۱۳۹۶ مرداد ۹, دوشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (بخش چهارم)

 
پیشکش
به
 امیر حسین آریان پور
 
پروفسور دکتر
 ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
(۱۹۶۹)
 
 برگردان
شین میم شین
 
۳۱

۳۲

۳۳

۳۴

۳۵

۳۶

۳۷

۳۸

۳۹

۴۰

ادامه دارد.

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۴۹۱)


جمعبندی از 
مسعود بهبودی
 


هر چه که هست
محصول کار کمرشکن توده است.

۱
حتی پیشرفت علم و فن و فلسفه
در تحلیل نهایی
ثمره کار توده است.

۲
برای بنای دیوار چین و برای فتوحات این و آن و برای بنای ابنیه و صنایع و مساکن و پل ها و رباط های جهان
میلیون ها تن از زحمتکشان بی نام و بی نشان جهان
فدا شده اند.

۳
آثار حاصل از کار توده
اما
به نام اعضای طبقه حاکمه زباله
نامیده شده اند.

۴
در رسانه های جهانی
شب و روز
سخن از اراذل و اوباشی از قبیل هیتلر و این و آن است.

۵
ولی از بیش از ۱۰۰ میلوین انسان مقتول و مجروح و علیل و ذلیل
حرفی بر زبان مزدوران بی شرم نمی آید.

۶
زنده باد توده که خدای خاک است.

۷
ننگ بر کوران و عوامفریبان

نه.

۱
اصلاح طلبی
ترجمه رفرمیسم (سوسیال ـ دموکراتیسم)
به فارسی است.

۲
رفرمیسم (سوسیال ـ دموکراتیسم)
در ادبیات مارکسیستی بدتر از فحش خواهر و مادر است.

۳
رفرمیسم (سوسیال ـ دموکراتیسم)
به معنی دفاع از ارتجاع و خیانت به پیشرفت اجتماعی است.

۴
همین رفرمیسم  (سوسیال ـ دموکراتیسم)
انقلابیون آلمان را به طرز خونینی درهم کوبیده است

۵
همین رفرمیسم (سوسیال ـ دموکراتیسم)
فرمان ترور روزا لوکزمبورگ و لیبکنشت را صادر کرده است.
۶
مراجعه کنید به رفرمیسم در تارنمای ما

۷
جمارانیان و جمکرانیان و عرعریان و فرخیان و این و آن
به تحریف مفاهیم فلسفی و جامعه شناسی مارکسیستی مبادرت می ورزند
و
شب و روز
زباله ها رنگ می زنند 
و
 به عوض نسخه ی نجات از ذلت
می فروشند.


چیزهایی که زندگی به خاطرشان می ارزد:
گوش دادن به خروش دریا
تماشای سوسوی ستاره ها
درخشش چشمان معشوق
موسیقی و رقص
لحظه های روزهای دلگرفتگی
مهربانی
خورشید در دلهای مان
امید مدام و مستدام
 
کاترین من الآلمان

۱
به خاطر این چیزها نمی توان ذلت زندگی را تحمل کرد.

۲
به خاطر زیبایی های طبیعی
نمی توان
هولوکاوست ها
را

کوره های آدمسوزی
را

جنگ های وحشتناک جهانی
را

دربدری ۶۵ میلیون همنوع
را

گورسان گشتن کشورها
را
تحمل کرد.

۳
باید دلیل دیگری برای تحمل ذلت زندگی
پیدا کرد.


ویرایش:

پیچک مرگ
علی پاشایی

باور نمی کنند
شب را
ستارگان

آنگونه که شبان
ستاره ها و ماه را
(ماه و ستاره ها را)
و
من
آن مرگی را
(و من مرگی را)
که همزاد نیستی است.

هرچند
به کردار پیچکی
سخت پیچیده است بر اندام زندگی.

(هر چند
چون پیچکی
پیجیده است، سخت
بر اندام زندگی)
 
پایان

۱
مرگ را نمی توان همزاد عدم (نیستی) محسوب داشت.

۲
عدم اصلا وجود ندارد.

۳
شیخ شبستر هم می دانست:
وجود از روز اول لایزال است.
(گلشن راز)

۴
چون وجود (ماده)
ازلی و ابدی است.

۵
خلق ناپذیر و فنا ناپذیر است.

۶
ما با تغییر فرم ماده
سر و کار داریم.

۷
ماده ماهیتا لایزال است.

۸
مثال

فرق ماهوی بین چکش و سندان و شمشیر و گاوآهن و طشت و آفتابه و چرخ خیاطی و دوچرخه و اوتومبیل و در و دروازه وجود ندارد.
چون
ماهیت همه اینها را اتم های آهن تشکیل می دهند.

۹
اگر ذوب شان کنند
فرق نمودین (ظاهری) آنها از بین می رود و همه به آهن آغازین تبدیل می شوند.

سه تا زن مُـردند
خداوند فرمود:
اولی بهشت
دومی جهنم
سومی طویله

فرشته پرسید :
چـــر ا؟

خداوند فرمود:
اولی
شوهر داشته، دنیاش جهنم بوده
پس بره بهشت

دومی
مجرد بوده دنیاش بهشت بوده
پس بره جهنم

سومی
بیوه (شوهر مُـرد) ه بوده
از فرط خریت، رفته
دوباره شوهر کرده
پس بره طویله
حریف

۱
به نظر همسایه ما
مرده
زن نبوده
مرد بوده

۲
ستمدیده و خر
حتما نباید زن باشد
مرد هم می تواند باشد
بوده است و است و خواهد بود.

۳
معیار جنسیتی فقط به درد عوام الناس و عوام فریبان می خورد.

چیزهای ایدئال را در هیچ کجا نمی توان پیدا کرد.

۱
فقط چیزهای رئال وجود دارند.

۲
باید به دفاع از چیزهای مشخص (انسان های مشخص، طبقات مشخص) خطر کرد.

۳
دفاع از انسان انتزاعی و هر چیز انتزاعی دیگر
فرمی از عوامفریبی است.

۴
کسب و کار زباله های فاشیسم و فئودالیسم و فوندامنتالیسم
همین دفاع از انسان انتزاعی است.

۵
مثال
عادولف احمد شاملو
عملا
نوجوانان خام مردم را
بخشا شیر می کرد و به جنگ شیران می فرستاد تا برای شان مرثیه بسراید و فخر به کاینات بفروشد و ضمنا دلار درو کند
و
بخشا معتاد به هرویین می کرد
تا دسترسی اش به مواد مخدر تسهیل شود

او
ولی
در حرف
انسان انتزاعی را به عرش اعلی می برد
و
از برتری انسان بر خدا دم می زد

چینش (ترکیب طبقاتی) کابینه
حریف رفرمیست
 
اگر روحانی به خواست جامعه مدنی توجه نکند،
در چنين حالتی (در این صورت)
سرخوردگی و نااميدی در بين رای دهندگان به روحانی ايجاد
(رأی دهندگان دچار سرخوردگی و نومیدی از روحانی خواهند شد)
و مشخص خواهد شد که روحانی در اولين گام به وعده های خود عمل نکرده است.
(خشت اول را کج نهاده است.)

حسن روحانی می تواند با معرفی کابينه قوی، کارا و اصلاح طلب
(این مفاهیم گل و گشاد حاوی هیچ و پوچ اند.
به درد خودفریبی و عوام فریبی می خورند)،
تامين جوان گرائی (؟) و قائل شدن سهم درخور به زنان و گروه های ملی ـ قومی و مذهبی، (؟)
نشان دهد که فشارها
کارساز نبوده
(تکیه بر سرنیزه مؤثر نبوده است)
و مصمم است که به وعده های انتخاباتی خود عمل کند.

۱
مشد حسن که خسی و چسی نیست، مش دونالد همچنان و هنوز عندر خم یک کوچه از کوچه های وعده هایش مانده است.

۲
وعده سر خرمن دادن به خلایق خرتر از خر که شق القمر نیست.

۳
طبقه حاکمه تصمیمگیر است و حرف آخر را می زند.

۴
مشد حسن و مش دونالد، مش مرکل و مش تره زا می
هر کدام مأمور معذور طبقه حاکمه اجنه آسا ست و به ساز آن می رقصد.

۵
ما

با
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه سر و کار داریم

با
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
سر و کار داریم.

۶
پیش به سوی آموزش بخوان ـ نمیر الفبای مارکسیسم

۷
توانا بود
هر که
دانا بود

ادامه دارد.