۱۳۹۶ مرداد ۲, دوشنبه

سیری در شعر «سایه ها» از فروغ فرخزاد (۵)


سایه ها
فروغ فرخزاد

از هزاران روح سرگردان،
گرد من لغزیده در امواج تاریکی،
سایه من کو؟

معنی تحت اللفظی:
در امواج ظلمت
از هزاران روح سرگردان که گرد من لغزیده اند،
کدامیک سایه من است؟
 
۱
از هزاران روح سرگردان،
گرد من لغزیده در امواج تاریکی،
سایه من کو؟
 
فروغ در این جمله شعر،
ظلمت را به دریا تشبیه می کند.
 
به همین دلیل
از امواج ظلمت سخن می راند.
 
این بدان معنی است
که
فروغ
خود را در دل دریای ظلمت
 تصور می کند.
 
فروغ گرفتار در دل دریای ظلمت
احساس می کند
 که 
امواج دریای ظلمت
ارواح سرگردانی را به دور و بر او
می لغزانند.
 
سؤال فروغ
اکنون صراحتی را وارد این شعر بغرنج می کند:
منظور حقیقی فروغ
از 
سایه
روح
 است.
 
به همین دلیل در میان هزاران روح سرگردان
دنبال روح گمشده اش می گردد.

سؤال این است
که
چرا
فروغ
به جای روح از سایه بهره برمی گیرد؟
 
۲
از هزاران روح سرگردان،
گرد من لغزیده در امواج تاریکی،
سایه من کو؟
 
دلیلش
احتمالا
این است
که 
فروغ میان سایه ها و اشباح و ارواح علامت تساوی می گذارد.
 
۳
 
«نور وحشت می درخشد در بلور بانگ خاموشم»
سایه من کو؟
سایه من کو؟
 
کریستال 
 بُلور 
به مواد معدنی جامدی اطلاق می شود
که اجزای سازنده شان
 (مولکول ها، اتم ها و یا یون ها) 
در سه جهت فضایی 
به صورت منظمی کنار هم قرار گرفته باشند
یعنی
حاوی نظم کریستالوژیکی باشند.
 
فروغ
در این جمله شعر
بانگ خاموش خود 
را
 کریستال واره 
(بلور واره) 
تصور و تصویر می کند.
 
نور وحشت در بلور بانگ خاموش فروغ می درخشد.

الف
سؤال
اولا   این است 
که 
چرا 
 بانگ فروغ 
خاموش
 است؟

بانگ خاموش
در 
هنر سینمایی ـ تجسمی ـ تصویری
به معنی نهایت دهشت است.
 
دهشت
به معنی وحشت سرشته به حیرت است.

در یکی از فیلم های مربوط به جنگ
هنرپیشه
از فرط دهشت
دهانش را فراغ می گشاید
بی آنکه بانگی از آن به گوش رسد.

وقتی از سینما ـ آگاهی ستایش انگیز فروغ سخن می رود،
به همین دلایل است.

در
 بلور بانگ خاموش شاعر
نور وحشت می درخشد.
 
فروغ از نهایت دهشت سخن می راند.
 
ب
سؤال
ثانیا این است 
که
دلیل دهشت شاعر چیست؟
 
دلیل دهشت شاعر
غیاب سایه او 
ست.
 
سایه ای 
که
در حقیقت
ذات او 
ست.
 
سایه ای
که
زندگی شاعر در چارچوب آن شکل می گیرد.
 
غیاب چنین سایه ای
شاعر
را به وحشت می اندازد.
 
فروغ
در بند قبلی شعر از سایه شناسی اش پرده برداشته است:

شب به روی جاده نمناک
ای بسا پرسیده ام از خود:
«زندگی آیا درون سایه ها مان رنگ می گیرد
یا 
که 
ما 
خود 
سایه های سایه های خویشتن
 هستیم؟»
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر