۱۳۹۲ فروردین ۲۴, شنبه

سیری در جهان بینی عمر خیام (26)

تندیش خیام در مادرید (اسپانیا) 
عمر خیام 
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131) 
تحلیلی از شین میم شین

تحلیل  رباعی سی و هفتم  
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ا‌ست 
دریاب که هفته ی دگر خاک شده‌ است 
می نوش و گلی بچین که تا درنگری 
گل خاک شده ا‌ست و سبزه خاشاک شده ا‌ست

·        معنی تحت اللفظی:
·        ساقی گل و سبزه شادی بخش گشته اند.

·        از شادی آن بهره برداری کن.

·        چون چند روز دیگر از بین خواهد رفت.

·        می بخور و گل بچین.

·        چون گل خاک خواهد شد و سبزه خس و خاشاک.


1
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ا‌ست
دریاب که هفته دگر خاک شده‌ است

·        خیام در این بیت رباعی، از موقتی و گذرائی بودن چیزها، پدیده ها و سیستم ها پرده برمی دارد.
·        زیبائی های زندگی دیر یا زود از بین می روند، موقتی و گذرا هستند و نه  همیشگی و ابدی.

2

·        خیام برای تفهیمم منظور خود، دیالک تیک تجزیه و ترکیب را به شکل دیالک تیک خاک و گل و سبزه بسط و تعمیم می دهد:
·        از ترکیب عناصر شیمیائی (خاک و آب و هوا و نور خورشید) سبزه و گل تشکیل (ترکیب) می شوند و پس از تجزیه و تلاشی به عناصر شیمیائی اولیه (خاک، هوا، انرژی) مبدل می گردند (تجزیه)
·        دیالک تیک انالیز و سنتز

·        دیالک تیک تجزیه و ترکیب

3
·        ماده (واقعیت عینی)  ازلی و ابدی است.
·        ماده (واقعیت عینی) تغییر فرم و کمیت و کیفیت می دهد، ولی از بین نمی رود.
·        تشکیل و رشد و تجزیه، سیکل مکرر حیات است و استثناء نمی شناسد.


4
می نوش و گلی بچین که تا در نگری
گل خاک شده ا‌ست و سبزه خاشاک شده ا‌ست


·        کسب و کار همیشگی خیام همین است:
·        پس از اثبات گذرائی بودن زیبائی ها، بلافاصله به صدور مکانیکی پند و اندرز و رهنمود همیشه همان می پردازد:
·        میخواری و گلچینی.
5

·        ظاهرا آلترناتیو، بدیل و راه نجات دیگری و بهتری به مغز خیام نمی رسد.
·        انگار با میخواری و گلچینی موقتیت چیزها، پدیده ها و سیستم ها جای خود را به ابدیت آنها می دهد.

·        این همان تئوری غنیمت دانی دم است.

6

·        می توان گفت که خیام و امثال ایشان، دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیک لحظه و روند، دیالک تیک دم و عمر بسط و تعمیم می دهند و مطلق کردن جزء (لحظه و دم) را و دور انداختن کل (روند و عمر) را توصیه می کنند.

7

·        مطلق کردن دم و زمان حال اما به معنی فراموش کردن عمر و آینده است.


·        به قول هوبس باوم ـ حکیم زنده یاد معاصر ـ  به معنی زیستن در زمان حال مداوم است.

·        به معنی درجا زدن در دم است.
·        کاری که عملا امکان پذیر نیست.
·        مغز اندیشنده آدمی را مرتب به یاد گذشته می اندازد و طرح ریزی برای آینده را طلب می کند.

8

·        تئوری غنیمت دانی دم را نمایندگان همه طبقات واپسین (برده داری، فئودالی و بورژوائی واپسین) نمایندگی کرده اند و کماکان نمایندگی می کنند.
·        از این رو ست که خیام را هم می توان نماینده یکی از طبقات واپسین تلقی کرد.

·        این موضع نظری و سیاسی در مجموع، موضعی ارتجاعی و پیشرفت ستیز است.
·        اصولا هر زیر پا نهادن دیالک تیک عینی، آبشخور پشت کردن به امر پیشرفت اجتماعی است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر