۱۴۰۴ اردیبهشت ۹, سه‌شنبه

درنگی در «هنر از دیدگاه مارکسیستی» (۱۰)

 

 درنگی 

در

از

شین میم شین

هنر از دیدگاه مارکسیستی

مهرداد پرولتاریا

 
۲  
هنر به‌عنوان ابزار ایدئولوژی
 
مارکسیست‌ها معتقدند که هنر، ایدئولوژی را بازتولید می‌کند. 
یعنی ارزش‌ها، باورها و نگرش‌های طبقه حاکم را به‌طور ناخودآگاه به مخاطب منتقل می‌کند و باعث می‌شود که وضع موجود،
 طبیعی و یا عادی به نظر برسد.
 
 مثال:
 
فیلم‌های هالیوودی در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ اغلب قهرمان‌هایی از طبقه متوسط سفیدپوست را نشان می‌دادند که نظم اجتماعی سرمایه‌داری را حفظ می‌کردند.
 این آثار، تصویر مشخصی از “زندگی ایده‌آل آمریکایی” را ترویج می‌کردند که در راستای منافع نظام سرمایه‌داری بود.
 
 هنر 
به عنوان یکی از اجزای روبنای ایده ئولوژیکی در هر جامعه
هم تابع ضد دیالک تیکی خود (زیربنای اقتصادی) است،
هم
خدمتگزار آن است،
هم
مؤثر بر آن است
و
هم
منتقد آن است.
 
رابطه دیالک تیکی روبنا با زیربنا
را
نباید ساده و مبتذل کرد.
 
هنر هالی وودی
هنر هدایت شده توسط طبقه حاکمه امپریالیستی
با کاربرد و مؤثریت تمام ارضی است.
 
هدف و آماج هنر هالی وودی 
ترویج جهانی مناسبات تولیدی سرمایه داری و معاییر ارزشی انحصارات امپریالیستی است.
فیلم های هالی وودی
باید مورد تجزیه و تحلیل مارکسیستی قرار بگیرد.
اصولا
کلیه فرم های هنری از فیلم تا رمان و نقاشی و تندیس و ترانه و موسیقی و غیره
نقش خاص خود را در مبارزه ایده ئولوژیکی  بازی می کنند.

به عنوان مثال
مبارزه ایده ئولوژیکی در فیلم های وودی آلن، آشکارتر از دیگر فیلم ها به تبلیغ تئوری های فلسفی امپریالیستی مدد می رساند.
در خیلی از فیلم های هالی وودی
نیچه ئیسم
به طرز مستوری به خورد روح مصرف کننده داده می شود.

یکی از ایرادات اساسی اردوگاه سوسیالیستی مرحوم
نقش ناچیز آن در زمینه هنری بوده است.

اردوگاه سوسیالیستی مرحوم
از تشکیل آلترناتیو بهتر و جهانشمول تر از هالی وود عاجز مانده بود.
 
امروزه
جمهوری خلق چین
هم
عینا و عملا
مثلا
با تیک توک بر همان خط  ایده ئولوژیکی امپریالیستی می راند
و
اگر ارتجاعی تر از فیسبوک و تویتر و غیره نباشد، مترقی تر از آنها هم نیست.
 
جمهوری خلق چین
قادر به تشکیل آلترناتیوی برای فیسبوک و یوتوب و تویتر و غیره نشده است.
 
بضاعت تئوریکی و ایده ئولوژیکی لازم را هم ندارد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر