
پاپ فرانسیس
به مثابه "گرگی در لباس میش"
از
دید میشائیل اشمیت زالمون
سؤال:
این در سال ۲۰۱۵ هم مشهود بود، زمانی که فرانسیس حملهی تروریستی به مجلهی طنز فرانسوی شارلی ابدو را چنین تفسیر کرد…
این در سال ۲۰۱۵ هم مشهود بود، زمانی که فرانسیس حملهی تروریستی به مجلهی طنز فرانسوی شارلی ابدو را چنین تفسیر کرد…
جواب
درست است!
چند روز بعد از آن حملهی هولناک، پاپ گفت:
«اگر دوستی به مادرم توهین کند، باید منتظر مشت من باشد.
چند روز بعد از آن حملهی هولناک، پاپ گفت:
«اگر دوستی به مادرم توهین کند، باید منتظر مشت من باشد.
این طبیعی است…
نباید به باورهای دیگران توهین کرد.»
نباید به باورهای دیگران توهین کرد.»
چنین توجیهی برای تروریسم مذهبی
باید جامعهی کاتولیک را دچار بحران میکرد.
اینکه اکثر رسانهها در گزارشهای خود به این جمله اشارهای نکردند،
کوتاهی بزرگ روزنامهنگاری بود.
سؤال:
با این حال، گروههایی مثل «کلیسای پایین» امیدوار بودند او برای برابری جنسیتی و حقوق دگرباشان تلاش کند.
آیا این امیدها از ابتدا بیاساس بود؟
آیا این امیدها از ابتدا بیاساس بود؟
جواب:
بله.
من از همان آغاز پاپی او در ۲۰۱۳ گفتم این امیدها بیاساس هستند.
کلیسای کاتولیک هرگز مدافع ارزشهای لیبرال و روشنگری نبوده،
کلیسای کاتولیک هرگز مدافع ارزشهای لیبرال و روشنگری نبوده،
و در دورهی پاپ آرژانتینی از ارزشهای اروپایی حتی بیشتر فاصله گرفته است.
در آمریکا، کاتولیکها زمانی به «لیبرال» بودن متهم بودند،
اما امروز، همانها ستون فقرات اتحاد سیاسی-مذهبی ترامپیستها شدهاند.
پاپ فرانسیس حتی در واپسین ساعات عمرش، معاون رئیسجمهور آمریکا، جی.دی. ونس – که در سال ۲۰۱۹ به کاتولیسیسم گرویده بود – را به حضور پذیرفت.
پاپ فرانسیس حتی در واپسین ساعات عمرش، معاون رئیسجمهور آمریکا، جی.دی. ونس – که در سال ۲۰۱۹ به کاتولیسیسم گرویده بود – را به حضور پذیرفت.
سؤال:
آیندهی کلیسا چه خواهد شد؟
چه کسی جانشین فرانسیس میشود؟
جواب:
پیشبینی اینکه چه کسی پاپ بعدی میشود، دشوار است.
در ۲۰۱۳ مطمئن بودم که پاپ بعدی از آمریکای لاتین خواهد بود.
اما حالا احتمال انتخاب پاپی از آسیا یا آفریقا زیاد است – جایی که کلیسا رشد دارد، اما همجنسگرایان و حتی «جادوگران» مورد آزار قرار دارند.
یا شاید کاردینالی آمریکایی انتخاب شود تا از برنامههای ترامپ علیه «پیشداوری ضدمسیحی» حمایت کند.
البته ممکن است باز هم یک اروپایی برگزیده شود،
اما این تغییر مسیر روند کلی را عوض نمیکند.
آیندهی مسیحیت دیگر در اروپا نیست و ما باید آمادهی مواجهه با موجی از دیدگاههای ارتجاعی باشیم.
فقط میتوان امید داشت که اروپا همچنان در برابر این فشار ایستادگی کند.
آیندهی مسیحیت دیگر در اروپا نیست و ما باید آمادهی مواجهه با موجی از دیدگاههای ارتجاعی باشیم.
فقط میتوان امید داشت که اروپا همچنان در برابر این فشار ایستادگی کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر