین جانبداری بورژوائی ـ امپریالیستی و
سوبژکتیویسم طبقاتی بطرز شبه علمی مستدل مرتبط با آن در ایدئولوژی بورژوائی معاصر
را می توان در گشتاورهای زیر شاهد بود:
1
·
بی ایمانی به پیشرفت اجتماعی
·
2
·
انکار قوانین توسعه و تکامل اجتماعی و انکار قابل شناخت
بودن آنها و امکان غلبه بر آنها
·
3
·
انکار و رد مبارزه طبقاتی، بمثابه فاکتور (عامل) اساسی
توسعه و تکامل اجتماعی
4
·
پسیمیسم معرفتی
·
·
(پسیمیسم یعنی بدبینی فلسفی. ضد اوپتیمیسم. مترجم)
5
·
انکار شناخت روزافزون طبیعت و تسلط روزافزون بر آن از سوی
انسان ها
6
·
بی ایمانی به قدرت خرد انسانی
·
مراجعه کنید به خرد، خردستیزی (ایراسیونالیسم) در تارنمای
دایرة المعارف روشنگری
7
·
ترویج و تبلیغ و اشاعه تئوری آگنوستیسیستی شناخت
·
مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
8
·
ترویج جهان بینی های ایراسیونالیستی (خردستیز)
9
·
ارتقای ایراسیونالیسم تا در درجه یک اسلوب (متد) فلسفی
10
·
اعلام آشتی علم با دین
11
·
همه فرم های آنتی هومانیسم و آنتی کمونیسم
·
· مراجعه کنید به سیر و سرگذشت هومانیسم، آنتی کمونیسم (ضد
کمونیسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
الف
·
همه این گشتاورها که مختص ایدئولوژی بورژوازی امپریالیستی
اند، اولا به مثابه نتایج پژوهش «فرا طبقاتی» قلمداد می شوند.
ب
·
همه این گشتاورها که مختص ایدئولوژی بورژوازی امپریالیستی
اند، به مثابه نتایج فلسفیدن اوبژکتیف (عینی) قلمداد می شوند.
ت
·
همه این گشتاورها که مختص ایدئولوژی بورژوازی امپریالیستی
اند، به مثابه نتایج تحقیقات علمی قلمداد
می شوند.
2
·
اما همه آنها ـ در واقع ـ بیانگر صریح منافع طبقاتی
امپریالیستی و بازتاب ایدئولوژیکی موقعیت اجتماعی بی دورنمای بورژوازی امپریالیستی
گرفتار در بحران عمومی سرمایه داری اند.
3
·
جانبداری فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی معاصر که کم و بیش
بطرزی مستور و پوشیده عرضه می شود و بیانگر دفاع از منافع اقتصادی، سیاسی و
ایدئولوژیکی بورژوازی امپریالیستی است، هرگز نمی تواند با پیشرفت تمام اجتماعی و
حقیقت علمی انطباق داشته باشد.
4
·
علت آن جایگاه و نقش اجتماعی بورژوازی و محدودیت های معرفتی
ایدئولوژی بورژوائی است که بلحاظ تاریخی ـ طبقاتی مشروط می شود.
5
·
همانطور که بورژوازی پس از انجام فونکسیون اجتماعی مترقی
خود، یعنی پس از برچیدن بساط فئودالیسم و ترویج شیوه تولید سرمایه داری، دمبدم در
تضاد با توسعه اجتماعی ـ تاریخی عینی قرار می گیرد، به همان سان نیز نمایندگان
فلسفی و ایدئولوژیکی این طبقه در تضاد با پیشرفت علمی، در تضاد با جریان عینی
تاریخ و در تضاد با حقیقت علمی قرار می گیرند.
II
جانبداری طبقه کارگر و
فلسفه آن
·
رسالت تاریخی کیفیتا نوین طبقه کارگر ـ بمثابه بانی جامعه
سوسیالیستی و کمونیستی فارغ از استثمار ـ با کیفیت نوین فلسفه آن، یعنی با
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی انطباق تام و تمام دارد.
1
·
جانبداری فلسفه و ایدئولوژی طبقه کارگر در مقایسه با
جانبداری کلیه ایدئولوژی های ما قبل مارکسیستی، جانبداری طراز نوینی است.
2
·
جانبداری فلسفه و ایدئولوژی طبقه کارگر دارای خودویژگی
نوینی است که از محتوای اجتماعی و علمی کیفیتا نوین آن نشئت می گیرد.
3
·
در این جانبداری طراز نوین، دیگر نمی توان شاهد گشتاور
سوبژکتیویسم طبقاتی بود.
4
·
زیرا منافع و آماج های طبقه کارگر با جریان توسعه عینی
تاریخ انطباق تام و تمام دارد.
5
·
جانبداری از منافع طبقه کارگر با جانبداری از پیشرفت تمام
اجتماعی معنی واحدی دارد.
6
·
از آنجا که مبارزه انقلابی طبقه کارگر در راه برقراری نظام
اجتماعی شایسته انسانی فارغ از استثمار بر بنیان علمی صورت می گیرد، بنابرین
جانبداری از این مبارزه با عینیت علمی انطباق پیدا می کند.
7
·
جانبداری و علمیت در ایدئولوژی سوسیالیستی یکدیگر را مستثنی
نمی سازند.
8
·
جانبداری و علمیت، گشتاورهای ماهوی ایدئولوژی
سوسیالیستی بالاعم و ماتریالیسم دیالک
تیکی و تاریخی بالاخص را تشکیل می دهند و یکدیگر را مشروط می سازند.
9
·
طبقه کارگر در عصر حاضر به پرچمدار تعیین کننده ی پیشرفت
اجتماعی، علمی و فلسفی بدل شده است.
10
·
ایدئولوژی طبقه کارگر ـ بر خلاف ایدئولوژی بورژوازی
امپریالیستی ـ با هیچ محدودیتی که موجب مسخ و تحریف حقیقت علمی شود و یا مانعی بر سر راه شکوفائی
کامل آن باشد، مواجه نیست.
11
·
«بلکه»، به قول کلاسیک ها.
·
«درست برعکس.
·
علوم هرچه لگامگسیخته تر و بی پروا تر به پیش می تازند، به
همان اندازه بیشتر با منافع و تمایلات کارگران هماهنگی و انطباق پیدا می کنند.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 307)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر