پروفسور دکتر ولفگانگ ایشهورن
برگردان شین میم شین
I
طبقه بندی جنبه های مربوطه
ادامه
·
ارزشگذاری
ها، آماجگذاری ها و غیره در کلیه کردوکارهای علمی در موارد زیر مؤثر واقع می شوند:
·
1
·
در
انتخاب اوبژکت های (موضوعات) بررسی و پژوهش.
2
·
در
تصویرسازی از تجارب امپیریکی بر الواح مفهومی.
3
·
در توضیح
تئوریکی پیوندها.
4
·
در گزینش
مدلی از انبوهه مدل های رقیب.
5
·
در بسیج قوای
درونی دانشمندان.
6
·
بویژه در
همکاری علم و عمل (پراتیک)، دم به دم از اهمیت چشمگیرتری برخوردار می شود.
7
·
در
استفاده عملی از معارف نظری (تئوریکی)
تز بورژوائی مبتنی بر «عاری از
ارزش بودن علوم»
الف
·
تز مبتنی بر
«عاری از ارزش بودن علوم» فقط به درد
تحریف مسائل معرفتی ـ نظری و جهان بینانه
در کار علمی می خورد و نه به درد حل آنها.
ب
·
اما قبل
از همه باید تأکید داشت که این مسئله معرفتی ـ نظری به هیچوجه محتوای تز بورژوائی
مبتنی بر «عاری از ارزش بودن علوم» را تشکیل نمی دهد.
·
بلکه
برعکس!
·
در پشت
سر این تز اصولا یک طرح اجتماعی غیرعلمی، سوبژکتیویستی، ضد کارگری و ضد سوسیالیستی
پنهان شده است:
1
الف
·
تز بورژوائی مبتنی بر
«عاری از ارزش بودن علوم» در وهله اول، با
انکار مناسبات اجتماعی مادی و تعین مندی مادی پدیده های اجتماعی در پیوند است.
·
مراجعه
کنید به دترمینیسم (تعین مندی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
·
از این
رو، کلیه مقولاتی که نتیجه ی تجزیه و تحلیل توسعه و تکامل اجتماعی واقعی اند،
(مثلا مفاهیم «مبارزه طبقاتی»، «پیشرفت» و غیره) بمثابه «ارزشداوری های» غیرقابل
اثبات جا زده می شوند.
ت
·
در
حقیقت، تنها برسمیت شناسی تعین مندی مادی پدیده ها و روندهای اجتماعی و تجزیه و
تحلیل آنها بر پایه ماتریالیسم تاریخی می تواند بنیانی برای بررسی عینی و عاری از
پیشداوری های بورژوائی و سوبژکتیویستی واقعیت اجتماعی تشکیل دهد.
2
الف
·
ثانیا تز
بورژوائی مبتنی بر «عاری از ارزش بودن علوم» ادعا می کند که ارزشگذاری ها، فرامین،
اهداف، ایدئال های اخلاقی و غیره را نمی توان مورد انتقاد علمی قرار داد و اثبات
کرد.
ب
·
سردمداران
این تز ارزشگذاری ها، فرامین، اهداف، ایدئال های اخلاقی و غیره را به شیوه
ایدئالیستی، ناشی از میل و هوس دلبخواهی فردی و سوبژکتیف تلقی می کنند.
ت
·
مثلا بنظر
ماکس وبر، دعوا بر سر تفاسیر مختلف از محتوای عدالت طلبی را هرگز نمی توان بکمک
تئوری اجتماعی علمی حل و فصل کرد.
پ
·
در
حقیقت، تنها تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی است که می تواند مشروطیت و مؤثریت اجتماعی
رئال (واقعی) پدیده های ایدئولوژیکی را مورد بررسی قرار دهد، هدفگذاری ها،
ارزشگذاری ها و غیره را هم مورد مطالعه و بررسی
خالی از پیشداوری قرار دهد و هم به تیغ انتقاد علمی ـ تاریخی بسپارد و در
صورتی که آنها به یک ایدئولوژی انقلابی تعلق داشته باشند، به اثبات علمی ـ تاریخی
آنها نایل آید.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر