نقش ارتجاعی سوسیال ـ دموکراسی
تصویری در تالار فرهنگ درسدن
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
شین میم
شین
توسعه آلمان دموکراتیک در مرحله اول
·
بازسازی
کشور در منطقه تحت اشغال اتحاد شوروی، در آلمان چهار شقه شده، تحت شرایط مادی
دشوار، ولی تحت شرایط پسیکولوژیکی مناسبی آغاز شد.
·
شکست آلمان هیتلری و
تجربه وحشت جنگ در مردم آلمان روحیه ای را پدید آورده بود، که با تشکیل یک برنامه
سیاسی مبتنی بر آنتی فاشیسم و تضمین آتی صلح سازگاری داشت.
·
در سراسر آلمان ـ چه
آلمان شرقی و چه آلمان غربی ـ این نظر رواج داشت، که برای تضمین صلح باید محافلی را
که در تدارک جنگ شرکت داشته اند، خلع قدرت کرد:
·
سرمایه
مالی و صنعتی باید به مالکیت جامعه در آیند.
·
امروز این واقعیت امر
را سرپوش می نهند، که این گام اول در راه سوسیالیسم مورد تأیید همه احزاب
دموکراتیک جدید التأسیس، حتی حزب دموکرات ـ مسیحی قرار داشت.
·
در حالیکه حزب
دموکرات ـ مسیحی آلمان غربی، به رهبری آدی ناور ، تحت نفوذ سرمایه داری بانکی و
سرمایه داری صنعتی از این آماج گیری سر برتافت، حزب دموکرات ـ مسیحی آلمان شرقی،
به رهبری اوتو نوشکه ، به این خط مشی دوره بعد از جنگ وفادار ماند.
·
آلترناتیو و برابرنهاد
سوسیالیستی برای آلمان نازی مغلوب در سراسر آلمان وجود داشت و در دستور روز بود.
·
در جمع سوسیال ـ
دموکرات ها و کمونیست ها در اردوگاه های نازی و زندان ها این خواست تکوین یافته
بود، که باید به تفرقه طبقه کارگر پایان داد.
·
آمادگی برای تشکیل یک
حزب سوسیالیستی واحد در اعضا و هواداران هر دو حزب پدید آمده بود.
·
در آلمان غربی هم جز
این نبود.
·
مارکسیسم ـ لنینیسم رایج در آلمان دموکراتیک، از سوی
کلیه احزاب کمونیست در مقیاس جهانی و حتی در مراکز علمی بورژوائی به مثابه
پیشروترین فرم تئوری سوسیالیستی (در رابطه با نقش فلسفه در تشکیل جهان بینی) مورد
ستایش قرار می گرفت، ولی در خود این کشور قادر به نفوذ در توده ها نبود و در آموزش
های حزبی، به شکل آیه های کتب مقدس متحجر می شد و از عهده درک و توضیح تضادهائی که
تعیین کننده خودویژگی های کشور بودند، بر نمی آمد .
·
فونکسیون های متفاوت مربوط به تئوری سازی، تبلیغ و ترویج با هم مخلوط می
شدند و خودمختاری لازم برای تشکیل نظر سیاسی فلج می شد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر